آغاز آزمون و خطاي آموزش از راه دور در سراسر كشور
مدرسه تعطيل هست و نيست
گروه اجتماعي
آقاي معلم كت و شلوار به تن رو به دوربين و با اشارات گاهي به مطالبي كه روي پرده پشت سرش به نمايش درآمده است در مورد مشتق توضيح ميدهد. گاهي هم صداي خانم مجري ميآيد كه به جاي دانشآموزان به برخي سوالات معلم جواب ميدهد كه در كدام حالت تابع «اكيدا صعودي» شده و در كجا «اكيدا نزولي». گوشه بالاي تصوير هشتگ «# آموزش_تعطيل_نيست» نقش بسته و در نوار پايين تصوير آگهي يك شركت فرش رد ميشود. اين كلاس رياضي پايه 12 رشته تجربي است كه از شبكه آموزش پخش ميشود.
آموزش از راه دور با عنوان «فرصت برابر» از ابتداي هفته جاري در شبكه هفتم سيما آغاز شده. اتفاقي كه در اولين روزش اولين واكنشها را از سوي دانشآموزان سابق برانگيخت؛ كساني كه در دوره جنگ 8 ساله و در زمان تعطيلي مدرسههايشان در برخي از نقاط كشور با دفتر و كتاب پاي تلويزيون مينشستند. بسياري از آنها حالا خودشان پدر و مادران نسلي از دانشآموزان شدهاند كه اين بار به خاطر شيوع گسترده كرونا در كشور در خانه نشستهاند و از آنجايي كه هنوز تصوير روشني از ميزان تعطيلي مدارس و باقي ماندن ويروس وجود ندارد حالا بايد سعي كنند، مدرسهشان را در خانه و از طريق تلويزيون دنبال كنند. اين البته چالش سختي است 12 پايه مختلف تحصيلي كه هر كدام دستكم 3 درس را در طول روز در مدرسه ميآموختند يا مرور ميكردند حالا بايد در ساعات محدود پخش تلويزيوني و از روي جدولي كه هر روز از سوي آموزش و پرورش و شبكه آموزش اعلام ميشود، منتظر نوبت مقطع خودشان باشند. خانم مجريها و خانم معلمهاي درسهاي دوره دبستان با مقنعههاي قرمز و صورتي و زرد رو به «بچههاي توي خانه» لبخند ميزنند و در مورد فارسي، رياضي و علوم حرف ميزنند، خانم مجري با صداي پرانرژي به بچههاي كلاس اول كه ديروز نوبتشان بوده و حالا شايد دارند كلاس بچههاي كلاس دوم را نگاه ميكنند، ميگويد:«مشكلي نيست از الان براي سال بعد آماده ميشويد».
آزاده مادر يك دختر كلاس پنجمي است. همين يكي، دو تا برنامهاي كه نوبت به مقطع دخترش رسيده را ديده و چندان از نتيجه راضي نيست. ميگويد فعلا از بين همه درسها برنامه 3 تا درس رياضي، فارسي و علوم را اعلام كردهاند و همانها هم فقط بين 10 دقيقه تا يك ربع زمان ميبرند:«آخر مثلا يك ربع درس به صورت يك روز در ميان به چه دردش ميخورد؟ ديروز معلم تلويزيون گفت: بچهها ميخواهيم برويم به سرزمين اعداد اعشاري. بعد چند دقيقه درس داد و آخرش هم گفت حالا همه تمرينهاي اين بخش را حل كنيد. آخر درس كه فقط همان دو ورق كتاب نيست، گستردهتر بايد توضيح داده شود. حالا دخترم گفت اين درس را قبلا توي مدرسه خوانده ولي اگر بخواهد مطلب جديدي ياد بگيرد، فكر نميكنم فايده داشته باشد. به نظرم دارند از سرشان باز ميكنند و فقط شعار ميدهند.» از قضا مدرسه هم كمك چنداني نبوده، معلم در گروه كلاس درسهاي علوم، رياضي، اجتماعي و... را ميگذارد تا بچهها تمرين كنند اما ديگر برنامهاي براي تصحيح يا چك كردن تمرينها ندارد:«ميگويند خودتان ميدانيد و خداي خودتان. ديگر كسي تمرين چك نميكند. حالا من هم كه ميگويم، بشين سر درس ميگويد: مامان! مدرسه كه تعطيل شده براي كي مشق بنويسم؟» همه اينها آزاده را نگران كرده چون از ابتداي پاييز هم با تعطيليهاي آلودگي هوا و برف و حالا كرونا احساس ميكند دخترش چندان مدرسه هم نرفته و حتي از امتحانات هم كه بگذرد براي مقطع بعدي آماده نيست:«سلامتي به هر حال مهمتر است، خوشحالم كه مدرسهها تعطيل شدهاند اما دوست ندارم از درس هم عقب بيفتد شايد مثلا تابستان يك برنامهاي براي دانشآموزان بگذارند. نميدانم! اين بچهها آموزش از راه دور را جدي نميگيرند مگر اينكه كسي از آنها درس پس بخواهد يا معلمها ملزم به پيگيري باشند وگرنه تلويزيون كه همان درس دادن را هم درست پيش نميبرد».
اميرحسين 18 ساله است و دانشآموز كلاس دوازدهم. اين آخرين سالي است كه قرار است با مدرسه سروكار داشته باشد. تعطيلي مدرسهها در شرايطي كه دانشآموزان سال آخر متوسطه در جنب و جوش كنكور بايد باشند به نظر سختتر ميرسد اما نه براي اين دانشآموز مشهدي كه ميگويد تا قبل از شيوع بيماري هم فقط براي برخي كلاسهاي مهمتر در مدرسه حاضر ميشده:«در خانه خيلي هم راحتتر است. فقط كلاسهاي رياضي را در كانال مدرسه ميگذارند و البته شيمي و يك سري از دروس تخصصي را هم قبل از اين جريان تمام كرده بوديم.» مدرسه در مورد شرايط هيچ چيز خاصي اعلام نكرده و دانشآموزان صرفا همان برنامهاي كه خودشان صلاح بدانند را در خانه پيش ميبرند. او هم در جريان مدرسه از راه دور شبكه آموزش هست اما به نظرش فايدهاي ندارد:«ما فيزيك را تمام نكرديم كه من احساس نياز نداشته باشم اما در تلويزيون هم زياد حاشيه ميروند و وقتت را تلف ميكند، وقتي نميتواني جايي كه سوال برايت پيش ميآيد بپرسي، چه فايدهاي دارد؟ براي همين ترجيح ميدهم يا از كتابهاي كمك آموزشي استفاده كنم يا توي اينترنت جوابم را پيدا كنم».
البته در همان دو، سه روز اول اجراي برنامه آموزش از راه دور دانشآموزان بسياري در سراسر كشور پاي تلويزيون نشستهاند تا ببينند كلاس درس تلويزيوني چيست. پدر و مادرها از بچههايشان كه كتاب و دفتر به دست پاي تلويزيون نشسته بودند، عكس ميگيرند و براي شبكه آموزش ارسال ميكنند. اما اين تازگي كه بگذرد، مساله اصلي ميزان كارايي اين شيوه آموزش است. شايد براي همين بود كه روز گذشته وزارت آموزش و پرورش در فراخواني با نام «جهاد آموزشي» از همه معلمان ساكن تهران(به دليل محدوديت رفت و آمد از ديگر شهرها) خواسته است تا در صورت تبحر در استفاده از شيوههاي نوين آموزشي و توانايي براي جذب مخاطب، در اين پويش شركت كنند تا به تيم آموزش از راه دور اضافه شوند.
مدرسه آنلاين به شيوه بخش خصوصي
به اين مدرسه در اصطلاح عموم ميگويند: «مدرسه بالاشهري»، ورود به ساختمان با چك درجه حرارت بدن و تعارف كردن ماسك و دستكش امكانپذير ميشود. كل ساختمان در اختيار بزرگترهاست: مدير مجتمع، اعضاي تيم فني يك شركت نرمافزار، معلمان، تيم تدوين و كارگرداني و ضبط. 600 نفر دانشآموز پسر پيشدبستاني تا متوسطه اول اين مدرسه هم مثل ساير دانشآموزان يك هفته است در خانه نشستهاند اما در مورد اين مدرسه تفاوت اينجاست كه اوليا و مديران و معلمان مدرسه دست به كار شدهاند براي خلق يك مدرسه آنلاين كه كار رسمياش 4 روز است كه شروع شده و براي همه مقاطع در جريان است. پس از انتشار خبر رسمي ورود كرونا به كشور، تمامي هفته گذشته تيم ضبط و تدوين و تدريس مشغول توليد محتوا بودهاند و از شنبه هفته جاري شروع به پخش كردهاند، پخشي كه با حضور آنلاين معلم و گفتوگو با دانشآموزان هم همراه ميشود و حضور و غياب هر دانشآموز توسط برنامه مشخص است.
محمدجواد ذهبي، مديرعامل اين موسسه آموزشي به «اعتماد» ميگويد:«اول فكر كرديم با اين مساله مواجهيم كه بايد براي شاگردان مدرسه برنامه درسي بسازيم و در بسترهاي مختلف اينترنتي بارگذاري كنيم اما بعد به اين نتيجه رسيديم كه خب آن خانوادههايي كه دوست دارند هم بيايند از اين محتواي ما استفاده كنند. بعد فكر كرديم شايد مدرسههاي ديگر دوست نداشته باشند، دانشآموزانشان در فضاي مدرسه ما درس بخوانند. براي همين با شركتي توافق كرديم كه ما يك نرمافزار اوپن سورس را ميخريم، پولش را ميدهيم تو بيا اعلام كن كه اين بستر را روي خود دامين مدارس بدون اينكه اسمي از مدرسه ما باشد، فعال ميكني. ما خريديمش تو اجرا كن. اين ميشود عدالت آموزشي.» به نظر او آموزش و پرورش و صداوسيما به خاطر محدوديتهايشان نميتوانند با ايده آموزش از راه دور كار چنداني پيش ببرند:« اگر قرار است بچهها چند ماه در خانه باشند فقط برنامه آموزش از راه دور جواب نميدهد يعني نميتوانيد فقط برنامه درسي بگذاريد بلكه بايد مدرسه آنلاين داشته باشيد. بايد الام اس(سيستم مديريت آموزش) داشته باشيد كه مثلا صبحگاه دارد، زنگ ميوه دارد، برنامه روانشناسي و ورزش دارد و غيره. اين را اصلا بايد وزير اعلام كند آموزش و پرورش نگران نباشد؛ سامانه آموزش از راه دور مدارس به صورت رايگان در اختيار مدرسهها قرار ميگيرد. يعني هر مدرسه ميتواند با تلفن يا ثبتنام آنلاين درخواست بدهد و يك تيمي به مدرسه آنها برود اين ام ال اس را برايشان نصب ميكند، آموزش استفاده ميدهد و اگر توانستند محتوا بگذارند، اگر نه از همين محتوايي كه روزانه توليد ميشود، استفاده كنند.»
رضا حاجيكريم، عضو انجمن اوليا و مربيان اين مدرسه توضيح ميدهد كه هر روز سر ساعت 10 برنامهها روي اين سامانه آنلاين شروع ميشود و بچهها تا در اين بخش شركت نكنند، نميتوانند سر كلاس بروند و تا كلاس اول را نگذرانند، نميتوانند سراغ كلاس بعدي يا زنگ تفريح بروند. روي همه اين مراحل و حضور بچهها نظارت ميشود و بعد مثلا مدرسه ميتواند زنگ بزند به خانواده و بپرسد پسر شما چرا اين فيلم را نديده. در حال حاضر اين بستر براي اين مدرسه فعال شده اما فعلا با ارتباطاتي كه داشتهاند، پيشنهاد استفاده از اين امكان را به ديگران هم داده و قرار پخش برنامه را با روستايي در كهگيلويه و بويراحمد و روستاي ديگري در منطقه دشتياري سيستان و بلوچستان گذاشتهاند. در اين چند روز اين دو روستا توانستهاند يك كامپيوتر و امكان اتصال به اينترنت را براي خودشان فراهم كنند تا بتوانند از كلاسهاي اين مدرسه تهران استفاده كنند. حاجيكريم ميگويد:«آن بچهاي كه در ولنجك و زعفرانيه زندگي ميكند، حتي در مدرسه دولتي هم كه درس بخواند، امكاناتي در اختيارش هست كه اين عقب افتادگي ناشي از كرونا، آلودگي هوا و برف و غيره را جبران ميكند. اما بچهاي كه در دشتياري و قلعه گنج و غيره زندگي ميكند شايد اين آخرين فرصتشان براي آموزش باشد، شايد همين فاصلهاي كه پيش آمده موجب ترك تحصيلشان بشود. براي همين هدف ما اين است كه در قالب مسووليت اجتماعي اين كار را كنيم و حتما هدف ما اين است كه بتوانيم جمعيت دانشآموزي بيشتري را پوشش دهيم.»
در اين مدرسه همه با عجله مشغول به كار توليدند چون به نظرشان بايد روزهاي سختتري را تصور كرد، روزهايي كه حتي ممكن است شبيه به تصاويري كه از چين رسيد تمامي خيابانها خالي از جمعيت شود و مدير مجموعه ميگويد تا قبل از رسيدن آن روز بايد مدرسهها را به سمت استفاده رايگان از اين امكان فراهم شده، سوق داد چون ممكن است تعطيليها طولانيتر و وسيعتر از ذهنيت فعلي ما باشد:«ممكن است اتفاق عجيبي بيفتد، ممكن است ديگر كسي سر كار حاضر نشود و مدرسهاي باز نشود. بايد زودتر چنين بستري را گسترش داد. يك سري آدم با ترس عمومي در خانه مينشينند، ما ميگوييم قبل از اينكه به اين حالت برسيم، بيايند از اين امكان رايگان استفاده كنند. من كه كار پرستاري بلد نيستم، كار پزشكي نميتوانم بكنم، كار من اين است كه نوآوري كنم و بستر رايگان ايجاد كنم تا بقيه هم بتوانند از آن استفاده كنند».