حبيبي عاشق ايران بود
نجفقلي حبيبي
اين روزها مصادف است با سالروز درگذشت دكتر حسن حبيبي كه بر خود لازم ميدانم مجددا درگذشت ايشان را به خانواده او و همه مردم ايران تسليت عرض كنم. واقعيت آن است كه اگر قرار بر بيان ويژگيهاي شخصيتي و تشريح اقدامات دكتر حبيبي باشد، حرف براي گفتن بسيار است؛ با اين حال من قصد دارم چند نكتهاي را درباره او و اقداماتش بيان كنم. دكتر حبيبي جزو چند نفري بود كه همراه امام از پاريس به تهران آمد. آقاي قطبزاده كه آن عاقبت را داشت، آقاي بنيصدر كه آن اتفاقات برايش افتاد و بهتر از اين دو فرد، آقاي يزدي كه البته عاقبت به خير شد و انشاءالله خداوند او را قرين رحمت خود قرار دهد، از جمله افرادي بودند كه همراه امام به تهران آمدند، اما دكتر حبيبي تفاوت بنياديني با آنها داشت. ايشان به واسطه تلاشهاي خود به سرعت مورد توجه امام و نيروهاي انقلابي قرار گرفت و در سمتهاي مختلف به ويژه معاون اول رياستجمهوري به ايفاي نقش پرداخت. مرحوم حبيبي روحيهاي خاص داشت. او چه در دوران حضورش در پاريس و چه پس از بازگشت به تهران، تعلق خاطر ويژهاي به جريانهاي انقلابي داشت و كتابهاي آزاديخواهان الجزاير و فلسطين را به فارسي ترجمه كرده و در اين حوزه بسيار فعال بود. ايشان جزو تحصيلكردگان جمهوري اسلامي محسوب ميشد و آشنايي بنده با او نيز به دوران تصدياش بر وزارت دادگستري باز ميگردد. آن زمان من رييس دانشكده علوم قضايي بودم كه به قوه قضاييه وابسته بود؛ بنابراين خود به خود مراوداتي با ايشان داشتم. او در همان زمان نسبت به ساماندهي قوانين كشور اقدام كرد، چراكه قوانين كشور در آن زمان از انسجام لازم برخوردار نبود و يكي ديگري را نسخ ميكرد؛ از اينرو تمام اين قوانين نيازمند انسجامبخشي بود كه هماكنون نيز بعضا اخباري درباره تلاش مجلس شوراي اسلامي براي تحقق اين مساله شنيده ميشود، ولي همچنان عدم انسجام قوانين از جمله مسائل و مشكلات پيشروي نظام سياسي حاكم است.
نكته مورد توجه براي شخص من از مرحوم دكتر حبيبي اما بيش و پيش از هر ويژگي، اخلاص اوست. ايشان همواره كارهايش را براي رضاي خدا و اصطلاحا «قربـ[ اليالله» انجام ميداد. به مقام و ثروت توجهي نداشت و هرگز در فضايي قرار نگرفت كه بخواهد از امكانات دولتي سوءاستفاده كند. دكتر حبيبي اهل تدبير بود و همواره در مسووليتهايي كه بر عهده داشت، ميكوشيد اقدام موثري انجام دهد و يادگار نيكويي از خود بر جاي بگذارد و براي اينكه بتواند در اين مسير موفق باشد، طبيعتا به فكر و خلاقيت نياز داشت. عشق بياندازه او به ايران و انقلاب از ديگر ويژگيهاي دكتر حبيبي بود كه پيشنهاد ميكنم براي درك بهتر اين مساله سروده «ايران» ايشان را دوباره و دوباره گوش كنيد. گذشته از اين مسائل، همانطور كه ميدانيد يكي از خطراتي كه افراد داراي مسووليت را همواره تهديد ميكند، ابتلا به كبر و غرور است. كبر و غروري كه ميتواند باب انتقاد از آن مقام مسوول و همچنين برقراري ارتباط ميان او با مردم را ببندد؛ از اينرو دكتر حبيبي با كيومرث صابري، مدير مجله «گلآقا» دوستي و رفاقت ديرينه داشت. بهطوري كه در هر شماره اين مجله، كاريكاتوري از دكتر حبيبي در حالي منتشر ميشد كه او در آن زمان در قامت معاون اول رياستجمهوري مشغول فعاليت بود. دكتر حبيبي به اين مجله توصيه كرده بود كه اين كاريكاتور كشيدن از او را همواره ادامه دهند كه اقدام بسيار ارزشمندي بود؛ چراكه اين اقدام مانع از بتسازي از مسوولان سياسي و جلوگيري از دور شدن آنان از جامعه ميشد. پيام اين اقدام دكتر حبيبي، ايستادگي مقابل ديكتاتوري و انحراف مسوولان بود. او خواستار نقد مسوولان بود كه به عقيده من بايد مدنظر و مورد توجه تمامي رسانههاي جمعي باشد. هرچند از قرار معلوم امروز باب اين مساله نيز بسته شده است. در چنين شرايطي عيب و نقص مسوولان بيان نميشود و متوليان امر كمكم به فضاي پنهاني كشيده ميشوند كه ميتواند منجر به ايجاد رگههاي ديكتاتوري در كشور شود؛ بنابراين لازم است مسوولان امروز كشور با بهرهگيري از خطمشي دكتر حبيبي و نوع برخورد او با مجله «گل آقا»، بيش از پيش به سمت جامعه حركت كنند و اجازه بيان انتقادات را به عموم مردم دهند. يكي ديگر از ويژگيهاي آقاي حبيبي، مساله سازماندهي علمي بود. آقاي حبيبي پس از آنكه از تمامي مسووليتهاي سياسي خود كناره گرفت، اقدام به تاسيس بنياد ايرانشناسي كرد. به هر حال ايشان فردي بود اهل تفكر و تعقل كه علاوه بر موقعيت سياسي، از جايگاه و وجاهت رفيع علمي و فرهنگي برخوردار بود و در اين ميان، توجهي ويژه به «مساله ايران» داشت؛ چنانكه به فرهنگ و تمدن ايران و ايرانيان علاقهمند بود و با تاسيس بنياد ايرانشناسي نيز سعي در پيگيري مسائل مربوط به ايران داشت. چنانكه در اين راستا، با دعوت از دانشمندان ايرانشناس و فرهنگشناس، در اين حوزه بهطور ماندگار و موثر فعاليت كرد. دكتر حبيبي كنار اين اقدامات، فهرستي از بزرگان علم و فرهنگ ايران و همچنين دانشمندان و پژوهشگران غيرايراني كه در حوزه مسائل ايران و مباحث ايرانشناسي كار ميكردند، تهيه كرد و از اين طريق، بحث ايران و ايرانشناسي را در بنياد ايرانشناسي پي گرفت. بنيادي كه اميدوارم همچنان بر همان چارچوب فكري و رويكردي كه آقاي حبيبي مدنظر داشت، به فعاليت خود ادامه دهد و همچون زمان حيات ايشان، براي ايران و ايراني منشا خدمات باشد. در مجموع دكتر حبيبي، سياستمداري فرهيخته و فهميده بود و با دانش و شناختي كه از علم حقوق و جامعهشناسي داشت، در سازماندهي مختلفي كه در كشور ايجاد كرد، از وزارتخانههاي علوم و دادگستري گرفته تا مجلس شوراي اسلامي، شوراي نگهبان و معاونت رياستجمهوري، تاثيراتي مهم و موثر در راستاي تحقق منافع ملي از خود برجاي گذاشت. اميدواريم روح ايشان قرين شادي و رحمت پروردگار باشد و مسيرش، پررهرو و پويا.