• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4615 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۸ فروردين

روزنامه‌ها در وضعيت كرونا

بازگشت به مردم تولد دوباره مطبوعات

سينا قنبرپور|  دست‌كم 85 روزنامه در روز شنبه 16 فروردين و 100 روزنامه در روز يكشنبه 17 فروردين صفحه‌هاي خود را به صورت الكترونيك منتشر كردند. اين به جز دو روزنامه «ايران» و «شرق» بود كه در تعطيلات نوروزي هم به صورت الكترونيك منتشر شدند. غايب انتشار الكترونيك مطبوعات در اين دو روز، روزنامه «سازندگي» بوده است.
ممنوعيت انتشار روزنامه‌ها در شرايط كرونايي سبب شد تا انجمن صنفي مديران مسوول روزنامه‌هاي غيردولتي در نامه‌اي به رييس‌جمهور، به تعطيلي چاپ نشريات و روزنامه‌ها نكاتي را مطرح كنند. عليرضا بختياري، رييس هيات‌مديره انجمن و مديرمسوول روزنامه دنياي اقتصاد، الياس حضرتي عضو هيات‌مديره انجمن و مديرمسوول روزنامه اعتماد، محمدعلي وكيلي عضو هيات‌مديره انجمن و مديرمسوول روزنامه ابتكار، مصطفي كواكبيان عضو هيات‌مديره انجمن و مديرمسوول روزنامه مردم‌سالاري، منصور مظفري عضو هيات‌مديره انجمن و مديرمسوول روزنامه آفتاب يزد، نعمت‌الله شهبازي عضو هيات‌مديره و دبير انجمن و مديرمسوول روزنامه گل، محمدرضا سعدي نايب‌رييس هيات‌مديره انجمن و مديرمسوول روزنامه جهان صنعت امضا‌كنندگان اين نامه بودند. در حالي كه اهالي مطبوعات نيز در حال امضاي نامه‌اي خطاب به رييس‌جمهور براي توجه به شرايطي كه شيوع كرونا براي آنها رقم زده هستند بايد موضوع را عميق‌تر و از سطحي بالاتر نگريست و به صرف راهكارهاي كوتاه‌مدت به آن ننگريست.
با اين حال آنچه شيوع ويروس كرونا رقم زده مطبوعات و رسانه‌هاي سنتي را در برابر يك خانه‌تكاني بزرگ قرار داده است. خانه‌تكاني‌اي كه بايد در آن در جست‌وجوي پاسخ‌ پرسش‌هايي از اين دست باشند كه چگونه مي‌توان در بستري كه انتشار «خبر» در روزنامه‌هاي كاغذي به انحصار شبكه‌هاي اجتماعي درآمده است محتوايي توليد كنند كه خريدار داشته باشد. از سوي ديگر رويه سنتي مطبوعات بر اين محور استوار بوده كه محتوايي توليد و در روي كاغذ منتشر شود كه از جمله اين محتوا بسته‌هاي آگهي و رپرتاژآگهي هم شامل مي‌شده است. بسياري از آگهي‌دهندگان نيز به شكل سنتي «كاغذ» را مي‌شناسند تا در محاسبات و معادلات خود حساب كتابش كنند. مثلا آگهي مزايده و مناقصه عمومي كه بايد در روزنامه‌هاي كثيرالانتشار رسمي و سراسري كشور منتشر شود و از جمله منابع درآمد روزنامه‌ها بوده شكلي كاملا سنتي دارد و آگهي دهنده نسخه الكترونيك را ملاك حصول نتيجه نمي‌شناسد. تقريبا دو دهه بعد از بحث بر سر امضاي الكترونيك و اصالت آن حالا مطبوعات به‌طور جدي به واسطه شرايط كرونايي با همين موضوع مواجه شده‌اند. از سوي ديگر سوال محوري اين ماجرا همچنان باقي است كه آيا اساسا عمر مطبوعات كاغذي به ويژه روزنامه‌هاي كاغذي به سر آمده است؟ كرونا همان ‌طور كه در مطلبي كه تحت عنوان «وقتي مطبوعات را نمي‌توان شست» هم در روز 16 فروردين به آن اشاره كرديم دست‌اندركاران مطبوعات را در برابر پرسش‌هاي متعددي قرار داده است تا آنجا در كشورهاي پيشرو تيم‌هاي تحقيقاتي بررسي‌هايي را تدارك ديده‌اند كه آيا كاغذ هم از جمله ابزار و اسباب انتقال ويروس كرونا بوده است يا نه و سايت اقتصادنيوز در اين باره نوشت: انجمن بين‌المللي رسانه‌هاي خبري (آي‌ان‌ام‌اي)، يك نهاد تأثيرگذار كه در سراسر جهان بهترين استراتِژي‌ها را براي رسانه‌هاي خبري ترويج مي‌كند، تحقيقات علمي فعلي را در مورد ايمني روزنامه‌ها جمع‌آوري كرده است كه به وضوح نشان مي‌دهد كه روزنامه‌ها بي‌خطر هستند. اولا، هيچ موردي از انتقال ويروس كرونا از طريق روزنامه در هيچ جاي دنيا مشاهده نشده است. دوما، خروجي چاپ روزنامه بسيار متخلخل (پرمنفذ) است و امكان انتقال را به صفر مي‌رساند؛ چرا كه محيط پرمنفذ براي ويروس دافعه دارد. جورج لومونوسف، ويروس‌شناس مشهور در مركز جان اينس انگلستان، در اين باره توضيح داده است: «روزنامه‌ها به دليل شيوه چاپ و روند طي شده بسيار استريل هستند. افزون به اين شواهد علمي، فرآيند خودكار و بهداشتي است كه ناشران عمده هنگام چاپ روزنامه‌ها دنبال مي‌كنند.»
موضوعي كه شايد در سال‌هاي گذشته بارها و بارها درباره‌اش بحث شد و روزنامه اعتماد در نيمه دوم سال 1396 با بروز و ظهور بحران كاغذ تحت عنوان «روزنامه زنده است» به آن پرداخت اين بوده كه آيا مطبوعات كاغذي و به ‌طور خاص روزنامه‌هاي كاغذي مي‌توانند همچنان «مرجع» باشند؟ جالب اينجاست كه در همين 2 سال اخير و به ويژه با بروز وضعيت ناشي از تشديد تحريم‌ها عليه ايران و تبعات اجتماعي اقتصادي و سياسي آن بارها بر اين موضوع تاكيد شد كه اين مطبوعات هستند كه مي‌توانند از جولان خبرهاي جعلي و مرجع‌ قرار گرفتن «فيك‌نيوز»ها جلوگيري كنند. تجربه «آمدنيوز» براي دستگاه‌هاي امنيتي و اطلاعاتي خود گواه آن است كه چگونه حجم قابل توجهي از انرژي آنها صرف رصد يك رسانه فاقد شناسنامه و اصالت شد در حالي كه رسانه‌ها به ويژه رسانه‌هاي سنتي علاوه بر اصالت از سهولت دسترسي و نظارت بيشتري برخوردارند و اگر قيد و بندهاي دست و پا گير از آنها برداشته شود و صرفا قانون و اجراي آن ملاك عمل باشد بهتر مي‌توانند سلامت خبري در جامعه را تامين كنند. همين موضوع در بحران ناشي از شيوع كرونا هم مورد تاكيد قرار گرفت و مديران مسوولي كه به رييس‌جمهور نامه نوشتند و خواهان برداشتن محدوديت انتشار روزنامه‌ها شدند بر كاركرد روزنامه‌ها در مقابله با فيك‌نيوز و خبرجعلي تاكيد كردند.
اما اين همه مزيت مطبوعات كاغذي و سنتي نيست كه بر پايه آن مي‌توان عصر پساكرونايي روزنامه‌ها را برآن بنا كرد. بايد پذيرفت كه تنبلي روزنامه‌ها و دست‌اندركاران آن در دو دهه گذشته و عدم تطبيق خود با شرايط رو به رشد تكنولوژي سبب شد تا امروز مطبوعات و اهالي مطبوعات در موقعيتي قرار بگيرند كه گويي بين مرگ و زندگي بايد دست به انتخاب بزنند. شايد توصيف بهترش اين باشد؛ «در عمل انجام شده قرار گرفته‌اند». آنچه در همه اين سال‌ها مطبوعات ايران را بدعادت كرده بود سايه حمايت دولتي بود و نيم‌نگاه يا انتظاري كه در مطبوعاتي‌ها براي آن ايجاد شده بود. آنچه امروز مطبوعاتي‌ها بايد به صراحت و بي‌هيچ لكنتي به آن فكر كنند اين است كه تاكنون محصول خود را براي چه مخاطبي توليد مي‌كرده‌اند؟ «دولتي‌ها» و آنها كه تعيين مي‌كردند بر اساس چه محصولي چقدر يارانه بپردازند؛ «صاحبان آگهي» يا «صاحبان قدرت» يا «مردم»؟ اگر اين طور باقي بماند و به تيغ مصلحت يا سليقه تعديل نشود پاسخ مشخص است: مطبوعات مدت‌هاست مخاطبان خود را گم كرده‌اند. آنچه به ما به عنوان اهالي مطبوعات آموخته بوديم اين بود كه ما خبرنگاران و روزنامه‌نگاران چشم و گوش مردم هستيم. يكي از اهالي مطبوعات كه اينك مسووليتي دولتي در همين عرصه دارد چندي قبل مثال خوبي در مصاحبه با روزنامه اعتماد زد: «حتي صاحب بقالي و صاحب سوپرماركت محل ما هم وقتي مشتري‌ مي‌آيد با او حال و احوالي مي‌كند و با اين كار سعي مي‌كند حال و هواي مشتري‌اش را دريابد و با فهم سليقه او بتواند محصول مورد علاقه او را تامين كند ولي به من بگوييد جاي نظرات مردم در روزنامه‌ها كجاست؟»
آنچه مطبوعات در شرايطي كه روز به روز شبكه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي فاصله خود را با مردم كم و كمتر كردند كه حتي موقع خواب گوشي تلفن هوشمند را با خود به خصوصي‌ترين محل زندگي خود مي‌بردند انجام دادند بيشتر و بيشتر نزديك شدن به دولت و نهادهاي رسمي و اداري بوده است. شايد سخت باشد. قطعا سخت است كه روزنامه‌اي در اين شرايط كه كسي ديگر پاي دكه‌ حتي اگر بخواهد هم نمي‌تواند بايستد صرفا به مردم فكر كنند و بگويند محصولي توليد مي‌كنيم كه مردم بيايند و بخرند. اعتمادي كه در اين مدت از سوي مردم از دست داده‌اند زمان مي‌خواهد تا برگردد. اما اين بازگشت به مردم و توليد محتوايي انحصاري كه در شبكه‌هاي مجازي و اجتماعي نتوان مشابهش را نتوان يافت تنها راه نجات مطبوعات است وگرنه با كمك دولت فروردين 99 نهايتا به تير 99 گره زده مي‌شود. مطبوعات بايد بتوانند تولدي دوباره براي خود رقم بزنند و اين تولد دوباره قطعا درد و زحمت و خون‌دل خوردن دارد. اما آن وقت است كه مي‌توانند در ميداني كه فيك‌نيوزها و عاملان جنگ رواني به دست گرفته‌اند فضا را مال خود كرده و سلامت خبري جامعه را تامين كنند و البته منافع‌شان هم تامين شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون