ديدگاه مديران شهري و اعضاي شورا
آراد كوه و پسماند همچنان مساله پايتخت است
حميدرضا خالدي
بعد از آلودگي هوا و ترافيك مسلما پسماند يكي از مهمترين چالشهاي شهري پايتخت است. توليد بيش از 9 هزار تن زباله در روز و نحوه جمعآوري و امحاي آن همواره يكي از سوژههاي حمله منتقدان به شهرداري و كابوسي براي مديريت شهري بوده است. براي همين در طول سالهاي گذشته طرحهاي متعددي براي اصلاح ساختار جمعآوري و بازيافت زبالهها آغاز شده ولي تقريبا هيچكدام از آنها نتيجهاي را به دنبال نداشته است. با اين حال چندي قبل شهرداري تهران اعلام كرد كه حجم زباله تهران به حدود 7500 تن در روز كاهش پيدا كرده و تلويحا تلاش ميكرد تا دليل اين كاهش را اجراي طرح جديد شهرداري با عنوان «كاپ» معرفي كند. به نظر ميرسد اما ابعاد اين مساله تنها به جمعآوري زباله و بازيافت و آثار بهداشتي آن محدود نميشود بلكه ابعادي اجتماعي نيز دارد. محمدرضا جوادييگانه، معاون اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران در جلسهاي كه به همين منظور تشكيل شده بود از فرآيند جمعآوري، بازيافت و مديريت پسماند به عنوان يكي از مسائل كنوني پايتخت ياد كرد و گفت: روشهاي قديمي جمعآوري پسماند منجر به پيامدهاي سوء اجتماعي، محيط زيستي و اقتصادي شده است. جوادييگانه با اشاره به بلاتكليف بودن و در دسترس عموم قرار داشتن مخازن جمعآوري پسماند گفت: امروز پسماند تبديل به يك كالاي عمومي شده كه هر كسي ميتواند به آن دسترسي داشته باشد و از طرفي در حوزه تفكيك نيز ضعفهايي به چشم ميآيد كه بيشك بخشي از آن به نبود آموزشهاي لازم برميگردد. او پسماند را از جمله اصليترين مسائل شهري برشمرد كه چهره شهر را آلوده كرده و افزود: پسماند جدا از آلودگيها، آبگرفتگيها و معضلاتي مثل ازدياد جمعيت موش در خيابانهاي پايتخت به عنوان كالايي آلوده و با ارزش است كه در دسترس عموم و برخي افراد منفعتجو قرار دارد از همين رو طرح كاپ ميتواند، اقدام موثر در راستاي كاهش توليد پسماند در مبدا و مديريت صحيح مخازن جمعآوري باشد. معاون امور اجتماعي و فرهنگي شهردار تهران لازمه موفقيت اجراي طرح كاپ را تلاش در جهت تغيير رفتار شهروندان در زمينه توليد از مبدا و خانهها و كاهش پسماند دانست و خاطرنشان كرد: در اين زمينه بايد رفتار خريد و الگوي مصرف شهروندان تغيير كند.
طرحي محكوم به شكست يا ...؟
در سال ۱۳۴۷ مكانيسمي در شهر تهران ايجاد شده بود كه در قالب آن كيسههايي براي جداسازي زباله در اختيار شهروندان قرار ميگرفت. اين امر موجب شده بود تا پسماند به صورت تفكيك شده، جمعآوري شود. اما به نظر ميرسد امروز و با گذشت نيم قرن از آن تاريخ شايد اين طرح همچنان مهمترين گام مديريت شهري در جمعآوري پسماند باشد و در ساير موارد توفيق چنداني حاصل نشده باشد! براي همين به نظر ميرسد، شهرداري حساب ويژهاي روي طرح كاپ باز كرده و به اجراي موفقيتآميز آن اميدوار است. طرحي كه براساس آن و در گام اولش قرار است، شهرداري در سازمانها و ارگانهاي دولتي و آموزش و پرورش و مدارس تفكيك زباله را انجام دهد. صدرالدين عليپور، مديرعامل سازمان مديريت پسماند نيز با اشاره به اينكه يكي از محورهاي طرح كاپ(كاهش پسماند) تحول در انتقال زباله است، عنوان كرد: امروز پسماندهاي حجيم همانند سرشاخهها، لاستيك و شيشهها به صورت جداگانه جمعآوري شده و برخلاف رويه پيشين به آرادكوه منتقل نميشوند بلكه از ابتدا در پروسه تفكيك از مبدا، جداسازي و به مواد اوليه خود تبديل ميشوند.
مديرعامل سازمان مديريت پسماند اصليترين مساله مديريت بهينه پسماند را موضوع كاهش اعلام و عنوان كرد: 6 محور اصلي شامل كاهش توليد، هزينه، سمي بودن پسماند، حجم، رطوبت و افزايش تفكيك در مبدا است.
اما با وجود تبليغاتي كه در مورد طرح جديد كاپ ميشود به نظر ميرسد كه كارشناسان هنوز چندان به آن خوشبين نيستند. آرش حسينيميلاني، رييس كميته محيط زيست شوراي شهر تهران در گفتوگو با «اعتماد» در مورد ادعاي شهرداري در خصوص كاهش حجم پسماند به خاطر اجراي طرح «كاپ» گفت: اولا كه حجم پسماند خود تهران كه وارد آرادكوه ميشود حدود 7 تا 7هزار و 500 تن است و مابقي آن زبالههايي است كه از شهرهاي اطراف به آنجا ميآيند. ثانيا حجم زباله تهران براساس ادعاي شهرداري به حدود 5 تا 5 هزار و 500 تن در روز رسيده كه آن هم دلايل واضح و قابل توجيهي دارد! او در تشريح دلايل اين كاهش نيز گفت: از مدتي قبل ورود پسماندهاي حجيم مثل سرشاخهها، لاستيك و... به آراد كوه ممنوع شد و براي همين پيمانكاران موظف شدند تا اين زبالهها را در همان مناطق تفكيك كنند كه همين مساله باعث كاهش چيزي حدود 800 تا هزار تن زباله ورودي به آرادكوه شده است. بقيه اين كاهش نيز به وضعيت اقتصادي شهروندان برميگردد و اينكه مصرف كالاهاي اساسي مردم كاهش پيدا كرده است. اين يك واقعيت غيرقابل انكار است. حالا شايد طرح كاپ هم كمي مقدار زباله را كم كرده باشد ولي تصور نميكنم در اين مدت كم، تاثير چنداني داشته باشد!
بسياري از انتقادها به شهرداري در حوزه پسماند به نحوه جمعآوري زبالهها برميگردد. اين منتقدان بر اين باورند كه شهرداري بايد شيوه تعامل خود را با پيمانكاران عوض كند و به جاي آنكه پولي بابت جمعآوري به پيمانكاران بدهد از آنها مبالغي هم براي استفاده از اين طلاي سياه كه به مواد مختلفي بازيافت ميشوند، بگيرد. ميلاني در پاسخ به اين منتقدان، اصل اين انتقادها را وارد ميداند ولي در عين حال تصريح ميكند: ما دو نوع پيمانكاري در موضوع پسماند داريم. پيمانكاراني كه پسماندهاي تر و خانگي را جمعآوري ميكنند و پيمانكاراني كه زبالههاي خشك را جمع ميكنند. براي زبالههاي تر شهرداري به پيمانكاران پول ميدهد چون اين زبالهها تفكيك نميشود ولي در مورد زبالههاي خشك، پيمانكاران به شهرداري پول هم ميدهند.
او رقم پولي كه پيمانكاران زبالههاي خشك به شهرداري ميپردازند را 200 ميليارد تومان در سال عنوان ميكند و ميگويد: انتقاد منتقدان اين است كه اين رقم در برابر گردش مالي و هزينههاي 2 هزار ميلياردي فرآيند پسماند ناچيز است و بايد بيشتر شود. ما هم اين موضوع را قبول داريم ولي در عين حال بايد راهكارهاي عملي و نويني براي آنها پيدا كرد. حالا در قالب طرح كاپ شهرداري ميخواهد طرح تفكيكي زبالههاي خشك را در بخشهاي اداري و در برخي از مناطق از درب منازل آغاز كند تا به تدريج و با بالا بردن فرهنگ شهروندان اين فرآيند را گسترش دهد.
اما با تمام اين تفاصيل به نظر ميرسد طرح جمعآوري، تفكيك و بازيافت زباله در ايران و به خصوص در تهران با كشورهاي توسعه يافته، فاصله دوري داشته باشد. رييس كميته محيط زيست و خدمات شهري شوراي اسلامي شهر تهران ولي چندان با اين تحليل موافق نيست و در اين زمينه ميگويد: بستگي دارد كه موضوع را از چه منظري نگاه كنيد ... اگر بخواهيم بازيافت زباله در ايران را با كشورهاي پيشرفتهاي كه 97 درصد زبالههايشان را بازيافت ميكنند، مقايسه كنيم، بله ... ما خيلي عقب هستيم ولي اگر بخواهيم از لحاظ جمعآوري زباله به موضوع نگاه كنيم، سيكل جمعآوري زباله در كشور ما چندان تفاوتي با ساير كشورها ندارد. به اعتقاد او موفقيت طرح كاپ به عوامل مختلفي بستگي دارد كه مهمترين آنها موفقيت شهرداري و همكاري رسانهها و سازمان با آن براي ترويج فرهنگ جمعآوري زباله و... است وگرنه دور از ذهن نيست كه اين طرح نيز به سرنوشت طرحهاي مشابه گذشته دچار شود!
سرنوشت آراد كوه
از چند ماه قبل موضوع انتقال آرادكوه كه از آن به عنوان يكي از آلايندههاي احتمالي محيط زيست و سلامت تهران و تهرانيها ياد ميشود، مطرح شده است. با اين حال هنوز خبري از نتيجه قطعي اين طرح منتشر نشده است. ميلاني نيز با اظهار بياطلاعي از آخرين تصميمگيريها در اين زمينه ميگويد: در هر صورت درست كردن مركز جديدي در جنوب تهران و براي حمل زباله 8 تا 10 ميليون تهراني كار سادهاي نيست. اولا جانمايي محلي كه بخواهد 100 كيلومتر از پايتخت فاصله داشته باشد، كار سادهاي نيست. ضمن آنكه اين محل از محدوده تهران خارج خواهد شد و به قم نزديك ميشود كه همين مساله، هزينههاي جابهجايي را به شدت افزايش ميدهد. ثانيا حتي اگر همه مسائل و مشكلات مالي آن هم حل شود باز هم ساخت و بهرهبرداري از آن چندين سال طول ميكشد.