• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4594 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۵ اسفند

نظارت پيشيني يا پسيني؟!

در حالي كه قاطعيت در نظارت پسيني كنار جريان آزاد اطلاعات مي‌تواند باعث كاهش جدي فساد و سوءاستفاده مديران شود. در حوزه صنفي وكالت، اين دو رويكرد نظارتي را مي‌توان در ماده ۲۱ لايحه قانوني استقلال كانون وكلاي دادگستري و تبصره يك ماده ۴ قانون كيفيت اخذ پروانه وكالت دادگستري ملاحظه كرد. ماده ۲۱ لايحه استقلال كانون وكلاي دادگستري كه قرائت ناقصي از آن در ماده ۵ قانون كيفيت اخذ پروانه وكالت دادگستري نيز آمده، متضمن نظارت پسيني است. فرض قانون مذكور اين بوده كه هر كس كه داراي پروانه وكالت است، به شرط داشتن سابقه و سن و مدرك معين و نداشتن سوءپيشينه موثر كيفري و شهرت سوء مي‌تواند با راي وكلا به عضويت هيات‌مديره انتخاب شود. بنابراين نظارت پيشيني معطوف به شرايط معيني است كه با ارايه مدرك قابل ارزيابي هستند. در عين حال براي جلوگيري از تخلف مديران، مقام عمومي مشخصي مي‌تواند با ارايه دليل، برخورد با مدير متخلف را در فرآيند قضايي عادلانه مطالبه كند. اين شيوه در واقع همان استاندارد جهاني است كه در بند ۲۴ اعلاميه ۱۹۹۰ هاوانا در مورد اصول اساسي نقش وكلا مطرح شده است. مطابق اين بند سازمان حرفه‌اي وكلا بايد توسط مديراني اداره شود كه با راي اعضا و بدون دخالت حاكميت انتخاب مي‌شوند. اين بيانيه بر رعايت اصول اخلاق حرفه‌اي و نقش دادگاه‌هاي انتظامي و در عين حال ضرورت نظارت قضايي بر تصميمات دادگاه انتظامي تاكيد كرده است؛ آن هم تقريبا به همان شكلي كه در لايحه قانوني استقلال كانون وكلاي دادگستري پيش‌بيني شده بود. در مقابل تبصره يك ماده ۴ قانون كيفيت اخذ پروانه وكالت دادگستري مصوب ۱۳۷۶ نظارت پيشيني را مقرر كرده است.

الزام قانوني نظارت سختگيرانه پيشيني، علاوه بر مغايرت با استانداردهاي فوق و آثار سوئي كه براي نهاد وكالت دارد، متضمن دشواري بسياري براي نهاد نظارتي يعني دادگاه عالي انتظامي قضات و تبعاتي براي دستگاه قضايي نيز است. از جمله اينكه اين نوع نظارت كه مستلزم قضاوت افراد با معيارهاي غيرعيني و در فرآيند غيرقضايي و غيرترافعي است، با جايگاه دادگاه عالي انتظامي قضات كه اصولا رسيدگي‌هاي خود را در فرآيند قضايي صحيح و روشمند انجام مي‌دهد، سازگاري ندارد و عملا اين مرجع ارزشمند هر نظام حقوقي و قضايي را در معرض نقد قرار مي‌دهد؛ به‌ويژه آنكه قانون مذكور احراز برخي شرايط غير عيني و غير قابل رد و اثبات با مدرك و دليل را به عهده دادگاه عاليرتبه‌اي گذاشته كه اصولا براي احراز آنها، ابزاري جز اتكا به گزارش ساير نهادها ندارد و لذا ممكن است در نتيجه اين گزارش‌ها، در ادوار مختلف قضاوت متفاوتي در مورد داوطلبان از اين نهاد عالي قضايي صادر شود، امري كه في‌نفسه مي‌تواند سبب ابهام براي افكار عمومي شود. نظارت پيشيني عملا نظارت موثر پسيني را نيز به محاق برده و باعث تضعيف نظارت انتظامي خود كانون‌هاي وكلا هم شده است كه پرداختن به آن مجال ديگري مي‌طلبد. همچنين، اين رويكرد عملا باعث تضعيف همكاري قوه قضاييه و نهاد وكالت مي‌شود؛ در حالي كه همكاري اين دو نهاد براي استقرار حاكميت قانون و تضمين دادرسي عادلانه و تامين دسترسي مردم به دادگستري و خدمات حقوقي، امري ضروري و مورد تاكيد اسناد بين‌المللي از جمله بند ۲۵ بيانيه هاواناست. با لحاظ مقدمات فوق به نظر مي‌رسد حذف تبصره يك ماده ۴ قانون كيفيت اخذ پروانه وكالت دادگستري و بازگشت به نظام نظارت پسيني مقرر در لايحه قانوني استقلال كانون وكلاي دادگستري، در عين انطباق با استانداردهاي جهاني هم منجر به افزايش اثربخشي نظارت مي‌شود و هم آثار به مراتب كمتري براي دستگاه قضايي و وكالت دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون