عامهنگاري از محله آبشوران
حسنذوالفقاري
علياشرف درويشيان (۱۳96- ۱۳20) نويسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه و كردپژوه و مرد سالهاي ابري است كه در عرصه سياست و فرهنگ، مردمنگاري و افسانهكاوي، رمان و داستان كوتاه، نقد و ادبيات كلاسيك، ادبيات كودك و خاطرهنويسي قلم زد و دهها اثر، هريك خواندنيتر از ديگري پديد آورد. در عرصه فعاليتهاي اجتماعي و سياسي و آزاديخواهي تمام عمر را كوشيد و سالياني دراز را در زندان پهلوي گذراند. اما بخش مهمي از زندگي و كار خويش را وقف فرهنگ مردم كرد. او را بايد از نسل نويسندگاني به شمار آورد كه هم در بعد داستاننويسي دستي داشتند و هم در پژوهش و عامهنگاري؛ از نسل دهخدا، هدايت، جمالزاده و شاملو. درويشيان بيش از همه و پيش از همه گرايشي عميق به ادب عامه و افسانهها داشت. شايد دليل آن رابطه نزديكش با مادر بزرگش باشد كه استاد نقل قصههاي عاميانه بود و درويشيان بسياري از افسانههاي او را در كتاب افسانهها و متلهاي كردي آورده است. از همين طريق با بسياري از افسانههاي كهن و متلهاي قديم و محلي آشنا شد. خود درباره قصههاي كودكياش ميگويد: «در زندگي پاي قصههاي خيلي از قصهگويان نشستم، اما مادربزرگم از همه آنها بهتر بود و به آنچه ميگفت آگاهي كافي داشت.
افسانه را با آب و تاب و با سود جستن از مثلها و اصطلاحات محلي بيان ميكرد. آنها را با مسائل روز و نكتههاي مورد علاقه ما ميآميخت، آرام و بيشتاب قصه ميگفت و عقيده داشت كه گفتن متل در روز سبب كسالت و خستگي ميشود؛ بنابراين هميشه شبها و به ويژه پيش از خواب براي ما قصه ميگفت. پدرم هم قصهگوي خوبي بود، اما نه به اندازه مادربزرگم. او كمسواد بود و براي ما اشعار حافظ و باباطاهر را ميخواند. نخستين كتاب داستاني كه به خانه ما آمد، اميرارسلان نامدار بود كه من در ۹ سالگي در شبهاي زمستان براي خانواده ميخواندم». علاقه شديد به صمد بهرنگي نيز در گرايش او به قصه بيتاثير نبود كه او را به اين وادي كشاند و حتي يادمان صمد را نوشت؛ چه آنكه هر دو معلم روستا بودند و روستا زادگاه قصه است. درويشيان در سال ۱۳۳۷ پس از گذراندن دوره دانشسراي مقدماتي كرمانشاه، ۸ سال در روستاهاي كرمانشاه و گيلانغرب آموزگار بود. در سال ۱۳۴۵ در رشته زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران تحصيل كرد، سپس در كارشناسي ارشد روانشناسي تربيتي و همزمان در دانشسراي عالي تهران در رشته مشاوره و راهنماي تحصيلي ادامه تحصيل داد كه نشان از عشق و علاقه او به معلمي دارد.
حتي تم و موضوع بسياري از داستانهايش دانشآموزان، مدرسه و بچهها هستند. او در داستانهايش زندگي كودكان فقير و پايين دست جامعه و تلاش خستگيناپذير آنان را در مبارزه با فقر و پيروزي بر آن نشان ميدهد. درويشيان از نويسندگان دردمند و آرمانگرا بود كه برايش فرم و شيوههاي نويسندگي كمتر اهميت داشت. اين تلاش را در بسياري از آثارش از جمله آبشوران، سالهاي ابري، فصل نان و همراه آهنگهاي بابام ميتوان ديد كه البته بازنمود زندگي پر رنج خودش نيز هست؛ مثل رنج زندان كه از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به سبب نوشتن كتاب «از اين ولايت» و فعاليتهاي سياسي گرفتارش بود. درويشيان در اين شش سال زندان مجموعه «فصل نان» و قصه «رنگينه» را نوشت و براي همسرش در خارج از زندان فرستاد. درويشيان در بعد پژوهش فرهنگ عامه چندين اثر پديد آورد. شايد مهمترين كار او «فرهنگ افسانههاي مردم ايران» در 19 جلد باشد. اين فرهنگ الفبايي، متن افسانههاي ايراني است. هدف نويسنده و همكارش رضا خندان يكجاكرد افسانههاي پراكنده و گردآمده نويسندگاني چون انجوي شيرازي، كوهي كرماني، صادق هدايت، فضلالله صبحي مهتدي، احمد وكيليان و ديگران بود. جلد نوزدهم و پاياني اين مجموعه تكملهاي بر مجلدات پيشين است كه شامل داستانها و افسانههايي است كه جا افتاده است . جلد اول مجموعه در سال 1377 از سوي آنزان منتشر و در سال 1378 كتاب به نشر كتاب و فرهنگ سپرده شد .مولفان بعد از انتشار مجلدات نخست اين كتاب و هنگام تدوين جلدهاي بعدي برخي افسانههاي ارسالي مردمي را نيز در مجلدات بعد گنجاندند. اين مجموعه را بايد مقدمهاي براي تدوين فرهنگ بزرگ و جامع شمرد.اين فرهنگ اگرچه از منظر قصهشناسي و تنظيم و تكرار افسانهها و عدم تجميع روايتهاي يكسان قصهها و نياوردن تعداد زيادي از قصههاي ايراني و ذكر يك قصه با نامهاي متعدد در مجلدات مختلف و عدم طبقهبندي و تيپشناسي افسانهها بر اساس طبقهبندي جهاني آرنه و تامپسون، نياز به بازنگري دارد اما كوششي درخور و پاسخ به نيازي جدي بوده؛ چنان كه هماكنون مبناي تحقيق بسياري از دانشجويان قرار گرفته است. قصهپژوهي بايد در دو سطح انجام بگيرد: سطح اول ثبت، ضبط، گردآوري و انتشار داستانهاي شفاهي از گوشه و كنار ايران و سطح دوم فعاليتهاي نظري و طبقهبندي آنهاست. در سطح اول خوشبختانه اين مجموعه و بسيار تكنگاريهاي ارزشمندي از يك سده پيش آغاز شده ثبت و ضبط هزاران روايت متفاوت از گوشه و كنار ايران انجام گرفته است. جز بخشي از اين روايتها كه منتشر شده، بخشي ديگر در بايگانيهاي خصوصي و دولتي در انتظار چاپ قرار دارند. اما در سطح دوم متاسفانه كار چنداني صورت نگرفته است و هنوز در آغاز راهيم. اين افسانهها نشان ميدهد داستانپردازي و داستانگزاري، بهطوركلي و افسانه و قصههاي شفاهي بهطور خاص، در ايران سابقهاي بسيار طولاني دارد؛ در حوزه افسانهپژوهي جهان، ايران از دو جهت اهميت دارد؛ نخست اينكه سابقه چند هزارساله فرهنگي و نيز تنوع فرهنگي و قومي كه از ديرباز يكي از ويژگيهاي اجتماعي آن بوده است، اين سرزمين را به گنجينه داستانهاي شفاهي (اعم از افسانه، قصه، لطيفه و...) تبديل كرده است. اين سرزمين همچنين مركز ابداع بسياري از افسانهها و قصههايي است كه امروزه در كشورهاي ديگر نيز روايت ميشوند؛ به عبارت ديگر تعدادي از افسانهها و قصههايي كه امروزه در طبقهبنديهاي جهاني قرار گرفتهاند منشا ايراني دارند. اما دومين اثر عامهنگاري درويشيان فرهنگ كُردي كرمانشاهي (سهند، 1375) يا فرهنگ واژههاي كوچه پس كوچههاي كرمانشاه است. اين كتاب نخستين فرهنگ گويشي كرمانشاهي است. مولف در پيشگفتار، درباره ويژگيهاي طبيعي، تاريخي كرمانشاهان سخن گفته و به معرفي كُردي كرمانشاهي پرداخته است. فرهنگ الفبايي تنظيم شده و در مقابل واژهها، تلفّظ كلمات به لاتين آوانويسي و معني يا معاني آن آورده شده است. فهرست برخي اسامي كرمانشاهي، نفرينها، قربان صدقهها، تشويقها و دعاها، التماسها و خواهشها نيز درج است. اين كتاب نيز فرهنگ گرانسنگ گويشي بخش مهمي از كشور را ثبت كرده و منبعي براي پژوهشهاي آيندگان قرار داده است.افسانهها، نمايشنامهها و بازيهاي كردي يا افسانهها و متلهاي كردي (چشمه، چاپ پنجم: ۱۳۸۶) نام اثر ديگر درويشيان است كه اولين چاپ آن در سال ۱۳۶۶ و در انتشارات روز منتشر شد. درويشيان در اين اثر بخش ديگري از ادبيات مردم كرمانشاه را گردآورده است. اين كتاب مفصل گنجينهاي از فرهنگ مردم كرمانشاه است كه تازگي دارد و قبلا كاري انجام نشده بود و به خصوص بازيهاي كرمانشاهي براي اولين بار معرفي ميشود. كتاب مصور است و دو جلد آن در يك جلد منتشر شده است.