تينا جلالي
سهشنبهشب، برگزيدگان سيوهشتمين جشنواره فيلم فجر انتخاب شدند. سيمرغ بهترين كارگرداني را محمدحسين مهدويان براي فيلم «درخت گردو» دريافت كرد؛ در حالي كه ديگر نامزدهاي اين بخش عبارتند بود از: نيكي كريمي براي فيلم «آتاباي»، مرتضي فرشباف براي فيلم «تومان» مجيد مجيدي براي فيلم «خورشيد»، سعيد ملكان براي فيلم «روز صفر» و محمد كارت براي فيلم «شناي پروانه». همچنين سيمرغ بلورين بهترين فيلم به امير بنان و مجيد مجيدي براي تهيه فيلم «خورشيد» رسيد. ديگر نامزدهاي اين بخش را نيكي كريمي براي «آتاباي»، سيدمصطفي احمدي براي فيلم «درخت گردو»، سعيد ملكان براي فيلم «روزصفر» و رسول صدرعاملي براي فيلم «شناي پروانه» تشكيل ميدادند.بعد از انتخاب بهترين فيلم و كارگردان سي و هشتمين جشنواره فيلم فجر بحث ها زيادي درباره چگونگي اين
انتخاب در محافل سينمايي و فضاي مجازي شكل گرفت. بعضي مهدويان را گزينه مناسبي به عنوان بهترين كارگردان جشنواره امسال نميدانستند و عده اي هم خلاف اين عقيده را داشتند. ضمن اينكه برخي منتقدان دريافت سيمرغ بلورين بهترين فيلم جشنواره را شايسته فيلم «خورشيد» نمي دانستند .
از همين روي با تعدادي از منتقدان پيرامون اين دو جايزه گفتوگويي انجام داديم و ارزيابي آنها را در مورد اين دو فيلم جويا شديم و از آنها پرسيديم كه نظرشان درباره جوايز بهترين كارگرداني و بهترين فيلم چيست.
هوشنگ گلمكاني: انتخاب خورشيد عجيب نبود
درباره بهترين كارگرداني: به نظر من محمدحسين مهدويان در سبكي كه خودش شروعكننده آن بوده ديگر استاد شده است. او از فيلم «ايستاده در غبار» آغازگر مسيري بود كه الان در آن مسير به يك نوع پختگي و استحكام رسيده است. همه فيلمهايش هم در همين مسير قرار ميگيرد منهاي «لاتاري» كه ساز جدايي ميزند. همچنين به نظر من مهدويان در بازسازي رويدادهاي تاريخ معاصر و آن سبكي را كه انتخاب كرده درجا نميزند.
او با ساخت هر فيلم جديد تلاش ميكند تغييري در آن سبك به وجود بياورد؛ به اين معني كه همان فرم را عينا دوباره در فيلم جديدش تكرار نكرده و تغيير ميدهد. در فيلم «درخت گردو» هم اين تغيير كاملا محسوس است. به اين نكته هم اشاره كنم كه «درخت گردو» فيلمي است كه متكي به درام نيست، متكي به رويداد اصلي است. فيلم درخت گردو شخصيتپردازي ندارد.
در اين فيلم مهدويان يك رويداد تاريخي را به سبك خودش بازسازي ميكند و اتفاقا موفق هم ميشود. البته اگر با معيارهاي درام كلاسيك درخت گردو را ارزيابي كنيم ايرادهايي دارد اما در چارچوب و سبكي كه خود فيلمساز بنا گذاشته فيلم كاملي به شمار ميرود.
انتخاب محمد حسين مهدويان به عنوان بهترين كارگردان در جشنواره فيلم فجر به سليقه داوران ارتباط مستقيمي دارد.
درباره بهترين فيلم: در بخش بهترين فيلم هم به نظر من در جشنواره فيلم فجر امسال تعداد فيلمهايي كه داراي ارزشهاي مساوي بودند كار را براي هيات داوران سخت ميكرد.
اگر خودم داور بودم با تقريب جزيي يك فيلم را بر فيلم ديگر ترجيح ميدادم. باز هم ميگويم اين مساله به سليقه داوران ارتباط زيادي دارد ضمن اينكه انتخاب فيلم خورشيد به عنوان بهترين فيلم عجيب نبود. خورشيد جزو فيلمهاي خوب بود و در كنار آثاري مانند «آتاباي»، «مغز استخوان»، «پدران» و «سينما شهر قصه» قرار ميگرفت.
آرش خوشخو: مجيدي گزينه بيدردسري بود
درباره بهترين كارگرداني: محمدحسين مهدويان كارگردان كاربلدي است و در همه فيلمهايش مهارتش را ثابت كرده است. در ساختههاي او آنچه جلوتر از قصه و داستان فيلم جلبتوجه ميكند شكل كارگرداني اوست. در همه ساختههاي او بحث تكنيكي و فرمي فيلمها قابل تامل بوده است. از نظر من نام او جزو نامزدهاي امسال جشنواره قرار ميگرفت و دريافت سيمرغ بهترين كارگرداني به او هم غيرمنتظره به نظر نميآمد و قابل قبول بود هرچند شايد انتخاب اول من نباشد.
درباره بهترين فيلم: فيلمهاي مجيد مجيدي هميشه مدعي دريافت سيمرغ بهترين فيلم بودهاند. قريب به 30 سال است كه اين فيلمساز در سينما كار ميكند از همان زماني كه «بدوك» را ساخت تا «پدر» و «بچههاي آسمان» و «رنگ خدا» و «باران» و «بيد مجنون» و «آواز گنجشكها» همه فيلمهاي مدعي سيمرغ بهترين فيلم در جشنواره بودهاند. نوع روايتي كه فيلمهاي اين كارگردان دارند، يك روايت مذهبي و اخلاقي است و به لحاظ سياسي هم شخص مجيدي به هيچ جناح مشخصي چه در داخل سينما و چه در خارج سينما وابسته نيست. شايد اعطاي سيمرغ بلورين بهترين فيلم به مجيد مجيدي مناسبترين و بيدردسرترين گزينه بوده است؛ مضاف بر اينكه معتقدم خيلي اتفاق عجيب و غريبي هم نيفتاده و فيلم ايشان طرفداران زيادي هم دارد و از اين جهت قابل پيشبيني هم بود كه جايزه بهترين فيلم به ايشان برسد. اين نكته را هم بگويم كه فيلمهاي مطلوب من در جشنواره چه در بخش بهترين فيلم و بهترين كارگرداني فيلمهاي «آتاباي»، «شناي پروانه»، «درخت گردو»، «كشتارگاه»، «پوست»، «خروج» و «ابر بارانش گرفته» بودند.
كيوان كثيريان: خطايي شكل نگرفته
درباره بهترين كارگرداني: با در نظر گرفتن اين نكته كه سطح مطلوبي از كارگرداني در فيلمهاي جشنواره امسال وجود داشت فيلمهاي خوب جشنواره كه به مرحله نامزدي در بخش بهترين كارگرداني رسيدند طبيعتا ساختار و اجراي خوبي هم داشتند كه خب ارزيابي اين بخش بايد تخصصيتر صورت بگيرد. از آنجايي كه در هيات داوران چند كارگردان هم حضور داشت قطعا نظر آنها در بخش بهترين كارگرداني نظرات كارشناسيشدهاي بوده. به نظر من محمدحسين مهدويان كارگردان خوبي است و نامش در انتخابهاي من در بهترين فيلمهاي جشنواره هم وجود داشت. در ساختههاي اين فيلمساز انرژي خودش لحاظ ميشود اگر بخواهم به تشخيص كارشناسي هيات داوران اعتماد كنم هركدام از نامزدهاي بخش بهترين كارگرداني، كارشان خوب بود. كارگردانهايي نظير مجيدي، فرشباف، كارت، نيكي كريمي و سعيد ملكان... اما به هر صورت در ميان اين كارگردانها كار مهدويان بيشتر ديده شد. براي اينكه فيلمش در فضاي دشوارتري به لحاظ جغرافيايي ساخته شد؛ كار جلوههاي بصري و ميداني زيادي داشت. فيلم پرجمعيتي بود و طبعا كنترل و بازيگرفتن از مردم عادي كار بسيار سختي است. از اين جهت جداي بحث فني و دكوپاژ و... همه جلوههاي كارگرداني فيلم «درخت گردو» به چشم آمد و نمود بيشتري پيدا كرد. به هر حال مهدويان در فيلمهاي خود نشان داده كه هم مسلط به موضوعي است كه براي مخاطب مطرح ميكند و هم كار قابلقبولي به لحاظ كارگرداني ارايه ميدهد. مجموعه اين عوامل در كنار هم باعث شد كارگرداني فيلم «درخت گردو» بيشتر از باقي فيلمها به چشم بيايد و جايزه را از آن خود كند وگرنه ساير كارگردانها هم شايسته بردن سيمرغ بودند، از جمله فيلم «آتاباي» «تومان»، «خورشيد»، «روز صفر» يا «شناي پروانه». به نظر من به همه نامزدهاي بهترين كارگرداني ميتوان جايزه داد. انتخاب او به عنوان بهترين كارگردان عجيب به نظر نميرسيد.
درباره بهترين فيلم: من فيلم «خورشيد» را فيلم خوبي ميدانم. نظر شخص من اين است كه اگر فيلم تدوين مجدد شود چهبسا منسجمتر هم شود. به نظر من خورشيد با تدوين مجدد ميتواند از بهترين فيلمهاي كارنامه مجيدي شود. فقط ايرادش در طولانيبودن آن است و اينكه در مقاطعي، از قصه اصلي فاصله ميگيرد. اين فيلم هم جزو چند فيلم برتر انتخابهاي من بود. اگر به تنهايي بخواهم فيلمها را داوري كنم، به نظر شخص من فيلم آتاباي بهترين فيلم جشنواره بود. به هر حال ظاهرا داوران آتاباي را نپسنديدند. فاصله بين چهار، پنج فيلم خوب در جشنواره امسال زياد نبود به همين جهت از نظر من خطايي شكل نگرفته است و من از انتخاب خورشيد به عنوان بهترين فيلم تعجب نميكنم. البته در شرايطي كه فيلمها به لحاظ كيفي به هم نزديك هستند و هركدام مزيتهاي خاص خودشان را دارند، سليقه داوران و ميزان خوش آمدن آنها هم مهم ميشود.
شاهين امين: فيلم مجيدي راضيكننده نيست
درباره بهترين كارگرداني: از نظر من بهترين كارگردان نيكي كريمي براي آتاباي و بهترين فيلم «درخت گردو» محمدحسين مهدويان است.
درباره بهترين فيلم: انتخاب فيلم خورشيد به عنوان بهترين فيلم نظر داوران بوده است. به نظر من مجيد مجيدي فيلمساز بزرگي است و قطعا در اين گزاره هيچ شكي نيست. اتفاقا فيلم خورشيد را هم با زحمت زيادي ساخته است. اين فيلم به لحاظ اجرايي و فضاسازي درخشان از كار در آمده اما خب نظر من را تامين نكرد و من معتقدم درباره «خورشيد» نقدهاي جدي ميتوان نوشت و ساعتها پيرامون اين فيلم حرف زد.
رضا درستكار: بهترين كارگردان كيميايي است
درباره بهترين كارگرداني: بالاخره به اين نكته توجه داشته باشيم هر انتخابي كه هيات داوران انجام ميدادند حرف و حديث از آن بيرون ميآمد اما به نظرم انتخابهاي خيلي بهتري از فيلم «درخت گردو» وجود داشت. حيف كه آقاي كيميايي از جشنواره انصراف دادند. به نظر من جايزه بهترين كارگرداني شايسته ايشان بود. بعد از آقاي كيميايي به كارگرداني برادران ارك و نيكي كريمي ميتوانم اشاره كنم كه شايستهتر از انتخابهاي ديگر بودند. براي اينكه اين فيلمها هم فيلمهاي كاملي بودند و هم كارگرداني درستي داشتند. در درخت گردو روايت شكل نميگيرد. اين مشكل ارايه تقسيم جوايز در جشنواره نشاندهنده مصلحتانديشي غيرموجه آن است.
درباره بهترين فيلم: دوباره بگويم حيف كه آقاي كيميايي اعتراض كردند و همين مساله باعث شد داوران جور درستي به فيلم ايشان نگاه نكنند، شايد هم فيلم «خون شد» در سليقه هيات داوران نبوده است. به نظر من فيلم كيميايي بهترين فيلم جشنواره امسال بود. اين نكته را بگويم كه براي من ملاك بهترين فيلم روح آن فيلم است. از اين جهت «آتاباي» و «پوست» فيلمهاي متناسبتري براي كسب سيمرغ بهترين فيلم بودند. متاسفانه بايد به اين نكته اذعان داشت كه جشنواره فيلم ما خيلي به دنبال هيجان است و در واقع پاشنهآشيل اين رويداد هيجاني بودن آن به شمار ميرود و اين انتخاب هيات داوران نشان داد هر كسي صدايش بلندتر و دادو هوار بيشتري كند تا حدي به جوايز نزديكتر ميشود. درحالي كه نيازي به اين همه سروصدا در جشنواره نيست. يادآوري كنم كه اين جشنواره به دليل شرايط ويژهاي كه در كشور وجود داشت مسائل متعددي دامنگيرش شد، از انصرافها تا تحريمها و... اين جشنواره به مرز متلاشي شدن رسيد اما به هر ترتيب با زحمت بسيار و با سلامت كار انجام شد. با اين حال مراسم اختتاميه زيبنده اين جشنواره پرزحمت نبود. جشنواره به پاي ملكان و مجيدي ايستاد چون هر دوي آنها فقط يك ساعت از فيلمشان را به دفتر جشنواره تحويل داده بودند اما يكي از اين دو فيلمساز پاي جشنواره نايستاد.
عزيزالله حاجيمشهدي: اين راي، سليقه گروهي است
درباره بهترين كارگرداني: به نظر من و با توجه به سالها حضور در اينگونه هياتهاي داوري و انتخاب فيلم وقتي نام فيلمها يا كارگردانهاي برگزيده يك جشنواره فيلم اعلام ميشود، با توجه به تركيب چهرههاي حاضر در هيات داوري، ميتوان با نتيجهاي روبهرو شد كه چه بسا با جابهجايي دو يا سه تن از اعضاي همان هيات، بتوان به نتيجه ديگري رسيد! صد البته سخن من بدين معنا نيست كه در تعيين و تشخيص فيلم برگزيده يا انتخاب بهترين كارگردان و بهترين فيلمنامهنويس و بهترين تدوين و... ملاك و معيار كارشناسانه و مشخصي وجود ندارد، منظورم اين است كه هر هياتي، ضمن رعايت دقيق همه معيارهاي فني و حرفهاي و بسياري از شاخصههاي زيبايي شناسانه و هنري، در جمعبندي نهايي، برآيندِ سليقه گروهي خود را به عنوان آراي نهايي اعلام ميكند؛ به بيان ديگر، در جمعبندي نهايي، سليقههاي فردي، چالشهاي جدي ميان «خرد فردي» و «خرد جمعي» داوران، در عمل كار را به جايي ميرساند كه آراي نهايي، حاصل جمع و برآيند نظراتِ هياتي ميشود كه در سايه «خرد جمعي» به نتيجه مورد پذيرش يكايك اعضاي خود رسيدهاند.
از اين زاويه به نتيجه داوريهاي انجامشده نگاه كنيم. با توجه به ميزان دشواري توليد فيلمهايي چون: «درخت گردو» و «خورشيد» در مقايسه با ساير فيلمهاي حاضر در بخش مسابقه، اعطاي جايزه «بهترين فيلم» به هريك از اين دو اثر، بسيار معقول و باورپذير به نظر ميرسد. بيآنكه در جريان رايزنيهاي هيات داوران بوده باشم، حدس ميزنم كه در جمعبندي نهايي، براي انتخاب بهترين فيلم بيترديد بر سر سه فيلم: «شناي پروانه»، «درخت گردو» و «خورشيد» بحث و جدلهاي فراواني شده است تا درنهايت به فيلم «خورشيد» رسيدهاند.
رضا درستكار: متاسفانه بايد به اين نكته اذعان داشت كه جشنواره فيلم ما خيلي به دنبال هيجان است و در واقع پاشنهآشيل اين رويداد هيجاني بودن آن به شمار ميرود و اين انتخاب هيات داوران نشان داد هر كسي صدايش بلندتر و دادو هوار بيشتري كند تا حدي به جوايز نزديكتر ميشود. درحالي كه نيازي به اين همه سروصدا در جشنواره نيست. يادآوري كنم كه اين جشنواره به دليل شرايط ويژهاي كه در كشور وجود داشت مسائل متعددي دامنگيرش شد، از انصرافها تا تحريمها و... اين جشنواره به مرز متلاشي شدن رسيد اما به هر ترتيب با زحمت بسيار و با سلامت كار انجام شد. با اين حال مراسم اختتاميه زيبنده اين جشنواره پرزحمت نبود. جشنواره به پاي ملكان و مجيدي ايستاد چون هر دوي آنها فقط يك ساعت از فيلمشان را به دفتر جشنواره تحويل داده بودند اما يكي از اين دو فيلمساز پاي جشنواره نايستاد.