• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4589 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۹ بهمن

درباره شميم بهار

غلامرضا رضايي

اواخر دهه 30 در ادبيات داستاني تحول بزرگي رقم خورد كه منجر به جرياني نو در فضاي ادبي كشور شد. ادبيات داستاني كه تا پيش از آن- منهاي هدايت- تحت تاثير اردوگاه چپ از نوع روسي‌اش بود و بر اساس پايبندي به يك نوع رئاليسم و عينيت محض شكل گرفته بود كه بيشتر تصوير فقر و محروميت جامعه را منعكس مي‌ساخت در دهه 40 رويكرد ديگري نيز در پيش گرفت. تجارب بعد از جنگ‌هاي جهاني در عرصه فلسفه، فرهنگ و هنر در غرب و ترديد در اصل مفهوم واقعيت‌هاي رئاليستي همراه با گرايش‌هاي آنارشيستي- هنري كه گاه ماهيتي آوانگارد داشتند و آشنايي با آثار ترجمه و... نگرش تازه‌اي را در فضاي ادبي كشور پديد آورد كه از دل اين وضعيت نويسندگان جريان‌سازي مانند: ابراهيم گلستان (دهه سي و چهل) - بهرام صادقي و بعدتر شميم بهار و... بيرون آمدند.

شميم بهار كه مدتي را در انگلستان به تحصيل در رشته سينما گذرانده بود و با هنر و ادبيات غرب و فضاي ادبي كشور آشنايي داشت در مجله انديشه و هنر مشغول و به نوشتن داستان و نقد آثار ادبي- سينمايي روي آورد. بهار با اندوخته‌هايي كه از آثار هنري روز جهان و شناخت و بازخواني آثار سورئاليستي و رمان نوي فرانسه و سينماي روز به دست آورده بود توانست در چند سالي كه در مجله كار مي‌كرد، تاثيرگذار باشد. در دوره‌اي كه فضاي هنري تحت تاثير دو جريان غالب- پايبندي به تعهد اجتماعي و رسالت هنري و عامه‌گرايي يا سانتي مانتاليسم رايج - هر جرياني را خارج از كليشه‌هاي معمول با انگ فرماليسم و طرفداران هنر براي هنر داغ و نشان مي‌زدند. نوع نگاه و نگرش بهار به مقوله داستان و سينما او را به عنوان نويسنده و منتقدي جريان‌ساز و مدرن مطرح ساخت.

تكيه بر شخصيت‌پردازي در داستان و بيان ذهني آنها، پرداخت جزييات و روابط شخصيت با اشيا، دوري از واقعه يا حادثه و ناديده يا كمرنگ كردن طرح داستان و توجه و اهميت به زبان داستان و... از جمله مولفه‌هاي داستاني شميم بهار هستند كه با نثري محاوره‌اي همراه با رگه‌هايي از تغزل در فرم و ساختاري مدرن ارايه مي‌شوند. به واسطه بهار، شخصيت‌هاي جديدي در ادبيات داستاني‌مان حضور مي‌يابند. غالب كاراكترهاي داستاني‌اش از روشنفكران و انسانهاي شهري مرفه و مصرف‌گرايند و حديث نفس شخصيت‌ها و درونمايه آثارش را مسائلي از قبيل: عشق، خودكشي يا مرگ، مهاجرت و... شكل مي‌دهند.

هرچند شميم بهار از حيث توجه به انسان‌ها و شخصيت‌هاي شهري و روشنفكران شكست خورده بعد از كودتاي دهه 30 تا حدودي به نويسنده پيشكسوت‌تر از خود- بهرام صادقي- نزديك مي‌شود اما در كاراكترهاي داستاني بهار تناقضات فكري- دروني شخصيت‌هاي صادقي را نمي‌بينيم به گونه‌اي كه انگار شخصيت‌هاي داستاني بهار آنچنان در بستر مصرف‌گرايي و زندگي شهري خو گرفته و بزرگ شده‌اند كه به شكلي انتزاعي در حال و آن خود زندگي مي‌كنند و به نظر هيچ دركي نسبت به ميراث ماقبل خود ندارند و به تعبيري انگار بند ناف‌شان را از همه ‌چيز بريده‌اند. شخصيت‌ها در آثار بهار پيوسته تكرار مي‌شوند و دغدغه اصلي و مسائل‌شان برخورد و رويارويي با خود و طرف ديگر يا شخصيت مقابل‌شان است. به همين سبب ساختار روايي داستان‌ها بر مبناي نامه‌نگاري، تلفن يا از طريق مونولوگ شكل مي‌گيرند. بهار با بيان ذهني و كتماني شخصيت‌ها و راوي در اثر و تكيه بر جزييات سطور سفيدي در لابه‌لاي متن به وجود مي‌آورد به شكلي تلويحي فهم و احساس شخصيت‌ها را به خواننده القا مي‌كند و از اين طريق داستان‌هايش را ماندگار مي‌سازد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون