ساختمان توفيق ميراث فرهنگي ماست
محمد بلوري
من روزنامهنگار حوادث بودم، بنابراين طبيعي است كه هيچگاه در مجله توفيق كار نكردم، اما دوستاني در اين مجله داشتم كه از بهترينهاي مطبوعات در دوره خود بودند. خسرو شاهاني يكي از اين طنزنويسان بود كه در طنز اجتماعي از چهرههاي شناخته شده در ايران به حساب ميآمد. روزنامهنگاران و طنزنويسان ديگر هم در كنار خسرو بودند كه از ابتداي كار مجله، كارشان را در اين مجله شروع كرده و باعث بالندگي آن شده بودند.
«توفيق» از بهترينها در دوره خود بود، اين مجله وظيفه اصلياي كه مطبوعات به عهده دارند و شامل روشنگري ميشود را به خوبي انجام ميداد. اما اين روزها خبر ميرسد كه ساختمان مجله «توفيق» قرار است تخريب شود و جاي آن را سازهاي بگيرد كه هيچ هويتي نخواهد داشت. به راستي چرا بايد اين بنيادهاي فرهنگي و اجتماعي كه منشا خدمات زيادي در جامعه هستند و عدهاي از انسانهاي فرهيخته جواني و زندگي خود را براي آن گذاشتهاند را خراب كنيم؟ در دنيا ديوار خرابهاي از جنگ جهاني را به عنوان يك سند تاريخي نگه ميدارند و گردشگران زيادي را به همين واسطه جذب ميكنند.
در مقابل چطور است كه ما ساختمان مجله توفيق را كه يكي از باسابقهترين ساختمانهاي فرهنگي و مطبوعاتي در ايران است چنين مورد بيتوجهي قرار ميدهيم و بياعتنا به فرهنگ اين كشور و مقوله نويسندگي هستيم؟ آيا نميشود به جاي تخريب و جايگزيني سازهاي جديد، اين ساختمان را به «بنياد فرهنگي توفيق» تغيير كاربري داد؟ بنيادي كه در آن تصاوير خسرو شاهاني و ساير نويسندگان توفيق كه براي انتشار شماره به شماره مجله عمري گذاشته بودند، بر ديوارهايشان نصب شده و علاقهمندان حوزه مطبوعات را به سمت خود ميكشاند تا بيايند و ببينند خسرو شاهاني و ديگران
چه كردهاند.
آيا چنين بنيادي نميتواند درآمدزا باشد؟ قابل توجيه نيست كه كلنگ و تيشه به ساختمان توفيق بزنيم و ايران را از اين داشته فرهنگي محروم كنيم. براي جلوگيري از اين اقدام غيرفرهنگي حتما انجمن پيشكسوتان مطبوعات دست به كار شده و بيانيهاي در محكوم كردن آن خواهد داد.