• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4597 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۸ اسفند

به بهانه انتشار چاپ دوم كتاب «فيلمنامه‌نويسي در قرن 21»

ساختار روايي سينماي مدرن

احسان آجورلو

كتاب‌هاي فيلمنامه‌نويسي همواره بيشترين آمار كتب سينمايي را به خود اختصاص مي‌دهند. از سويي كتاب‌هاي فيلمنامه‌نويسي نخستين درگاه براي ورود علاقه‌مندان به جهان سينما هستند. با اينكه كتاب‌هاي اين حوزه بسيار متعدد هستند اما همواره چند كتاب مرجع مانند كتاب «چگونه فيلمنامه‌ بنويسيم؟» نوشته سيد فيلد و «داستان، ساختار، سبك و اصول فيلمنامه‌نويسي» اثر رابرت مك‌كي كه در بين اهالي سينما به انجيل فيلمنامه‌نويسان معروف است در صدر بهترين كتاب‌هاي فيلمنامه‌نويسي قرار دارند. اما نكته مهم در اين دو كتاب مرجع و اكثر كتب فيلمنامه‌نويسي تعليم و نحوه چگونگي نگارش در ساختار كلاسيك و سه پرده‌اي است. همچنين نمونه مثال‌هايي كه در اين كتب يافت مي‌شود اغلب آثار شاهكار سينما كلاسيك را دربر مي‌گيرد. اين امر باعث مي‌شود، علاقه‌مندان سينما همواره اين گلايه را داشته باشند كه نمي‌توانند بر اساس ساختارهاي مدرن و آنچه سينماي امروز جهان است، فيلمنامه‌اي بنويسند.كتاب «فيلمنامه‌نويسي در قرن 21» با زير عنوان «راهنماي جامع فيلمنامه‌نويسي براي فيلم‌هاي فردا» نوشته ليندا آرنسون، نويسنده استراليايي دقيقا كتابي براي نگارش فيلمنامه براي ساختارهاي مدرن و به نوعي قرن بيست‌ويكمي است. البته پيش‌تر كتاب «فيلمنامه‌نويسي متفاوت، گذر موفق از قواعد» نوشته كن دنسيگر توسط نشر هرمس منتشر شد كه به گذر از ساختارهاي سه پرده‌اي مي‌پرداخت اما كتاب «فيلمنامه‌نويسي در قرن 21» نخست با بررسي اجمالي ساختار سه پرده‌اي به بحث درباره ساختارهاي روايت موازي و پازلي مي‌پردازد كه در قرن 21 با اقبال بسياري مواجه شد. همچنين نمونه مثال‌هايي نظير فيلم‌هاي «بابل»، «21 گرم» و «سه خاكسپاري براي ملكيادس استرادا» اين امكان را براي خواننده فراهم مي‌آورد كه به چگونگي شكل دادن ساختار چنين روايت‌هايي تسلط پيدا كند. هدف اصلي اين كتاب، دسته‌بندي و طبقه‌بندي ساختارهايي است كه در كتاب‌هاي مرجع ديگر پيدا نمي‌شوند و اكنون در سينماي امروز جهان طرفداران بسياري دارد. كليت اين كتاب درباره ساختارهاي بديع و روايت‌هاي مدرن سينمايي است.

ساختار روايي مدرن در سينما خود به دو صورت شبكه‌اي و پازلي است، ساختار شبكه‌اي ساختار خطي است كه شامل روند كانوني‌شدگي مي‌شود. در اين روند يك فرد كه قهرمان است در روايت كانوني ‌مي‌شود يا در داستان‌هاي خوش ساخت كه چندين قهرمان وجود دارد يك موضوع ملتهب به جاي يك قهرمان كانوني‌ مي‌شود. نمونه اين نوع ساختار «آگوست در اوسيج كانتي» است. اما در ساختار پازلي روايت معكوس يا چنگالي است. روايت در ساختار پازلي پيچيده و مبهم است، روايتگر در اين نوع روايت، بازي را با مخاطب شروع مي‌كند كه در انتها اثر مضمون مدنظر خود را به مخاطب منتقل مي‌كند. هر چند كه شايد انتهاي داستان همان ابتدا بيان شود اما مضمون در انتهاي اثر مشخص مي‌شود. در چنين ساختاري همواره با تمهيد متاخر روبه‌رو هستيم يعني داستان مانند فنري فشرده است كه در انتها ناگهان رها مي‌شود و مخاطب را متوجه مضمون مي‌كند. در برابر چنين تمهيدي، تمهيد متمركز وجود دارد كه تعليق در داستان ايجاد مي‌كند.

همچنين ساختار داستان‌گويي پازلي معكوس را مي‌توان دشوارترين نوع داستان‌گويي معرفي كرد، ساختاري كه مخاطب عامه به ‌شدت با آن ناسازگار است. در ساختار پازلي شايد مخاطب درگير و مرعوب نوع داستان‌گويي شاخه‌اي فيلم «تلقين» اثر كريستوفر نولان، حلزوني فيلم «بيناستاره‌اي» اثر كريستوفر نولان، چنگالي فيلم «بابل» اثر آلخاندرو ايناريتو و انفجاري فيلم «داستان عامه‌پسند» اثر كوئنتين تارانتينو شود. زيرا اگر از روايت غافل هم شود، اتفاق‌ها تكرار مي‌شوند اما در پيرنگ معكوس اتفاقي تكرار نمي‌شود و مخاطب دايما بايد اطلاعات پيشين را با اطلاعات لحظه‌اي قياس و منطبق كند و اين موضوع مخاطب عامه را به‌ شدت آزار مي‌دهد. مخاطب حرفه‌اي نيز گاهي در دام روايت گرفتار و دچار تشكيك
مي‌شود كه جايي را از دست داده يا خير. با تمام نقدهايي كه به اين نوع داستان‌گويي وارد است اما جذابيتي كه داستان مخاطب را به چالش فرا مي‌خواند خود امتيازي بزرگ براي آن محسوب مي‌شود. درخشان‌ترين نمونه اين نوع روايت فيلم «يادآوري» اثر كريستوفر نولان است.

چنين ساختارهايي كه در سينماي امروز جهان به‌ شدت طرفدار پيدا كرده‌اند، نيازمند يك يكپارچه‌سازي يا نظريه‌پردازي هستند كه بتوان بر اساس آن چنين ساختارهايي را تحليل و آثار جديدي خلق كرد كه ليندا جانسون، نخستين گام را در اين راستا در كتاب «فيلمنامه‌نويسي در قرن 21» برداشته است. چاپ دوم كتاب «فيلمنامه‌نويسي در قرن 21» با زير عنوان «راهنماي جامع فيلمنامه‌نويسي براي فيلم‌هاي فردا» توسط انتشارات فارابي اين هفته منتشر شد. همچنين ترجمه اين كتاب توسط شاپور عظيمي، منتقد و مترجم حوزه سينما و ادبيات انجام گرفته است. شاپور عظيمي پيش‌تر بسياري از آثار مهم سينمايي و ادبي از قبيل «روان‌شناسي و زيبايي‌‌شناسي سينما» را ترجمه كرده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون