معامله قرن و انزواي فلسطين
همچنين يك ميليون فرصت شغلي ايجاد كند و نرخ بيكاري را به زير 10 درصد برساند. اما در كشوري كه بر اساس اين طرح پيشنهادي، هيچ كنترلي بر حريم هوايي خود ندارد و فاقد دسترسي به بندر است چگونه چنين چيزي ميسر است؟
از دسامبر سال 2017 و به رسميت شناختن بيتالمقدس به عنوان پايتخت اسراييل، اختلافات بين تشكيلات خودگردان فلسطين و دولت ترامپ بر سر «معامله قرن» كه در واقع شرايط تسليم فلسطين را تعيين ميكند و امري كاملا غيرقابل قبول براي محمود عباس است، شدت يافته است. محمود عباس 84 ساله رييس تشكيلات خودگردان فلسطين در نشست اتحاديه عرب در قاهره اظهار داشت: «من هرگز اين راهحل را نميپذيرم. نميخواهم از من به عنوان كسي كه بيتالمقدس را فروخته ياد شود [...] فلسطينيها حق دارند از طريق مسالمتآميز به تلاشهاي مشروع خود براي پايان دادن به اشغال ادامه دهند. با اين حال، راهحل دو كشور شامل تشكيل كشور آينده فلسطين در محدوده مرزهاي 1967 و پايتخت آن در بخشي از مناطق قدس شرقي خواهد بود و شهر قدس نيز تحت اشغال اسراييل و پايتخت بلامنازع اسراييل ميشود. رييس تشكيلات خودگردان فلسطين كه تمام عمر خود را صرف مبارزه براي آزادي آن كرده است، تحقق اين طرح را فرضيتر از هميشه ميبيند. واكنشها به طرح صلح ترامپ از جمله از جانب متحدان تاريخي عرب، نشانگر انزواي ديپلماتيك وي است. اتحاديه عرب اين طرح را «كه به حقوق اساسي يا آرمانهاي مردم فلسطين احترام نميگذارد» محكوم كرد و «از همكاري با دولت امريكا براي اجراي اين طرح امتناع ورزيد» ... اما فقط پس از چهار روز تعلل و تعويق اين واكنش با شرمساري كشورهاي عضو اتحاديه يعني اردن، عربستان سعودي و مصر همراه بود كه خواستار از سرگيري مذاكرات اسراييل- فلسطين تحت نظارت ايالات متحده بودند. مدتها است كه ديگر موضوع فلسطين كشورهاي عربي خاورميانه را با يكديگر متحد نميسازد، چرا كه اتحاد با امريكا عليه ايران را بر دفاع از موضوعي كه از پيش آن را بازنده ميدانند ارجح ميدانند. اما بالعكس، اروپاييان تنها چند ساعت پس از رونمايي طرح آن را محكوم كردند و تمايل خود را براي كار روي راهحلي كه به نفع دو كشور باشد ابراز كردند. اگرچه وحدت نظر در اين زمينه مورد توجه قرار گرفت، اما احتياط شديد در بيانات جوزف بورل مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا هم قابل توجه بود. پس از تمجيد پيشاپيش از ابتكار عمل ايالات متحده امريكا و فرصت براي تلاشهاي ضروري براي ارايه يك راهحل پايدار، وي همچنين بر ضرورت يك تعهد متفقالقول براي ارايه يك راهحل صلحآميز به نفع دو دولت با در نظر گرفتن مشروعيت آرمانهاي هر دو طرف فلسطيني و اسراييلي ضمن رعايت تمام قطعنامههاي مربوطه تاكيد كرد. اما اگر به واقع اين موضع رايج اتحاديه اروپا است، چطور از عدم اعلام حمايت فرانسه از طرح دو دولتي در حين بازديد امانوئل ماكرون از اورشليم در 23 و 24 ژانويه متعجب نشويم؟ رييسجمهور فرانسه كه سياست غيرمنفعلانه را در مورد ساير موضوعات به نمايش ميگذارد، در مورد آينده دولت فلسطين به طرز عجيبي ساكت و محتاط ماند. ميتوان اين موضعگيري را با واكنشهاي بينالمللي در پي الحاق كريمه به روسيه در سال 2014 مقايسه كرد. اگرچه اين الحاق با تاييد مردم صورت گرفت، ولي با اين وجود تحريمهاي اقتصادي از طرف غرب را به دنبال داشت. به نظر ميرسد احترام به حاكميت كشورها و خواست مردم متغير است و در هيچ صورتي در موضوع فلسطين صدق نميكند. شايد اين واكنش محتاطانه نشانگر عدم اعتبار طرح صلح باشد كه در زماني متشنج از نظر سياسي بين انتخابات اسراييل در ماه مارس و انتخابات امريكا در ماه نوامبر مطرح شده است. اما آيا نميتوان متصور شد كه اين طرح حقي براي اسراييليها براي الحاق شهركهاي كرانه باختري قائل ميشود كه باعث برانگيختن واكنش فوري فلسطينيها شده است؟ واكنش جامعه بينالملل چه خواهد بود؟ محمود عباس قبلا تهديد كرده كه به همكاريهاي امنيتي با اسراييل و ايالات متحده خاتمه خواهد داد و اقدامات مربوط به مديريت مسجدالاقصي باعث بروز اختلافات در آينده است. مسلما در وضعيت موجود اردن كه تحت فشار اسراييليهاي موعود باور است و مو به مو از آنان پيروي ميكند متولي مسجدالاقصي است. دونالد ترامپ درباره حقوق مومنان «از همه اديان» سخن ميگويد كه ميتوانند در اين مكان به عبادت بپردازند كه در حال حاضر يهوديان اين امكان را ندارند. مكان دقيق معبد مورد بحث است. اگر بعضي از فلسطينيها با بيتفاوتي به الحاق شهركها بنگرند، محدودسازي دسترسي به مسجدالاقصي به راحتي ميتواند كل مردم را گرد هم آورد. بدون شك امروز مسجدالاقصي حساسترين نقطه در خاورميانه است و طرح صلح به جاي ارايه يك راهحل براي خاتمه مناقشه اسراييل و فلسطين، به طرز مايوسكنندهاي شرايط بيشتري براي دامنزدن به آن را فراهم ميكند.