غافلگير شدن، ويژگي مشترك مردم و مسوولان
نسرين ضميري
فروردين ماه سال جاري، هنگامي كه سازمانهاي ذيربط درخصوص قريبالوقوع بودن طغيان رودخانهها و جاري شدن سيل در استان خوزستان هشدار ميدادند، تصويري از يك خانواده منتشر شد كه در ساحل و كنار رودخانه و در سايه تابلوي «هشدار، خطر نزديك شدن به رودخانه» نشسته بودند كه بسيار جالب توجه بود و اين پرسش را به ذهن ميآورد: چرا مردم به هشدارها توجه نميكنند؟ يا چرا هشدارها را جدي نميگيرند؟
بارش برف سنگين چند روز گذشته در استان گيلان منجر به مسدود شدن جادهها و راههاي ارتباطي به استان شد و به گفته مسوولان رانندگان خودروهاي سبك و سنگين كه بدون داشتن تجهيزات ضروري مانند زنجير چرخ راهي جادهها شده بودند يكي از دلايل اصلي بودهاند.
وسط تابستان برف نباريده، در نيمه زمستان و طبق پيشبيني سازمان هواشناسي براي بارش برف سنگين در يك استان شمالي و سردسير برف باريده. هيچچيز غافلگيركنندهاي وجود ندارد. در چنين شرايطي باز اين پرسش مطرح ميشود كه چرا به هشدارها توجه نميكنيم؟
اگر كل حوادث اعم از سيل، زلزله، آتشسوزي جنگلها، مرگ پرندگان و... را كنار هم قرار دهيم به يك نقطه مشترك ميرسيم و آن هم آماده نبودن مردم و مسوولان است.
آمادگي و مقابله با حوادث يك «سامانه» يا «سيستم» است كه از اجزا يا زير سيستمهاي گوناگوني تشكيل شده است، يكي از اين اجزا «اعلام هشدار» و «اطلاعرساني» است. اما قبل از اعلام هشدار بايد مشخص شود كه اعلام براي چه كساني است؟ دريافتكنندگان هشدار چه گروهي از افراد جامعه هستند؟ كشاورزان؟ دامداران؟ رانندگان؟ روستاييان يا شهرنشينها؟ اين گروه از افراد جامعه در صورت دريافت هشدار چه فعاليتها و اقداماتي بايد انجام دهند؟ در پاسخ به اين پرسشها به مقوله نيازهاي آموزشي و آگاهيهاي عمومي براي مردم ميرسيم. در سيستم آمادگي براي مقابله با رويدادها بايد نيازسنجي آموزشي صورت بگيرد و با انجام برنامههاي آموزشي توسط افراد، گروهها، سازمانهاي داوطلب (سمنها)، رسانهها و... مردم را توانمند كرد. تهيه آذوقه، ذخيره آب آشاميدني، تهيه داروهاي ضروري، پيشبيني وسايل گرمايشي جايگزين و... از سادهترين و بديهيترين آمادگيها براي استانهاي سردسير است. مردم و مخاطبان هشدارها ويژگيهاي يكساني ندارند، برخي مردم با دشواري بيشتري متقاعد ميشوند تا نكات ايمني را رعايت كنند، همچنين دانش، آگاهي، مهارت، خلق و خوي و... نيز از ديگر ويژگيهايي هستند كه بايد در اعلام هشدارها درنظر گرفته شوند. از طرف ديگر براي اعلام هشدار و اطلاعرساني بايد از تمامي راه و روشها بهره برد. رسانه ملي، نشريات، تلفن و تلفن همراه، ارسال پيامك، شبكههاي اجتماعي، اعلانهاي عمومي در معابر و مسيرها و غيره. وظيفه مسوولان است كه نهتنها مطمئن شوند پيامهاي هشدار به اطلاع همه مردم رسيده بلكه قوانين، مقررات و دستورالعملهاي لازم را با دقت و سختگيري اجرا كنند؛ مانند مقررات ترافيكي به منظور تسهيل در عبور و مرور از جمله بستن زنجيرچرخ.
غافلگير شدن تصادفي نيست، همانگونه كه موفقيت تصادفي نيست. بسياري از آسيبها و خسارتها را ميشود به حداقل رساند و هزينهها را كاهش داد.
روانشناس سازماني