دوگانه سلامت و معيشت
غلامعلي رجايي
در جريان مديريت كرونا اگرچه همچنان انتقاداتي متوجه دولت است، به نظر ميرسد كه عملكرد دولت به تدريج بهبود يافته و بهتر شده و در حالي كه ايران از نظر ميزان شيوع ويروس كرونا در رتبههاي نخستين قرار دارد اما به تدريج و پس از گذشت زماني از شيوع اوليه هم دولت و هم كادر درماني و پزشكي در راستاي مديريت وضع موجود گامهاي موثر و مهمي برداشتند تا آنجا كه ميتوان به جد ادعا كرد امروز كادر درماني ما ميتوانند تجارب خود را از مواجهه با اين ويروس دراختيار كادرهاي درماني ساير كشورها قرار دهند. با اين حال در شرايط كنوني نبايد به برقراري وضعيت سفيد دلخوش بود و تصور كرد شيوع اين ويروس خيلي زود متوقف ميشود و ميتوان وضعيت را عاديسازي كرد. قطعا براي مسوولان خصوصا رييسجمهوري وضعيت شفاف و روشن است و شايد روحاني هم به عنوان عاليترين مقام اجرايي كشور تلاش دارد وضعيت موجود را بدون ايجاد و تشديد اضطراب براي مردم شرح دهد اما نبايد در راه عاديسازي شرايط قدم برداشت، چراكه براساس آنچه گفته شده ما با موج دوم يا حتي موج سوم بيماري نيز روبهرو خواهيم شد كه در اين شرايط عادي جلوه دادن وضعيت ميتواند خطرناك باشد. البته تعطيلي يا به تعبيري قرنطينه با درجه مشخص خيلي زود در كشور ما به پايان رسيد. آمار مبتلايان و جانباختگان همچنان بالاست و اينگونه كه گفته ميشود فارغ از شدت و ضعف آن دستكم تا يك سال ويروس كرونا مهمان ماست. با اينكه بسياري از كسب و كارها بازگشايي شدهاند و برخي اصناف كار خود را شروع كردهاند اما در صورت بازگشايي مجدد دانشگاهها و مدارس فاجعهاي به بار خواهد آمد. ما پيش از اين تعطيلي دانشگاهها به دليل انقلاب فرهنگي را تجربه كردهايم، بنابراين نبايد تصور كرد تعطيلي مراكز آموزشي در اين دوران نشدني است، چراكه جان مردم بسيار اهميت دارد.
همانطور كه در قرآن نيز تاكيد شده هر كس نفسي را بكشد مثل آن است كه همه مردم را كشته و هر كس نفسي را حيات بخشد يا از مرگ نجات دهد مثل آن است كه همه مردم را حيات بخشيده است؛ بنابراين هم به لحاظ عقلي و هم به لحاظ شرعي حفظ جان شهروندان از واجبات است. همچنين در اين شرايط بايد پزشكان پيشقدم شده و درخواستهاي خود را براساس نگاه دقيق و شفاف پزشكي به سمع و نظر مراجع تصميمساز و تصميمگير برسانند تا از بروز فجايع با بازگشايي مجدد مشاغل و اصناف جلوگيري شود. از سويي امروز ما در شرايط بغرنج تحريمي و اقتصادي بهسر ميبريم. كاهش رشد اقتصادي را شاهد هستيم و احتمال بيكاري قريب به
۴ ميليون نفر وجود دارد. اقشار فرودست نيز كه در اين شرايط آسيبپذيرتر شدهاند و دوگانه سلامت و معيشت ايجاد شده است. از همين روي دولت اصرار دارد كه فعاليتهاي اقتصادي به روال سابق اما با رعايت پروتكلهاي بهداشتي و فاصلهگذاري فيزيكي هوشمند بازگردد. يكي از چالشهاي جدي دولت در اين دوران كسري بودجه است كه اگر بحراني نظير كرونا هم در كار نبود باز باتوجه به شرايط تحريمي و فروش نفت اتفاق ميافتد منتها با اين پيشامد جهاني وضعيت وخيمتر هم خواهد شد. به هر حال مهمترين منبع درآمد كشور، درآمدهاي نفتي است كه با كاهش چشمگير قيمت آن مواجه هستيم، بنابراين دولت در عين حال كه به فكر مديريت كروناست بايد به فكر معيشت مردم نيز باشد اما معيشت مردم بعد از حفظ جان مردم است. در واقع نبايد بهبود معيشت مردم به قيمت جان آنها تمام شود و براي جلوگيري از بحراني شدن معيشت بهتدريج به سمت عاديسازي شرايط پيش برويم. در واقع مرز باريكي ميان معيشت و سلامت وجود دارد كه دولت هم بايد به صورت ظريف و مينياتوري عمل كند، چراكه هم حفظ جان مردم و هم معيشتشان امري شرعي و عقلي است. همچنين رهبري نيز با انتخاب نام جهش توليد براي سال ۹۹ مسووليتي بر گردن دولت گذاشتند كه بايد انجام شود. البته مغايرت و مخالفتي نيز ميان تامين سلامت و حفظ اقتصاد وجود ندارد و با تدابير لازم قابل اجراست. با اين حال دولت علاوه بر حفظ معيشت مردم بايد به فكر خسارات وارد شده به برخي نهادها و ارگانها نيز باشد. در اين راستا برخي نهادهاي ثروتمند و داراي امكانات مالي گسترده ميتوانند به دولت كمك كنند و باري از دوش دولت بردارند. البته اگر به مرحله بحرانيتر شدن شرايط اقتصاد و سلامت برسيم حتما بايد از منابع غيردولتي استفاده شود كه بنياد مستضعفان، ستاد اجرايي فرمان امام كه شايد بتوان گفت بزرگترين بنگاه اقتصادي غيردولتي در كشور يا حتي منطقه است و اقدامات خوبي در جريان برخي حوادث طبيعي داشته يا آستان قدس و ديگر نهادها ميتوانند كمك بزرگي به اداره بحران كنند. اما نكته ديگري كه بايد به آن توجه كرد حمايتهاي ايرانيان خارج از كشور است. امروز بايد در كمال تواضع دست كمك خود را به ايرانيان خارج از كشور دراز كنيم تا همانطور كه در دوران جنگ به كمك كشور آمدند در اين دوران نيز از مردم حمايت كنند.
يكي ديگر از اقداماتي كه دولت ميتواند انجام دهد، رجوع به الگوي موردنظر امام در موقع بحران است. در دوران جنگ زماني كه كاميونداران دست به اعتصاب زدند امام به مهندس موسوي، نخستوزير وقت گفتند كه چرا به سراغ كاميونداران مومن نميرويد و آنها را بسيج نميكنيد؟ اين اقدام باعث شد كه اعتصاب كاميونداران خللي در حملونقل و صادرات و واردات كشور ايجاد نكند. به نظر ميرسد در اين شرايط هم بايد از مردم كمك گرفت و با ارباب ثروت در داخل گفتوگو كرد تا كمك كنند و مردم همچون دوران دفاع مقدس به ياري كشور بيايند كه البته عملياتي شدن آن ارتباط مستقيمي با اعتماد عمومي دارد. واقعيت اين است كه گويي تلفات كرونا و جان مردم امروز تنها يك عدد است. در حالي كه بايد رسانهها و در راس آن رسانه ملي آمارها را به تفكيك شهر و روستا و با بررسيهاي تحليلي دراختيار مردم قرار دهند تا از عاديسازي شرايط پيش چشم مردم جلوگيري شود، چراكه مديريت كرونا تنها درمان نيست بلكه پيشگيري يكي از مهمترين بخشهاي مديريت در بحران سلامت است.