مهدي قائدي؛ فاصله نزديك تا سرنوشت باشو
از زماني كه استقلال پيشنهاد پرسپوليس را هايجك كرد و او به عنوان ستاره ايرانجوان به استقلال رفت تا منصوريان او را به جواهر تيمش تبديل كند، بيش از سه سال ميگذرد. البته مهدي قائدي نه در تيم منصوريان ستاره شد و نه در تيم شفر به جايگاهي بيش از يك بازيكن عادي دست يافت. «باشو» بعد از بازي در پستهاي متفاوت در نهايت توانست در 2-5-3 استراماچوني خودش را پيدا كند. او در كنار دياباته ياد زوجهاي كلاسيك فوتبال را در دهههاي گذشته زنده كرد و مدل ايرانيزه شده آن را به نمايش گذاشت. با تمام اين درخششها نمايشي كه او در دربي به جا گذاشت، سطح متفاوتتري از آن چيزي بود كه تا به حال از او ديدهايم؛ يك نمايش بدون نقص، با ريتم مناسب و پر از لحظههاي شوكهكننده براي تماشاگران. غلط نيست كه بگوييم، او با پرسپوليسيها هر كاري كه ميخواست كرد؛ او پايهگذار گل اول استقلال و طراح گل شيك دوم آبيها بود. با تمام اين اثرگذاريها بيشك حركت در عرض او در آخرين دقايق نيمه اول و ضربه تماشايي به زاويه موافق جذابترين پرده از نمايش او بود. حركتي كه همه را جز بيرانوند انگشت به دهان گذاشت. جدا از اين مسائل، هماهنگي سريع او با نفر ديگر خط حمله استقلال يعني اميرارسلان مطهري نشان از اين دارد كه او به چه درك عميقي از تاكتيك استقلال رسيده و اگر در آينده هم روي اين ريل حركت كند، نزديكترين فاصله را با سرنوشت «باشو» خواهد داشت.