معضلي بهنام بياعتمادي
بايد دانست در اين مسير هيچ راه ميانبر و كوتاهمدتي وجود ندارد. اعتماد جامعه به مسوولان و تصميمات و گفتههايشان، بهواسطه عوامل مختلف از عدم صداقت گرفته تا چندين و چند عامل ديگر، ذره ذره كاهش يافته و ذره ذره نيز باز خواهد گشت. منتها لازم است كه مسوولان براي ترميم شكافهاي ايجاد شده، سبك و سياق خود در مواجهه با عموم جامعه را عوض كنند. امروز متاسفانه شاهديم كه بخشهايي از حاكميت مداوم ميكوشد تا ناكارآمديها را به بخش ديگر ربط دهد و اصطلاحا توپ را در زمين افرادي بيندازد تا به اصطلاح خود را تبرئه كند اما اين مهم نهتنها تاثيري در مواجهه افكار عمومي با مجموعه حاكميت ندارد؛ بلكه بيش از پيش موجبات بياعتمادي جامعه به آن بخش خاص را فراهم ميآورد. امروز مسوولان بايد با نهايت صداقت با مردم برخورد كرده و امكان اطلاعرساني شفاف را ايجاد كنند. بايد به شهرونداني كه تفكري متفاوت با حاكميت دارند، اجازه بيان عقايدشان داده شود تا رفتهرفته اعتماد عمومي به نهادهاي حاكميتي و مسوولان برگردد. آن زمان است كه فضاي رواني جامعه درباره يك واقعه خاص بيش از پيش با حقيقت موضوع همسان خواهد بود.