حاكميت «اخلاق مادرانه»
متاسفانه جزمانديشي، تعصب و حتي افراط در بنيادگرايي و انديشههاي سلفيگرا مانع از درك درست مطالبات و نقش و جايگاه زنان و آرمانهاي عدالتجويانه و برابريخواهانه آنان شده است. در پنجمين دهه از عمر انقلاب، يكي از مهمترين فرصتهاي پيش روي سياستگذاران كلان نظام، جستن راهبردهايي براي همسو كردن مسير حركت با مطالبات جنبشهاي اجتماعي از جمله جنبش زنان است. ضرورت اين امر تا حدي است كه اگر اين همسويي خودخواسته و همگرايانه و همدلانه و از مسير اصلاحات صورت نگيرد، خود را به اكراه و اجبار و از طريق استحاله به سياستگذاران نظام تحميل خواهد كرد. نظام جمهوري اسلامي ناگزير است در پنجمين دهه «اخلاق مادرانه» را بر الگوسازيهاي فرهنگي و اجتماعي خود حاكم كند و اين مهم رخ نميدهد جز با تمكين و همراهي با مطالبات آزاديخواهانه و برابريطلبانه جنبش زنان.