تاثير كرونا بر لغو سفرهاي نوروزي
جاي خالي مديريت بحران در گردشگري
گروه اجتماعي
نيمه دوم سال 98 روزهاي خوبي براي صنعت گردشگري نبود. كنسل شدن تورهاي ورودي به ايران، كنسل شدن پروازهاي بينالمللي، قرار گرفتن ايران در نواحي قرمز خطر، كنسل شدن تورهاي ورودي چينيها در سال نوي چيني و حالا كرونا. شيوع كرونا در هفته اخير، به صورت رسمي تاكنون منجر به تعطيلي نهادهاي آموزشي، فرهنگي و موزهها شده است، در سكوت وزارتخانهاي كه قرار است مسير گردشگري كشور را ترسيم كند، آژانسهاي مسافرتي خود دست به كنسل كردن تورهاي گردشگري تا آخر هفته جاري زدهاند. تماسهاي «اعتماد» با بدنه مديريتي وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي تا زمان تنظيم اين گزارش بينتيجه بود و حاكي از اين است كه تاكنون برنامهاي جامعه يا دستوري براي رسيدگي به اين بحران تنظيم نشده است، هنوز توصيهنامهاي براي كاهش سفرها يا مشخص كردن مقصدهاي پرخطر طراحي و اعلام نشده است.در اين ميان اما نگاهي به صفحههاي مراكز تورگرداني در اينستاگرام نشان ميدهد كه در انفعال وزارت ميراث فرهنگي، تورهاي گردشگري، بدون صدور آييننامهاي از سمت وزارت گردشگري اقدام به كنسل كردن تورهاي خود تا آخر اين هفته كردهاند. در حالي كه در روزهاي اخير كويت پروازهاي ورودي خود از مقصد ايران را كنسل اعلام كرده است، عراق بخشي از مرزهاي زميني خود را به روي ايران بسته و شهروندان تركيهاي خواستار منع ورود ايرانيها در روزهاي نوروز به اين كشور شدهاند، وزارت ميراث فرهنگي و گردشگري جز تعطيل اعلامكردن موزهها اقدام ديگري صورت نداده است. اين در حالي است كه تركيه و گرجستان هم مرزهاي خود را به روي ايرانيان بستهاند. «رضا دبيرينژاد»، مدير موزه ملك به اعتماد ميگويد كه سفرهاي نوروزي، تنفسگاهي براي جامعه ايران هستند كه طي ماههاي اخير دشواريهاي متعددي را از سر گذراندهاند، اگر به موقع فكري براي اين بخش نشود، ممكن است جامعه ايران افسردگي و خمودگي روزهاي قبل را با خود به سال نو ببرد و اين فرصت استراحت را از دست بدهد.
سفرهاي نوروزي: راه تنفس جامعه
موزهها تنها بدنهاي از وزارتميراثفرهنگي، گردشگري و صنايعدستي هستند كه تاكنون به صورت رسمي نسبت به شيوع ويروس كرونا تمهيدي انديشيدهاند. «رضا دبيرينژاد»، مدير موزه ملك در گفتوگو با «اعتماد» با اشاره به اينكه موزهها محل تماس هستند، ميگويد:«پيش از اعلام تعطيلي موزهها نيز ما شاهد افت تعداد بازديدكننده بوديم. با توجه به اينكه كرونا دوره نهفتگي دارد و در اين دوره امكان تشخيص بيماري وجود ندارد، ممكن است برخي بازديدكنندگان حامل اين ويروس باشند با سطوح موزهها تماس برقرار كنند و اين ويروس از طريق تماس به افراد ديگر منتقل شود.» به گفته اين موزهدار، تعطيلي موزهها در استانها منوط به تعطيلي مدارس است و در هر استاني كه مدارس و نهادهاي آموزشي تعطيل شدهاند، تصميم جمعي منتج به تعطيلي موزهها شده است. به زعم دبيرينژاد تعطيلي موزهها قطعا خسارت مالي كمتري به نسبت تعطيلي ديگر مراكز فرهنگي مثل سينماها، تئاترها و كنسرتها خواهد داشت، به رغم خسارت مالي كه متوجه سرمايهگذاران اين رويدادهاي فرهنگي خواهد شد، تصميم جمعي بر اين بود كه براي حفظ جان مخاطبان، تحمل خسارت بر حفظ سلامت و بهداشت جامع ارجح نيست. مدير موزه ملك علاوه بر اين از ضلع سوم اين اماكن تعطيل شده، يعني كارمندان و كارگران ميگويد كه با توجه به رفتوآمد قابل توجه در اين اماكن، كاركنان فضاهاي فرهنگي نيز نگرانيهاي خود را دارند و در تعطيل شدن اين فضاها علاوه بر مخاطبان بايد رعايت حال اين افراد را نيز كرد. رضا دبيرينژاد درباره ترس از شيوع كرونا در مواجهه با گردشگران چيني به «اعتماد» ميگويد كه تعطيلي موزههاي اين اماكن گزينه بهتري است، زيرا در اين صورت ميشد گفت كه اماكن عمومي- فرهنگي كشور تعطيل هستند، اما برخوردهاي نادرستي كه با اين گردشگران صورت گرفت، تصوير چندان مناسبي را به دنيا مخابره نكرد. اين كارشناس موزه در مورد تاثير شيوع كرونا بر گردشگري كشور، خصوصا احتمال كنسلشدن تورهاي نوروزي اظهار ميكند:«اين بيماري جديد نگراني عامي ايجاد كرده است و احتمالا حوزه گردشگري را با مسائلي مواجه خواهد كرد به ويژه كه حالا فصل انتخاب سفر و خريد بستههاي گردشگري براي نوروز است.» با اين حال دبيرينژاد به «اعتماد» ميگويد كه اين نگراني نبايد دنبالهدار شود فعلا در روزهاي ابتداي اسفند ماه هستيم و هنوز براي گذر از اين بحران و نجات بدنه گردشگري كشور فرصت باقي است. مدير موزه ملك تاكيد ميكند: «فارغ از مسائل اقتصادي، موزهها، اماكن فرهنگي و گردشگري ميتوانند در حفظ شادابي جامعه موثر باشند. كاهش تعداد سفرها نشانه اين خواهد بود كه جامعه در حال از دست دادن پويايي خود است و جامعه به سمت افسردگي پيش ميرود.» دبيرينژاد فرصت تعطيلات نوروزي را فرصت «تنفس» جامعه ميخواند و ميگويد كه جامعه ما با تجربه بحرانهاي پيدرپي طي ماههاي اخير، بهشدت به اين فرصت تنفس احتياج دارد به زعم او، هيجان و پويايي اجتماعي از طريق گردشگري ممكن ميشود، سفر است كه ميتواند جامعه را به زيست طبيعي و زاينده خود بازگرداند، اگر اين فرصت تنفس محقق نشود، مانند اين خواهد بود كه انگار سال هنوز نو نشده است و افسردگيها، نگرانيها و ناراحتيها به سال آينده منتقل ميشوند.
آسيب مستمر به گردشگري
نيمه دوم سال 1398 براي فعالان حوزه گردشگري مملو بود از ضربههاي مستمر، ضربههايي كه هر كدام از آنها به تنهايي ميتوانستند كسبوكارهاي بسياري را تحتالشعاع قرار دهند، وزارت ميراث فرهنگي كه بارها با استناد به عدد 52 درصد، عددي كه نشان ميداد از زمان تغيير بدنه مديريتي اين سازمان سابق و وزارتخانه فعلي گردشگري بيش از 50 درصد رشد و رونق داشته است، تلاش كردند تا با استناد به آمار از مثبت بودن اقدامات اين وزارتخانه براي رشد گردشگري داخلي و خارجي كشور صحبت كنند. با اين حال، ضربههاي مدام خارجي به بدنه گردشگري كشور با اقدامات نامشخص اين وزارتخانه همراه بود تا جايي كه پس از سقوط هواپيماي اوكرايني و كنسلشدن پروازهاي ورود به ايران، وزير ميراث فرهنگي و گردشگري كشور به انتشار نامهاي به زبان انگليسي اقدام كرد و از مردم دنيا خواست تا به «ايران امن و زيبا سفر كنند» نامهاي كه با انتقاد فعالان گردشگري همراه بود و از ناكافي بودن اين اقدامات براي بازگرداندن گردشگري به روزهاي قبل خبر ميداد. اين نامه ماحصل نهايي جلساتي بود كه درنظر داشت با اقدامي فوري و با هدف خنثيسازي تبليغات منفي، چهره گردشگري كشور را ترميم كند. در همين جلسه بود كه ولي تيموري، معاون گردشگري كشور به مهر گفته بود كه «در حوزه گردشگري عرف است يك بخش از برنامه استراتژي به مديريت بحران اختصاص پيدا كند و در آن، اقدامات فوري با توجه به مخاطب و بازار تعيين شود.» اما اين برنامه به گفته ولي تيموري نه تنها به تشكيل كميته يا ستادي براي مديريت بحران گردشگري در كشور منجر نشد، بلكه همين برنامه نيز به گفته علياصغر مونسان و ولي تيموري بودجهاي خاص نداشت و اجراي آن بر مبناي برنامههاي مشاركتي بود. برنامه اقدام فوري گرچه به انتشار يك نامه منجر شد، اما عميقترين ضربههايي كه ميتوانست كسبوكار گردشگري يك كشوري را از نفس بيندازد، نهايتا منجر به تشكيل كارگروهي براي مديريت بحران نشد و هنوز هم در وضعيت بحراني، وزارت ميراث فرهنگي بدون داشتن برنامهاي مشخص با تاخير قابل توجهي اظهارنظر ميكند و همچنان برنامهاي مدون براي گذر از اين بحران تعريف و منتشر نكرده است در چنين شرايطي آيا كرونا آخرين ضربه بر گردشگري كشور خواهد بود؟ اقتصاد گردشگري قرار بود در روزهاي تحريم به عنوان يكي از جديترين گزينههاي جايگزين اقتصاد نفتي مطرح شود اما حالا اين صنعت ترسو در سايه برنامههاي مبهم، نمره رد از بحرانهاي پيدرپي ميگيرد و آينده برنامهريزي آن همچنان مبهم است.