تكليف موزهها
در روزگار كرونا چيست؟
سارا كريمان
شيوع ويروس كرونا و تعطيلي همه مراكزي كه در آنها به نوعي تجمع و رفت و آمد وجود داشت، آثاري به دنبال داشت. موزهها از جمله مراكزي بودند كه از نخستين روزهاي شيوع كرونا تعطيل شدند اما عدم پذيرش بازديدكنندگان سبب نشد تا آنها به انفعال بروند. موزهها با پرهيز از انفعال در تلاش براي ارايه خدمات و برقراري ارتباط با بازديدكنندگان خود بودند. از اقداماتي كه موزهها براي جلوگيري از انفعال خود انجام دادند برگزاري تورهاي مجازي، بازديد زنده و معرفي آثاري كه به نمايش گذاشتهاند، بود. چنين اقداماتي را ميتوان به نشانه رفتار مسوولانه موزهها در حضور و پاسخگويي به مخاطبان تحليل كرد، چراكه موزهها در اين بحران متوجه ضرورت ايفاي نقش اجتماعي خود بودند و با توليد انواع محتواي مجازي سعي در حفظ و تقويت وظايف آموزشي و پژوهشي خود داشتند. صفحههاي مجازي و وبسايت موزهها در طول اين ايام گوياي تلاش پربار موزهها در اين راستاست.
چنانچه به اين امر علاوه بر وجوه حساسيتهاي فعلي بنگريم، مساله كاركرد و جايگاه شبكههاي اجتماعي و چالش قرن 21 موزهها در چگونگي استفاده از آنها قوام مييابد و مساله ماركتينگ (بازاريابي) و تبليغات در مباحث موزهداري اهميت مضاعف مييابد و با وجود انواع آييننامه و قواعد حفاظتي و امنيتي، ميتواند موضوعي براي گفتوگو و پژوهشهاي متعدد شود. در جهاني مملو از تصوير كه روزانه هزاران تصوير و ويديو به اشتراك گذاشته ميشود، موزهها چگونه رفتار كنند؟ موزهها چگونه ميتوانند در اين عرصه توليد و مصرف همچنان وفادار به آرمانهايشان، بقا داشته و ديده شوند؟
توأمان بودن فرهنگ و هنر با نظام اقتصادي امر را براي موزه به عنوان نهادي آموزشي و پژوهشي پيچيده كرده است و به نظر ميرسد همراهي با تحول پيش رو، در ميان موزهها نيز اجتنابناپذير است. در انواع دسترسيهايي كه براي موزهها وجود دارد - اعم از دسترسي فيزيكي، آرشيو و...- وبسايت موزهها جاي دسترسي مجازي به آثار و اطلاعات موزه است كه بسته به سياستهاي موزهها و كشورها، قوانين حفاظتي و كپيرايت (حق تكثير) اين دسترسيها گشودهتر يا محدودتر ميشوند و شبكههاي اجتماعي با در نظرگيري ذات و ماهيت آنها گونهاي ديگر از اطلاعات را در اختيار مخاطبان و دنبالكنندگان موزه قرار ميدهند.
فعاليت موزهها در برگزاري نمايشگاه يا پيگيري اهداف اصلي موزه در حوزه طراحي، نمايشگاه گرداني، حفاظت، آموزش و پژوهش ميگنجد، حال آنكه جهان شبكههاي مجازي حوزههاي تبليغات، بازاريابي، رسانه و سرگرمي را دربر ميگيرد، از اين رو در قياس وبسايت با شبكههاي اجتماعي در سطح موزههاي بزرگ جهان چنين استنباط ميشود كه اطلاعات مربوط به اشيا، تصاوير مستندنگاري، اخبار و اعلانها، دسترسيهاي مجازي و يافتههاي پژوهشي در ساختار و قالبي معين در وبسايت مجموعهها بارگذاري ميشوند و شبكههاي مجازي سطوحي از تبليغات و مناسبتها و تا حدودي تفنن را دربر ميگيرند. چنانكه دو سويه رسمي و غيررسمي از فعاليتهاي آن استنباط ميشود و مراد از دسترسي مجازي اطلاعات و آرشيوهاي ديجيتال روي وبسايت موزه است. در جهاني مملو از تنوع تكنولوژيك، طبيعتا موزهها در پي يافتن سازوكاري بهبود يافته در ارتقاي سطح آموزش و حفظ و جلب مخاطبان خود هستند. شبكههاي اجتماعي با خاصيت اختصار، تاثيرگذاري سريع و امكان برقراري ديالوگ و رابطه دوسويه با مخاطب فرصتي براي دعوت از بازديدكنندگان به بازديد از وبسايت موزه و تعمق در اطلاعات پژوهشي و آموزشي و همچنين حضور در رويدادها و نمايشگاههاي موزهاي است. شبكههاي اجتماعي نيز ميتوانند در اين مسير فرصتي باشند تا موزهها مخاطبان خود را مشاهده و تحليل كنند. شبكههاي اجتماعي در موزههاي برجسته توسط گروهي از متخصصان تبليغات و رسانه اداره ميشوند و بديهي است كه مجموع اين فعاليتها ذيل اهداف اصلي موزه و
در راستاي ارزشهاي از پيش تعريف شده است و با خطمشي معين پيگيري ميشوند. به نظر ميرسد دنبالكنندهها ميتوانند به بازديدكننده و بازديدكنندهها به اعضا و حاميان موزهها تبديل شوند. شبكههاي اجتماعي هم ميتوانند صميمانهتر با مخاطبان خود گفتوگو و اطلاعات كتابخانهاي و آرشيو را به وبسايت خود منتقل كنند.
موزهدار و پژوهشگر هنر