• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4617 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۰ فروردين

ادامه از صفحه اول

رفتار مسوولانه و نگاه ملي

در حالي كه خود مرحوم آويني اينچنين به مسائل نمي‌نگريست.  آنچه درباره مرحوم آويني حائز اهميت است، نقش و سهم او در سينماي ايران است. اين موضوع عمدتا با مجموعه فيلم‌هاي مستند ايشان تحت عنوان روايت فتح قابل ارزيابي است. به نظر من مرحوم آويني در آثار مستندش مي‌خواست به آنچه در بطن جبهه‌هاي جنگ رخ مي‌دهد راه پيدا كند و از اين رو موفق شد در عرصه سينماي مستند به يك زبان سينمايي دست پيدا كند كه بعدا در سينماي داستاني ما در فيلمسازاني مثل ابراهيم حاتمي‌كيا و مرحوم رسول ملاقلي‌پور و فيلمسازان هنرمندي كه بعدها به صحنه توليد در عرصه سينماي دفاع مقدس وارد شدند، از زبان سينمايي‌اي كه مرحوم آويني در پديد آمدنش نقش موسس داشت بهره بردند و بدين وسيله توانستند روايت‌هايي را از واقعه دفاع مقدس عرضه كنند كه به آنچه در واقعيت رخ داده، نزديك است. اين ويژگي بسيار ارزشمند و مهم سينمايي شهيد آويني است.  تاسيس اين زبان هنري كه سرمايه‌اي براي سينماي ايران شد، محصول مواجهه مسوولانه شهيد آويني با فرهنگ و هنر و سرنوشت جامعه ما بود. مرحوم آويني در كار هنري و فرهنگي خود يك رفتار مسوولانه داشت و از سر سوداگري و بازيگوشي كار نمي‌كرد. زماني كه سينماگر با اين ويژگي‌ها به كار هنري بپردازد، تجربه ارزشمندي از او رسوب مي‌كند كه به سرمايه فرهنگي ما بدل مي‌شود. در حالي كه اگر خلاف اين باشد، كار او ماندگار نمي‌شود و مثل برگ درخت عمري ناپايدار و كوتاه دارد و زود پژمرده مي‌شود و دچار اولين باد پاييزي مي‌شود. بنابراين از شهيد آويني مي‌توان چنين آموخت كه در عالم سينما مي‌توان رفتار مسوولانه و نگاه ملي داشت و به سرنوشت جامعه توجه كرد. اينچنين است كه اثر هنري ماندگار مي‌شود و در نسل‌هاي پس از خود اثر مي‌گذارد.


تصميم‌هاي متعدد و نادرست

 مي‌خرند و مصرف مي‌كنند، مسموم مي‌شوند و حتي جان‌شان را از دست مي‌دهند و يك خانه و زندگي را از بين مي‌برند؟ چنين مسائلي نشان از پديده‌هاي مهم اجتماعي در جامعه ما دارد كه حكومت بايد از طرف دانشگاه‌ها در ريشه چنين عارضه‌هايي سرمايه‌گذاري كند، علل آن را بشناسد تا چنين معضلاتي از ريشه كنده شوند. در جامعه ما شايد كنار مسموميت الكل، ده‌ها آسيب اجتماعي ديگري نيز باشند كه هنوز مثل اين پديده براي ما آشكار نشده‌اند. آمار طلاق در خانواده‌ها، اعتياد، قتل‌هاي بر سر دعواهاي خانوادگي و اجتماعي و بسيار آسيب‌هاي ديگر، چطور شده كه جامعه ما اينقدر گرفتار آسيب شده است؟ بحث الكل و مسموميت الكلي كم‌كم آشكار شده و به اخبار راه‌يافته است، اما بخش‌هاي عمده آسيب‌هاي جامعه ما هنوز پنهان هستند. در اين وضعيت اينكه چه كار بايد كرد؟ بخشي از پاسخ در برابر چنين مساله‌اي مجازات است، اما شلاق‌زدن صرفا مجازات است و مساله را حل نمي‌كند. كيفر دادن مجرم در جامعه هيچ‌وقت مشكل را از ريشه حل نمي‌كند، بلكه براي حل مسائل، لازم است ريشه‌هاي پديده جرم شناخته شوند. يكي از بلاهاي جامعه ما، يأس، نااميدي و بي‌هويتي بعضي جوانان است، در نتيجه اين نااميدي است جوانان ما به مواد مخدر، الكل و روان‌گردان رو مي‌كنند. چرا جامعه ‌ما به اين مرحله رسيده است؟ پاسخ را بايد از متوليان فرهنگي جامعه و حاكمان پرسيد. هزينه‌هايي كه در كشور ما سالانه صرف فعاليت‌هاي فرهنگي مي‌شوند، كم نيست. وزارت ارشاد، صداسيما، توليد فيلم‌ها، سخنراني‌هاي مذهبي و خطبه‌هاي نماز گوشه‌اي از اين فعاليت‌ها هستند، كشور ما براي اين فعاليت‌ها هزينه مي‌كند اما خروجي آنها در جامعه چيست؟ اگر حكومت از اين بخش جامعه غافل بماند، ممكن است در آينده حتي با بحران‌هاي بزرگ‌تري روبرو شود. با كمال تاسف بايد بگويم كه ما بسيار حرف مي‌زنيم، در تريبون‌ها، در مجالس‌مان، هزينه مي‌كنيم و حرف مي‌زنيم، اما راه عملي درست مفقود است. در بحران كرونا نيز همين مساله صادق است. اگر تصميم‌گيري درست، دقيق و ساختاريافته بود، اگر از يك ستاد معين تصميم‌گرفته مي‌شد، ممكن بود ما اينقدر تلفات نداشته باشيم. اما مي‌بينيم كه دولت يك صحبت مي‌كند و كارشناسان صحبتي ديگر، رييس‌جمهور به يك شكل تصميم مي‌گيرد و وزارت‌بهداشت به شكلي ديگر. اين تصميم‌گيري‌هاي متعدد، متضاد و نادرست منجر مي‌شود كه جامعه به سمت و سويي برود كه قابل‌پيش‌بيني نيست. با جرات مي‌گويم بخشي از حاكميت، دولت و كارگزاران ما از اداره كشور ناتوان هستند، نه جرات دارند اين امر را اظهار كنند و نه حاضرند كنار بكشند تا كارشناسان و متخصصان سركار بيايند. اقتصاد ما درست نيست، فرهنگ ما درست نيست، مفاسد اجتماعي ما بالاست و بسياري از مشكلات ديگري كه فكر مي‌كنيم مشكل نيستند، اما در واقع مشكل هستند. در دنياي امروز نمي‌توان جامعه را به روش‌هاي غيرعلمي اداره كرد، بخش مهمي از جامعه اقتصاد است، بخش مهمي از جامعه اعتماد و اخلاق است. اگر در جامعه اعتماد ميان حاكميت و ملت از بين برود، هرچقدر احكام اجرا شوند، در حل مسائل جامعه تاثيري نخواهد داشت. از ابتداي انقلاب تاكنون براي نقل و انتقال مواد مخدر چقدر حكم اعدام و زندان و جريمه داده‌ايم و چه نتيجه‌اي گرفته‌ايم؟ بر اين باورم نتيجه مطلوبي نگرفته‌ايم. گفته مي‌شود اگر همين اقدامات هم صورت نمي‌گرفتند، آمار بيش از اين مي‌شد، اما چنين پاسخي درخور نيست. ما بايد ببينيم كه اگر ده قاتل را اعدام كرديم، آيا تاثير اين اعدام‌ها در كاهش آمار قتل محسوس است يا خير. با روش‌هاي غيرعلمي نمي‌توان جامعه را اداره كرد زيرا در جامعه اولين چيزي كه حرف اساسي مي‌زند، حل مشكلات اقتصادي است. اگر حكومت توانست مشكلات اقتصادي مردم را حل‌وفصل كند، آن وقت مي‌تواند بگويد كه بخش مهمي از مشكلات جامعه را اداره كرده است. جواني كه پول ندارد، جواني كه امنيت ندارد، جواني كه اميد آينده براي او نيست، ممكن است مرتكب هر عملي بشود. انسان به اين دنيا آمده و فطرتا خانواده، شغل و رفاه مي‌خواهد و بخش عمده‌اي از اين مسووليت‌ها هم به عهده حكومت‌هاست. پيامبر خدا فرمودند اگر درجامعه نان نباشد، خدايا از ما اميد نماز و روزه هم نداشته باش. به همين دليل است كه مسائل جامعه با نصيحت و حرف حل نمي‌شوند. در جامعه بايد دست به اقدام عملي زد و نحستين عمل، حل و فصل اقتصاد جامعه است. تورمي كه از سال گذشته تاكنون در جامعه ما شكل گرفته است، حيرت‌آور است، ارزش پول ملي ما سقوط كرده است. چرا مسائل خودمان را حل نمي‌كنيم؛ اگر قاصري هست، چرا ريشه‌يابي نمي‌كنيم و قصور را رفع نمي‌كنيم. نمي‌توان هميشه تقصير را گردن ديگران انداخت و جامعه خود را با چنين مشكلات عظيمي تنها گذاشت.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون