چرك پولكهاي پانگولين و اشاعه كرونا ويروس
طاهر جمشيدزاده
هر چند كه بيماري وباي انسان جزو بيماريهاي مشترك بين انسان و دام (Zoonosis) نيست كه مستقيما مورد توجه دامپزشكان باشد معهذا يكي از دستاندركاران اوليه آن دامپزشك مشهور فرانسوي ادموند نوكارد بود؛ در اواسط سالهاي۱۸۰۰ميلادي يك پزشك انگليسي به نام جان اسنو تصميم گرفت كه علت وباي انساني را كه تا آن زمان ناشناخته بود، شناسايي كند؛ از جمله نكات قابل توجه اين است كه جان اسنو موفق شد۳۰سال زودتر از زماني كه رابرت كخ باكتري خاصي به نام «ويبريو كلرا» را كشف و ارتباط سببشناسي و اتيولوژي آن را با بيماري وبا ثابت كند، علت اين بيماري را شناسايي كند. ممكن است اين بيان سفسطه برانگيز و مغالطهآميز به نظر برسد ولي بايد توجه داشت كه هرگاه يك پزشك يا پاتولوژيست «آسيبشناس» درباره علت يك بيماري بحث ميكند معمولا به علت توجه دارد. اين علت، غالبا يك عامل زنده يا غير زنده مثل كرم نواري است كه مبارزه آن در فرد بيمار صورت ميگيرد؛ يعني با استفاده از نوعي روش درماني ممكن است به بهبودي باليني منجر شود. حال آنكه هرگاه يك اپيدميولوژيست (همهگيرشناس) درباره علت صحبت ميكند به علتهاي دورتر نظير خوردن گوشت خام ماهي آب شيرين نيز توجه دارد. به عبارت ديگر هر تعيينكننده بيماري «از جمله عوامل بيماريزاي خاص» كه در صورت كاهش يا انهدام، باعث بروز بيماري در جمعيت شود، يعني خطر ابتلاي افراد به بيماري را پايين آورد، علت تلقي ميشود. اين تعاريف و مفاهيم از «علت» دو مطلب كاملا متفاوت هستند. اسنو با استفاده از مشاهداتش از تظاهرات باليني بيماري يا «اسهال شديد و آبكي» وقوعش را در افراد خانواده و عدم وقوعش در پزشكان و پرستاراني كه از بيماران مراقبت ميكردند، چنين فرض كرد كه وبا يك بيماري رودهاي است كه از راه دهان منتقل ميشود و به صورت مستقيم قابل سرايت نيست، اسهال يك نشانه عمده بيماري وباست و احتمالا با انتقال بيماري به سايرين رابطه دارد.
سپس كوشش كرد نشان دهد كه بيماري وبا هنگامي به وجود ميآيد كه مردم از آب آلوده به مدفوع انسانهاي مبتلا بنوشند، جان اسنو همزمان با اين امر نشان داد كه اگر منبع آب آلوده پيدا و قطع شده، فراواني بيماري به صورت قابل توجهي كاهش مييابد بهترين نمونه نكته اخير نيز توصيه مشهور او به برداشتن ايستگاه پمپ آب (Broad street) لندن بود. اسنو فرضيههاي خود را چگونه ثابت كرد؟ آيا او ميتوانست مانند دامپزشكاني كه در شرايط مشابهي در رابطه با دامها قرار ميگيرند به عدهاي از مردم آب آلوده يا فاضلاب بنوشاند؟ خير، در عوض اين كار تصميم گرفت كه گواهي فوت مردگان لندن را در هنگام همهگيري در سال ۱۸۳۲ ميلادي كه زمان اپيدمي وبا در لندن بود، بررسي و اين اطلاعات را به ميزانهاي مرگ تبديل كند. سپس با انتقال اين مرگها و ميزانها روي نقشه لندن او متوجه شد كه تلفات شديد با مناطقي از لندن رابطه نشان ميدهد كه آب شربش به وسيله شركتSouth wark water تامين ميشده است، اين شركت خصوصي آب لازم خود را از رودخانه تايمز در محلي پايينتر از خروجي فاضلاب شهر برداشت ميكرد. ميزان مرگ از بيماري وبا در اين ناحيه لندن خيلي بيشتر از ميزان مرگ در ساير نواحي شهر بود. اين مشاهدات اعتقاد اسنو را به فرضيه آب تقويت كرد و افزايش داد. به همين دليل مشاهدات مشابهي نيز در همهگيري وباي سال ۱۸۴۹ميلادي در لندن انجام داد و با استفاده از آن، چنين نتيجهگيري كرد كه ساير شركتهاي آبرساني نظيرVauxhallكه متعاقبا با شركت South warkشريك شد و شركت Lambert نيز احتمالا نقشي در اين مساله داراست، زيرا كه آب خود را از رودخانه تايمز در محلي پايينتر از خروجي فاضلاب برداشت ميكردند. آنچه اسنو طي اين سالهاي همهگيري انجام داد، شكل نسبتا خاصي از آن دسته مطالعات اپيدميولوژيك «همهگيرشناسي» است كه امروزه به نام گذشتهنگر معروف هستند.
بعدا وقتي كه او براي سومين بار درصدد بود آمار مشابهي را در مورد همهگيري وباي لندن در سال۱۸۵۳ميلادي به دست آورد متوجه تغيير مختصري در شرايط شد كه بيشترين بهرهبرداري را از اين موقعيت انجام داد. در فاصله سالهاي ۱۸۴۹تا۱۸۵۳ميلادي شركت لامبت محل برداشت خود را به محلي در بالاي رودخانه تايمز و دور از محل برداشت ساير شركتها و قبل از خروجي فاضلاب شهر لندن منتقل كرده بود. علاوه بر اين او متوجه شده بود كه در يك ناحيه كوچك كه جمعيت تقريبا 15هزار نفري آن منحصرا از آبرساني شركت لامبت استفاده كردهاند؛ حتي يك مورد مرگ از بيماري وبا رخ نداده است همچنين او مشاهده كرد كه در برخي نواحي ديگر كه آبرساني آن بهطور مشترك بهوسيله شركتهاي لامبت و اكسال و ساوت وارك تامين شده ميزان مرگ از بيماري وبا در حد متوسط بين مناطقي است كه منحصرا از يك شركت آب دريافت ميكردهاند. اسنو پس از جستوجوهاي بيشتر و كار زيادتر متوجه شد در محلاتي كه آبرساني بهوسيله دو شركت انجام ميشود در هر خيابان لولههاي آب هر دو شركت به موازات يكديگر كشيده شده است و حدود300 هزار نفر مردمي كه در اينگونه مناطق زندگي ميكنند آب مصرفي خود را يا بهطور اختياري يا بهطور اتفاقي از يكي از دو شركت آبرساني دريافت كردهاند نحوه انتخاب تقريبا مانند اين است كه امروزه يك امريكايي بخواهد از بين شركتهايي كه محصولات بيشتري را در منزل تحويل ميدهند يكي را انتخاب كند. اسنوي خوشاقبال و خوششانس متوجه شد كه مثل چارلز داروين مبدع نظريه تغيير گونهها و انتخاب طبيعي كه با يك تجربه طبيعي در سطح وسيع برخورد كرده است و تجربه او در شهر لندن رخ داد در حالي كه داروين مسافتها و چندين كشور و قاره را براي انتخاب طبيعياش پيمود و با كار صعب خويش مشقت فراواني را به جان خريد. جان اسنو دو جمعيت شبيه يكديگر از نظر توزيع سني، جنس، شرايط اجتماعي، اقتصادي و ساير عوامل در يك محيط تنها از يك نظر تا آنجا كه او ميتوانست متوجه شود با هم فرق داشتند و آن هم منبع آبرساني آنها بود. بنابراين پژوهش ميداني با مقايسه ميزانهاي مرگ ناشي از بيماري وبا او همان كاري را كرد كه در اپيدميولوژي امروزي به نام مطالعه هم گروهي (Cohort) با استفاده از دادههاي از قبل فراهم شده معروف است. نتايج آن مطالعه قويا با مشاهدات قبلي را در زمينه ارتباط بين آب آلوده و بيماري وبا تاييد كرد. فرضيه اسنو، وقتي كه تلمبه خانه خيابان Broad برداشته شد و به دنبال آن وقوع و شيوع بيماري در ميان جمعيت در معرض خطر به شدت كم شد، از قدرت بيشتري برخوردار شد.
بنابراين هدفهاي عادي مطالعات اپيدميولوژي توصيفي همانگونه كه در مورد جان اسنو ديديم و شما مخاطبان وزين روزنامه اعتماد خوانديد عبارت است از تعيين الگوي رفتار بيماريها و شيوع و وقوع آنها، ايجاد فرضيههايي درباره تعيينكنندههاي احتمالي با استفاده از الگوهاي مشاهده شده و اگر ممكن باشد كشف تجربيات طبيعي براي ارزشيابي رابطههايي كه در فرضيه بيان شده است؛ با اين شرح مفصل در خصوص سببشناسي بيماري وبا و كشف جان اسنو و خدمت بزرگ علمي او به بشريت تا ابد در تاريخ به نامش ثبت و ضبط است در خصوص بيماري كرونا ويروس كه از خانواده كروناويريده و كوويد۱۹هفتمين گونه از اين خانواده است باز ميشود اين فرضيه را پيش كشيد، چراكه در سال۲۰۰۲همين خانواده سارس را در هنگكنگ رقم زد و ۸۰۰ قرباني گرفت و ديگر بار در ۲۰۱۲تغيير سروتيپ در خاورميانه داد و مرس را ايجاد كرد و اولين مورد فوتي در عربستان و سپس قطر مشاهده شد و باز در اواخر۲۰۱۹ سروتيپ ديگرش بيماري كرونا «كوويد۱۹»را در استان هوبئي چين به مركزيت «ووهان» ايجاد شد كه در اواسط تعطيلات ژانويه ۲۰۲۰ ميلادي به يكباره در ووهان پايتخت هوبئي طغيان كرد و يكي پس از ديگري تلفات داد و پشت اژدهاي زرد را خم كرد و چالش خطرناك و وسيعي باعث شد كه اكنون قارههاي مختلف و نيمكره شمالي و جنوبي زمين را تسخير كرده و مرزهاي۹۰ كشور جهان را فتح كرده و تبعات و مصائب زيادي براي دنيا در برداشته و روي همه مولفههاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و...تاثير معكوس گذاشته و ارزش سهام بورسهاي بزرگ جهان را با كاهش و افت بيسابقهاي مواجه كرده است كه نظير و بديل آن را پيامدهاي جنگ جهاني اول و دوم جهاني براي بشر ايجاد نكرده بود. با اين اوصاف همه چيز از ووهان و آن شركت توليد مواد غذايي دريايي كه غذاهاي كنترل نشده كه سبب بيماريهاي اگزوتيك ميشود، شروع شد و در همه نقاط مشابه در چين كه اين شركت غذاهاي بستهبندي شدهاش را به آنجا گسيل داشته ردپاي مظنون اصلي شماره يك «خفاش» همچنان پابرجاست اگرچه به تازگي پژوهشگران چيني انگشت اشاره خود را به سمت پانگولين «مورچهخوار» ميزبان واسط بيماري كوويد۱۹هم نشانه گرفتهاند اما باز خفاش كه چينيها سوپ لذيذ آن را به همه غذاها ترجيح داده و با همه اين مصائب و اوصاف و اين همه قرباني باز با حرص و ولع همچنان طالب آن هستند جاي سوال دارد؛ ووهان در ۲۳ ژانويه قرنطينه شد و بر اساس آن تمام حمل و نقلهاي عمومي به داخل و خارج از ووهان به حالت تعليق درآمد از آن زمان حداقل ۲۰ شهر ديگر در استان هوبئي نيز حمل ونقل به همين ترتيب متوقف شده است. بسياري از رويدادهاي سال نو ميلادي از جمله شهر ممنوعه پكن، نمايشگاههاي معابد سنتي و ساير مجالس جشن به دليل ترس از انتقال بيماري بسته شدند در اين راستا دانشمندان چيني توانستند به سرعت نژادي از كرونا ويروس جديد را شناسايي كنند و توالي ژنتيكي آن را در اختيار آزمايشگاههاي سراسر جهان قرار دهند تا بهطور مستقيم آزمايشهاي PCR تهيه كنند كه بتوانند ابتلا را در هر فرد تاييد كند كه از بين
۴۱ نفر اول كه با روش PT-PCR بدون درنگ «en»و توالييابي DNA تاييد شد كه به اين ويروس آلوده شدهاند، مشخص شد دوسوم آنان با بازار
عمدهفروشي غذاهاي دريايي خواندن كه در آن حيوانات زنده نظير روان كو اين، جوجه تيغي و مار كبرا و... نيز به فروش ميرسد، ارتباط دارند و اكنون كه فرضيه ميزبان واسط«مورچهخوار»پيش كشيده شده و توالي ژنوم آن 99 درصد ويروس كرونا را در اين جاندار كه در جنگلهاي آفريقا به وسيله بوميان يا قاچاقچيان شكار ميشود و به بازارهاي چين و ويتنام آورده ميشود و به فروش ميرسد بدن اين جاندار از فلس و پولك شبيه زره پوشيده و مفروش شده و طبق يك سنت قديمي در ادبيات شفاهي چين اين پولكها را در آب جوش مياندازند كه خاصيت درماني و چركزدايي داشته و محلول تهنشين شده سرد آن را طبق يك باور قديمي از دههها و سدههاي گذشته بر اساس طب سنتي چين براي دفع عفونت عمومي بدن و پاكسازي چرك كالبد انسان مينوشند و هيچ بعيد نيست همانطور كه در سال۱۹۴۱ميلادي نظريه بيدل-تاتوم «نظريه يك ژن-يك آنزيم» علم ژنتيك را به يكباره متحول كرد و قبل از آنها مولر ديگر همتاي آنها در ۱۹۲۷ كشف كرده بود كه اشعه ايكس ايجاد جهش «موتاسيون» در مگس سركه مينمايد؛ بيدل و تاتوم براي بررسي عمل ژن از هاگهاي قارچي هاپلوئيد «nكروموزومي» به نام كپك نوروسپورا كراسا استفاده كردند
و جهشهايي را بررسي كردند كه مربوط به ايجاد بيماري سينهپهلو در موشها در آزمايشگاه شده بود و تاثير هاگهاي بيماريزا در اين پروسه كه بر اثر اشعه دچار جهش و بيماريزايي شده بودند مشخص شد؛ در خصوص آزمايش آنها روي موشهاي آزمايشگاهي تاثير هاگ باكتري بيماريزا باعث سينه پهلو در موشهاي مبتلا شد و اكنون همين چرك و مواد خروجي بدن مورچهخوار ممكن است باعث عفونت اين قبيل مبتلايان و فوتشدگان اوليه در ووهان شده باشد و به قول مهران مديري مجري توانمند برنامه سترگ دورهمي و بازيگر شايسته سينماي ايران چينيها بايد يك بار براي هميشه دست از توليد جنس و توليد مثل و خوردن اين همه غذاي عجيب و غريب بردارند كه در غير اين صورت از همين بيآنكه جهان را تحويل آيندگان دهيم بايد به كرونا پيشكش كنيم.