نامهاي به شوراي سياستگذاري جشنواره فيلم فجر
شما را به نام نميشناسم
فرشته طائرپور
فرشته طائرپور در نامهاي به شوراي سياستگذاري جشنواره فيلم فجر نوشت: «شما را به نام نميشناسم؛ زيرا تاكنون نامتان در جايي اعلام نشده يا شده و من نخواندهام. حدس ميزنم كه تعدادي از شما مديران موظف سينمايي باشيد و تعدادي ديگر از سينماگران مورد وثوق همان مديران سينمايي.در بخشهايي از نامه اين سينماگر آمده: «من به عنوان يك تهيهكننده، يك فعال صنفي و يك عضو از تشكلها و داوريهاي مختلف سينمايي، هنوز نميدانم كه شوراي شما چه آييننامه و ضوابطي براي انتخاب داوران، انتخاب چهرههايي براي بزرگداشت، اتخاذ روشهاي سنجيده براي مديريت تبليغات و حواشي هر دوره از جشنواره فيلم فجر (اين تنها رويداد سينمايي كه قرار است با بودجه دولت اما مديريتي سينمايي و صنفي برگزار شود) دارد و بعيد ميدانم تعداد قابل اعتنايي از همكاران من نيز چنين سوال بيجوابي به ذهنشان نرسيده باشد.
طائرپور همچنين مطرح كرد: «آيا اينكه در سالي بهسر ميبريم كه جماعتي از ترور سردار سليماني، جماعتي از سانحه سقوط هواپيما و جماعت بزرگتري از هر دوي اين حوادث خشمگين و غمگين هستند، در تصميمات شما و اتخاذ روشي متناسب جهت رعايت اين وضعيت، تاثيري داشته است؟! آيا اينكه سيمرغ شما امسال بايد با بالهاي سوخته، يا در آسماني آتشگرفته، اوج بگيرد از ذهنتان عبور كرده است؟! آيا حواستان بوده كه پوستر امسال جشنواره شما، نبايد تفاوتي با دورههاي قبل نداشته باشد و نمادي از اين احوالات در آن ديده نشود؟ آيا حواستان بوده براي انتخاب داوري كه قرار است فضيلتِ سعه صدر را در شما بيان كند -نه به سوابق قديم او- بلكه به اظهارنظرهاي اخيرش درباره سينماي ايران و بازيگران سينماي ايران مراجعه كنيد و از وي بخواهيد كه ابتدا به خاطر سخنان ناروايي كه در راديوي رسمي ايران گفته و جرياني را براي تحريك جامعه به تحقير توليدات و چهرههاي محبوب سينماي ايران به راه انداخته، عذرخواهي كند؟ (بحث مقايسه او با ساير هنرمنداني كه سالهاست در انتظار چنين
سعه صدري هستند بماند براي مجالي ديگر). آيا براي توجيه اين واقعيت كه جشنواره فيلم فجر، صرفا يك مسابقه سينمايي جهت معرفي توليدات صنعت سينماست و برخلاف نامش، عمدتا معنايي از جشن نداشته و ندارد (بهخصوص امسال)، مطلبي را منتشر كردهايد؟
امثال من، با اعتقاد و تعهد به حراست از جام بلورين «سينما» و عبور دادن آن از ميدان مينهاي آماده انفجار با فيلمهايمان، حيثيتهاي فرديمان، تعارضهاي منطقيمان، زلف به زلف بقاي اين جشنواره گره ميزنيم و از خودي و بيگانه سخنان روا و ناروا ميشنويم تا «سينما» بماند و توليد و نمايش و جشنوارهاش بمانند و چهرههايش محترم شمرده شوند... امثال من به احترام همان مردمان نجيبي كه يكشبه بليتهاي اين جشنواره را پيشخريد ميكنند، در برگزاري اين آيين حرفهمان كه سياستگذارياش دست شماست مشاركت ميكنيم... امثال من به احترام همان فيلمسازاني كه اميدوارانه به ميدان اين مسابقه سينمايي قدم ميگذارند و مانند ورزشكاراني كه با انجام مسابقات، نقش اجتماعي خود را در پاسخ به دلخوشيهاي كوچك هموطنانشان خلاصه ميكنند، داوري جشنوارهاي را كه شما در اتاق فكرش نشستهايد، ميپذيريم و خدا كند كه شما از دانايان سينماي ايران باشيد و بلد باشيد كه چگونه بر دلهاي زخمي آناني كه جشنواره را تحريم كردهاند مرهم بگذاريد. خدا كند شما به معناي واقعي سياستگذار فرهنگي باشيد و مهارت هويت بخشي به اين دوره از جشنواره فيلم فجر را داشته باشيد.