رييس بنياد مستضعفان و مجري صداوسيما روي آنتن زنده بر سر نمايندگي ملت جدال لفظي كردند
چه كسي نماينده مردم است؟!
گروه سياسي
آنچه دوشنبه شب، پنجم اسفند ماه در قاب شبكه پنجم صداوسيما به وقوع پيوست، اگرچه در قاب يك رسانه عجيب نبود اما در «رسانه ملي» اندكي غريب به نظر آمد؛ يك چالش كه تلاش ميشد وجهه حرفهاي به آن بخشيده شود و مجرياي كه خواست خود را صدا و نماينده مردم معرفي كند يكسو، مقامي مسوول كه اصرار داشت، از اين قاب حاكميتي تنها براي معرفي خدمات صورتگرفته استفاده كند و البته او نيز خود را نماينده مردم تلقي ميكرد، سوي ديگر ماجرايي بود كه در آستانه افتتاح آزادراه تهران-شمال رقم خورد؛ ماجراي نمايندگي از ملت!
چالش بيرمق و خشم يكباره
اما ماجراي اين مشاجره لفظي و چالش بيرمق از جنس صداوسيما با يك مقام مسوول چه بود؟! داستان از آنجايي شروع شد كه پرويز فتاح، رييس بنياد مستضعفان، پنجم اسفند ماه به شبكه پنجم سيما براي حضور در برنامه «تهران ۲۰» با اجراي محمد دلاوري دعوت شد تا در اين قسمت، آنطور كه پايگاه اطلاعرساني سيما نوشته، «فعاليتها، داراييها و مشكلات بنياد مستضعفان، انتقادات و راهكارهاي آن مورد واكاوي قرار گيرد.»
از آنجا كه قرار بود فرداي اين مصاحبه منطقه اول آزادراه تهران-شمال با حضور رييسجمهوري، پس از مدتها افتتاح شود و البته بنياد مستضعفان نيز همچون وزارت راه و شهرسازي دولت از دستاندركاران اين پروژه ملي بوده، بحث بر سر چرايي به طول انجاميدن طرح آزادراه تهران-شمال ميان مجري و متولي غيردولتي آن بالا گرفت. مجري برنامه از فتاح كه ۷ ماه است بر مسند رياست بنياد مستضعفان نشسته، پرسشي را به نقل از يكي از شهروندان مطرح كرد و از او پرسيد: «شما بنياد مستضعفانيد اما عوارض {آزادراه تهران-شمال} را ۲۵ تا ۳۵ هزار تومان تعيين كردهايد و در واقع آزادراه را براي مستضعفان نساختهايد؛ براي پولدارها ساختهايد.» رييس بنياد مستضعفان چند بار تاكيد كرد كه اين آزادراه را «براي مردم ساختهايم. چه پولدار چه غير پولدار، نيامده توي سر مال نزنيد! اين افتخار ملي است. شما هم صداوسيما هستيد. هموطنان شما و مهندسان و كارگران ايراني ساختهاند. من تازه آمدهام اما به فعاليتهاي گذشته احترام ميگذارم.» مجري اما در خلال بحثِ مقدار عوارض تعيين شده به اين پرسش رسيد كه اساسا چرا بايد به پروژهاي كه آمادهسازي بخشي از آن ۲۳ سال زمان برده احترام گذاشت؟ اين پرسش فتاح را عصبي كرد، خشمي كه باعث شد بريده بريده به مسائل و مصايبي بپردازد كه بر سر اجراي اين طرح وجود داشته و دارد. او گفت كه «خارجي آمده گذاشته و رفته» در واقع فتاح ميخواست تلويحا به هزينه هنگفتي اشاره كند كه نه دولت از پس آن بر ميآمده، نه چاره فاينانس خارجي در مورد آن عملياتي شده و نه شركتهاي كرهاي و چيني كه اعلام آمادگي كرده با شدت گرفتن تحريمها دوام آوردهاند و حتي آنها كه پذيرفتند نيز در ميانه راه به دليل توقف پروژه و بحثهاي محيطزيستي نيمهكاره رها كرده و رفتند، با اين حال يا عصبانيت به او اجازه نميدهد كه شرح ماوقع را دقيقتر بگويد يا معذوريتها و ملاحظاتي را رعايت ميكند و نميخواهد در صداوسيما از آن صحبت كند. در ادامه مجري اين را كه اين پروژه به دليل زيستمحيطي ۴ سال اصطلاحا خوابيده بوده نشانه بيتدبيري توصيف كرد كه فتاح به اين ادعا اينگونه پاسخ داد: «نگفتم خوابيده بوده، گفتم مساله داشته و محيطزيست هم وظيفه خود را انجام ميداده و بيتدبيري نبوده است.» بحث كمكم بالا گرفت و مجري در مقام مطالبهگري يادآور شد كه در برخي كشورها كل فرآيند توسعه ۳۰ سال به طول ميانجامد و اينجا... فتاح كه بيش از قبل خشمگين شده، گفت: «من مسوول كل فرآيند توسعه در كشور نيستم. كار بزرگ را نبايد زير سوال ببريد.»
شايد تا اينجاي كار اين بحث و جدل مصاحبهشونده و مصاحبهكننده عادي به نظر برسد اما درست از آنجا كه مجري در توجيه نوع پرسش و پاسخش خود را «نماينده مردم» معرفي كرده و پرويز فتاح هم به او ميتازد كه «كي گفته شما نماينده مردم هستيد؟ شما نماينده مردم نيستيد. صداوسيما شما را گذاشته از من سوال بپرسيد...» نقطه عطف ماجراي اين جدل رسانهاي است. يكي رييس بنياد مستضعفان و ديگري مجري در سازماني زير عنوان «رسانه ملي» با عملكردي اغلب غيرملي ديگري كه كارنامه و عملكرد روشني نيز پيش چشم مردم از خود به جاي گذاشته است و اتفاقا هر دو نيز خود را نماينده مردم ميپندارند.
نمايندگي مردم در بنياد مستضعفان يا صداوسيما؟
پرويز فتاح، وزير نيروي دولت محمود احمدينژاد،
مديرعامل پيشين بنياد تعاون سپاه و از چهرههاي نزديك به جناح راست درست از زماني كه به رياست كميته امداد امام خميني(ره) رسيد، بيش از هر زمان در مظان مدح و ذم رسانهاي قرار گرفت و شايد بتوان گفت بيش از پيش شناخته شد. از او به عنوان گزينه جناح راست در سال انتخاباتي ۱۴۰۰ نام بردند و اگرچه او در گفتوگوهايي اذعان كرد برنامهاي براي رياستجمهوري ندارد اما چه كسي است كه نداند بسياري از كانديداهاي اين مقام تا روز نامنويسي همين جمله را تكرار ميكنند. كنش و منش او در مقام رياست كميته امداد و بعد از آن بنياد مستضعفان بيش از هر چيز يادآور احمدينژادي است كه هنوز ساز ناكوك ننواخته و به گوشه زمين سياست نرفته است.
اما اين يك سوي ماجراست. آنچه در كنش و واكنش مجري صداوسيما نيز محسوس به نظر ميرسد، باور نمايندگي مردم است و اين پرسش را مطرح ميكند كه چطور و چگونه اين رسانه انتظار دارد «مردمي» بودن و «فراجناحي» بودن براي مخاطبانش با يكي، دو سال شايد نه چندان معمول باورپذير شود؟! آن هم در شرايطي كه صداوسيما مسووليت بزرگي در خدشهدار شدن به اعتماد عمومي دستكم در سالهاي اخير داشته است.
حتي اگر نگاهي به برنامههاي چند ماه اخير اين رسانه بيندازيم، تريبون دادن به چهرههايي از يك جناح خاص در آستانه انتخابات را ميتوان شاهد مثالي براي مدعاي رفتار جناحي اين سازمان دانست كه آنقدر از آن زمان نگذشته تا فراموش شود اگرچه مصداقها فراوان است. البته كه مدتهاست پاي چهرههايي كه نگاهي متفاوت با نگاه جناحي صداوسيما دارند به اين سازمان باز نشده اما به نظر ميرسد كه مجري برنامه پرويز فتاح را هم با مقامات دولتي يا احيانا چهرههاي نزديك يا منتسب به اصلاحطلبي در شوراي شهر و مجلس شوراي اسلامي اشتباه گرفته كه اينچنين به آن ميتازد، چراكه هجمه و حمله به دولت در غالب برنامههاي روزمره اين سازمان تا برنامهسازيهاي مختلف شبكههاي متعدد آن همواره به چشم خورده است تا آنجا كه حتي صداي همجناحيهايي همچون احمد توكلي را نيز درآورد و چند ماه پيش درمورد رويكرد جناحي يكي از برنامههاي ساخته شده در شبكه افق هشدار داد. كما اينكه چه رييس دولت و چه ساير اعضاي كابينه نيز بارها از برخورد جناحي صداوسيما گلايه كردهاند؛ صداوسيمايي كه همين چندي پيش از پخش زنده سخنراني رييسجمهوري منتخب مردم خودداري كرد.به هر روي شايد جدال دوشنبه شب در صداوسيما نشان داد همه براي نمايندگي مردم در صف اول قرار دارند اما بايد اين پرسش را مطرح كرد كه مردم به واقع چه كسي يا كساني را نماينده خود ميدانند؟ براي پاسخ به اين پرسش حتي اگر راه دوري نرويم و به نظرسنجي ۲ سال پيش يك نهاد داخلي (ايسپا) مراجعه كنيم، حاصل يك نظرسنجي با مضمون «بررسي مسائل روز كشور از منظر افكار عمومي مردم ايران» نشان ميدهد كه بيش از ۴۶درصد به اين سوال كه آيا صداوسيما واقعيت جامعه را بازگو ميكند، پاسخ منفي داده و ۱۲درصد اظهار بياطلاعي كردهاند. همچنين نخستين نتايج نظرسنجي مردمي موسسه ايسپا درباره اعتراضات آبان ماه كه دي ماه امسال منتشر شد نيز نشان ميدهد صداوسيماي ايران در زمينه خبررساني، در اولويت ۶۰درصد مردم ايران نيست و ۷۱درصد مردم تهران معتقدند صداوسيما به ميزان كم و خيلي كم در پوشش اعتراضات آبان بيطرف بوده است. اين آمار و ارقام شايد نماي كوچكي از نگاه مردم به صداوسيما باشد كه سالهاست در عرصه اطلاعرساني صوت و تصوير يكهتازي كرده اما نتوانسته آنطور كه بايد و شايد اعتماد عمومي را به خود جلب كرده و نقش خود را به عنوان نماينده مردم مقابل حاكميت تعريف كند.