روزي به نام زن، به كام صلح جهاني
ندا حاجيوثوق
هشتم مارس به عنوان يك روز مهم و تاريخي در تقويم ملل متحد ثبت شده است. در اين روز همگام با ساير ملل سر تعظيم فرود ميآوريم به پيشگاه موجودات گرانپايهاي كه صرفنظر از رنگ، نژاد، مذهب، جغرافيا و... در جايجاي گاهواره زمين در مقام زن يا مادر، نقش عمدهاي در ايجاد بناي رفيع تمدن بشري ايفا كرده و ميكند. نقطه تمركز و كانوني اين روز، گراميداشت حقوق نيمي از جامعه بشري است و همگان اين روز را كه نمادي است براي رسيدن به حقوق اساسي زنان، به پاس دستاوردهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي آنها جشن ميگيرند. درست 163 سال قبل در چنين روزي و در هنگامهاي كه سرمايهداري سخت مشغول تحكيم پايههاي سلطه خود بر جوامع غربي بودو در اين راه به هر وسيلهاي متشبث ميشد و انسانها را اعم از زن و مرد، كودك و بزرگ، بردهوار با كمترين دستمزدها به استثمار خود درآورده بود، زنان شجاع يك كارخانه نساجي در شهر نيويورك شهامت اعتراض به وضعيت نابسامان خود را پيدا كرده و علم طغيان عليه ساختار ظالمانه ثروت و قدرت حاكم برافراشتند. هرچند حركت آنها سركوب شد، اما دست از تلاش براي رسيدن به خواستههاي قانوني و انساني خود برنداشتند. ديري نپاييد كه به تدريج و به موازات پيشرفتهاي فكري و مادي نظام سرمايهداري و نيز رشد سواد و آگاهي زنان، جنبشي فراگير در گستره جهاني در جانبداري از حقوق مساوي زن و مرد پديد آمد كه در راستاي پيگيري مطالبات زنانهاي همچون حق راي، حق كار و آموزش حرفهاي، دستمزد يكسان و ساعات كار برابر با مردان، فعاليت ميكرد. به موازات رشد چنين جنبشي، انديشه گزينش روز جهاني زن، در اوت ۱۹۰۷ در اولين گردهمايي جهاني زنان سوسياليست در اشتوتگارت آلمان شكل گرفت. دومين گردهمايي از اين نوع، در سال ۱۹۱۰ در شهر كپنهاگ دانمارك برپا شد و زنان شركتكننده از ۱۷ كشور جهان تصميم گرفتند تا روزي را به نام «روز جهاني زن» نامگذاري كنند. از آن پس، هر كشوري بنا به تشخيص خود، روز خاصي را به نام روز زن تعيين كرده بود تا اينكه در سال ۱۹۷۷ مجمع عمومي سازمان ملل متحد، ضمن تصويب قطعنامهاي، نقش زنان در تلاشهاي صلح و توسعه را به رسميت شناخت و خواستار پايان دادن به تبعيض و افزايش حمايت از مشاركت كامل و برابر زنان شد و از دولتهاي عضو درخواست كرد تا روز ۸ مارس را به عنوان «روز سازمان ملل متحد براي حقوق زنان و صلح جهاني» بنامند. از آن زمان تاكنون هر ساله زنان در گستره جهاني دور هم جمع ميشوند و دغدغههاي خود را با يكديگر به اشتراك گذاشته و توجه جهانيان را به مصائب و مشكلاتي كه فرارويشان قرار دارد معطوف ميدارند. اكنون اين مناسبت بهانهاي شده براي ترغيب فرونهادن نگاههاي تعصبآميز نسبت به زنان و رواداري نسبت به ابناي بشر، فارغ از غيريتسازيهاي جنسيتي و دريچهاي است به سوي صلح مثبت و پايدار در مناسبات بيناجنسيتي. اگرچه در ايران برخي به اين مناسبت به ديده پروژه فرهنگي وارداتي از غرب مينگرند و معتقدند نبايد بدان اعتنا كرد، اما ضمن احترام به فرهنگ اسلامي نبايد از اين امر غافل باشيم كه اين روز توسط معتبرترين نهاد بينالمللي نامگذاري شده و با توجه به گسترش روابط انساني در عصر جهاني شدن، اين مناسبت از ظرفيتهاي فراواني براي تعاملات انساني در سطح فراملي و نيز ايجاد زمينه انتقال تجارب و دستاوردهاي مربوطه ميان فرهنگهاي مختلف به ويژه در حوزه زنان، برخوردار است. بايد در نظر داشت كه توجه به هشتم مارس از دو منظر قابل تامل است: نخست بازگشت به فلسفه نامگذاري و برجستهسازي موضوع جهت پاسداشت تلاشهاي صورتگرفته از سوي زنان براي احقاق حقوقشان؛ دوم عيانسازي اهميت و حساسيت موضوع در گستره جهاني جهت ايجاد حس مشترك فراملي و ايجاد نوعي وفاق و صلح ميان تمام انسانها فارغ از محدوديتها و غيريتهاي جنسيتي، نژادي و... به منظور تحققبخشيدن به صلح پايدار. از اين رو، جا دارد ما در ايران در راستاي بزرگداشت فرهنگ اسلامي، روز تولد حضرت فاطمه (س) را به عنوان «روز مادر» پاس بداريم و در عين حال، همراه با ديگر ملتها روز هشتم مارس را نيز به عنوان «روز جهاني زن» گرامي بداريم. طبعا چنين اقدامي به اشاعه فرهنگ دگرپذيري و گسترش صلح در مناسبات بيناجنسيتي در سطح داخلي و جهاني كمك خواهد كرد و زنان ايراني ميتوانند در پيوند با زنان در ديگر كشورهاي جهان، همبستگي خود را براي رسيدن به آرمان برابري جنسيتي و رفع تبعيضات حقوقي موجود اعلام كرده و تلاشهاي خود در اين راه را با جنبش جهاني زنان همسو و همجهت سازند.
نكته حائز اهميت در نامگذاري اين روز از سوي مللمتحد اين است كه «حقوق زن» در كنار «صلح جهاني» آورده شده و اين بدان معناست كه رابطه وثيقي ميان تحقق حقوق زن و برقراري صلح در عرصه جهاني وجود دارد. از مقارنه اين دو واژه در قطعنامه مجمع عمومي، اين نكته استنباط ميشود كه صلح در اينجا به معناي كلاسيك (سلبي و منفي) آن، يعني فقدان تنش و جنگ نيست، بلكه منظور مفهومي است كه امروزه از آن به «صلح مثبت» يا ايجابي ياد ميشود. اين مفهوم از صلح به معناي فقدان خشونت ساختاري، ايجاد برابري در امكانات و فرصتها و برقراري عدالت اجتماعي است. دستيابي به اين مهم جز از طريق استفاده از تمام ظرفيتهاي موجود در جامعه، بالاخص سرمايه انساني عظيم زنان كه تاكنون مجال چنداني براي ظهور و بروز نداشته، ممكن نيست. يافتههاي علمي معتبر نيز تاكيد ويژهاي بر نقش زنان در روند صلحسازي دارند و بهرهمندي از سرمايه اجتماعي زنان را جزو پيششرطهاي تحقق صلح ايجابي ميدانند. بنابراين، كوتاهكردن ديوارهاي جنسيتي، نقش بزرگي در نهادينهسازي صلح به مفهوم مثبت آن خواهد داشت. روز جهاني زن فرصت مغتنمي است براي بسيج همگاني و همهجايي تمام ملتها جهت منع خشونت عليه زنان در اشكال مختلف آن و تحقق توسعه انساني فارغ از برچسبهاي جنسيتي و نيز فرصتي است براي تعميق روابطي كه نوع انسانها را فارغ از غيريتهاي ساختگي به هم پيوند ميدهد و زمينه تحقق صلح فراگير جهاني را فراهم ميسازد. باور كنيم كه نيمكره زنانه مغز بشري كاركردهايي دارد كه در نيمكره مردانه آن كمتر ديده ميشود، يكي از اين كاركردها قابليت توليد و بازآفريني صلح است.
دبير كميته زنان انجمن علمي مطالعات صلح ايران