گروه اجتماعي
چند روز قبل، دبيركل سازمان ملل متحد، با يك پيام ويديويي نسبت به تبادل اطلاعات گمراهكننده در مورد ويروس كرونا هشدار داد. آنتونيو گوترش، اپيدمي اطلاعات گمراهكننده درباره بيماري نوپديد كوويد 19 را «خطرناكتر» از ويروس كرونا توصيف كرد و خواستار «اتحاد جهان» در مقابل «تئوريهاي توطئهاي بياساس» شد. بيماري كوويد 19 كه امروز بيش از دو ميليون نفر از جمعيت جهان را مبتلا كرده، محصول فعاليت ويروسي است كه جامعه پزشكي هنوز به درستي نميداند چه رفتاري با آن در پيش بگيرد. اگر از تصوير جهاني صرفنظر كنيم، از 30 بهمن سال گذشته كه اولين موارد ابتلا و فوت مبتلايان كوويد 19 در ايران اعلام شد تا امروز، نظام سلامت با اجراي چند رژيم دارويي و روش درماني، خواسته كه به يك راهكار قطعي براي درمان مبتلايان نزديك شود ولي هر بار و در بدن هر يك از مبتلايان، ويروس، رفتار متفاوتي از خود بروز داده است. اما جامعه پزشكي حالا بر يك گمان پافشاري ميكند؛ همان گماني كه مسوولان سازمان بهداشت جهاني در اولين روزهاي شيوع ويروس كرونا مطرح كردند و البته واقعيت مستتر در اين گمان آنقدر تلخ بود كه جهان را با يك بليت يكسره به قرون وسطاي علم فرستاد؛ «ويروس كرونا، 70 الي 80درصد جمعيت جهان را درگير ميكند و سپس از نفس ميافتد.» اين گمان حالا به يك نظريه قابل پذيرش در جامعه پزشكي تبديل شده و اپيدميولوژيستها و متخصصان عفوني، با تامل بيشتري درباره آن حرف ميزنند، البته با اين مقدمه كه «رفتار اين ويروس نوپديد، هنوز قابل پيشبيني و ارزيابي نيست.» بيژن صدريزاده كه سال 1365، اولين مبتلاي اچآيوي در ايران را تحت مراقبت و مداوا قرار داد و سالهاي طولاني هم مسووليتهاي مشورتي و اجرايي در وزارت بهداشت و سازمان بهداشت جهاني داشته، در گفتوگو با «اعتماد»، روند بروز و شيوع ويروس كرونا، نتايج برخي تحقيقات جهاني درباره ژنوم ويروس و تعامل جامعه ايران با كوويد 19 را تحليل كرده است. اين متخصص بيماريهاي عفوني و گرمسيري هم قايل به همان گماني است كه مسوولان سازمان بهداشت جهاني را نسبت به خانهنشيني يا مرگ عنقريب ويروس كرونا 2019 خوشبين كرد؛ پايان ابدي حيات ويروس در صورت گسترش همهگيري در 70درصد جمعيت عمومي يك جامعه.
ظرف 4 روز گذشته و بنا بر اعلام وزارت بهداشت، آمار مرگ كوويد 19 در كشور، دو رقمي شده و تعداد متوفيان كاهش يافته. دو فرضيه درباره اين كاهش مطرح است؛ ترس مردم از اعلام علائم مشكوك و پيگيري علائم از طريق سامانههاي وزارت بهداشت فرو ريخته و مردم با اطمينان و آرامش بيشتري با سامانههاي بيماريابي وزارت بهداشت تماس ميگيرند و به دنبال اين تغيير نگرش، مراجعات مشكوك و نيازمند پيگيري هم زودتر اتفاق ميافتد و بنابراين از تعداد موارد حاد غيرقابل بازگشت هم كاسته شده است. فرضيه دوم هم تاثير مثبت مجموع روشهاي درماني است كه ظرف دو ماه گذشته در مراكز بيمارستاني به كار بسته شد كه قطعا در كاهش فوت مبتلايان كوويد 19 تاثير مثبت داشته. شما اين كاهش آمار فوت را چگونه تحليل ميكنيد؟
من هم با فرض اول شما موافقم؛ ظرف اين مدت، سطح آگاهي مردم افزايش يافته و آن مبتلاياني كه دچار علائم شديد هستند هم آگاه شدهاند كه بايد هر چه زودتر به مراكز درماني يا براي انجام تستهاي تشخيصي مراجعه كنند. علاوه بر اين، مراكز بهداشتي درماني هم نسبت به اولين هفتههاي شيوع بيماري، آمادگي بيشتري دارند به اين معنا كه تيم درماني، آموزشهاي بيشتر ديده و تجربهاش افزايش يافته و تا امروز هم، كمبود تجهيزات تقريبا برطرف شده. مجموع اين اتفاقات اين نتيجه را به دست ميدهد كه بيمار، به محض مراجعه زودهنگام، به سرعت تحت درمانهاي حمايتي قرار بگيرد. در عين حال نميتوانيم تاثير مثبت درمانهاي تجربي كه در اين مدت در مراكز درماني انجام شده را ناديده بگيريم و قطعا منفعت اين روشهاي ولو تجربي، به بهبود همان 4 الي 5 درصد مبتلايان كه به فاز شديد بيماري ميرسند منجر شده است چنانكه شاهد بوديم و هستيم كه اين بيماران، به محض بستري در بيمارستان، با دستگاه اكسيژن يا ونتيلاتور (دستگاه تنفس مصنوعي) تحت مراقبت اوليه قرار گرفته و سپس برخي اقدامات درماني همچون تزريق پلاسما يا آنتيبادي بهبوديافتگان برايشان اجرا ميشود يا حتي برخي داروها برايشان تجويز ميشود. البته كوويد 19 هنوز درمان قطعي ندارد چون هنوز داروي ضدويروس كرونا در دنيا ساخته نشده و قطعا اولين روش پيشگيرانه و قطعي در مقابل ابتلا به اين بيماري، واكسيناسيون خواهد بود، اما رعايت اصول بهداشت فردي هم از جمله روشهاي پيشگيرانه فرعي است و حتما در پيشگيري از ابتلا موثر خواهد بود.
چند روز قبل، محققان كره جنوبي اعلام كردند كه بنا بر نتايج تحقيقي درباره نحوه حمله ويروس كرونا به سيستم ايمني بدن، ساختار اين ويروس، شبيه ويروس اچآيوي است. در هفته اول بعد از ورود ويروس به كشور ما هم، رژيم دارويي بيماران تركيبي از برخي داروهاي ضدرتروويروسي بود كه براي مبتلايان ايدز و با هدف جلوگيري از فعاليت ويروس اچآيوي تجويز ميشود.
ويروس كرونا، هيچ شباهتي به ويروس اچآيوي ندارد و اتفاقا بيشترين شباهت را با ساير ويروسهاي سرماخوردگي دارد چون ويروسهاي كرونا، خانواده بزرگي هستند و يكي از اعضاي اين خانواده بزرگ، همان ويروسي است كه در سال 2003 باعث شيوع بيماري سارس در چين و كانادا شد كه البته جهانگيري نداشت و در كانادا موفق به كنترل آن شدند. يكي ديگر از اعضاي خانواده بزرگ ويروسهاي كرونا، همان ويروسي است كه در سال 2012 باعث شيوع بيماري سندرم تنفسي خاورميانه – مرس - در عربستان شد. مخزن ويروسهاي كرونا، اغلب، حيوانات و از جمله، شتر و گربه هستند و همين مشخصات اوليه هم هيچ همخواني با ويروس اچآيوي ندارد. بروز ويروس اچآيوي، دلايل ديگري داشت و در اين دلايل هم ردپايي از حيوانات وجود نداشت. اگرچه ويروسي در ميمونها شناسايي شده بود كه به آن اس.آي.وي ميگفتند (ويروس نقص ايمني ميموني SIV كه در ميان شمپانزههاي وحشي شيوع دارد و گفته ميشود كه ويروس HIV نوع جهش يافته اين ويروس است كه در گونهاي ميمون و در غرب آفريقا شناسايي شده است) و گفته ميشود كه ممكن است ميمونها، مخزن اصلي ويروس در دنيا بودهاند كه به انسان منتقل كردهاند چون برخي قبايل آفريقايي، خون ميمون را در مراسم خاص به خودشان تزريق ميكردند. ولي همين فرضيات هم هيچ همخواني با خاستگاه ويروس كرونا ندارد. بنابراين، ويروس كرونا از نظر نوع انتقال فقط بايد با ويروسهاي سرماخوردگي مقايسه شود و خطرات و علائم باليني و حتي همهگيري ويروسهاي كرونا هم فقط قابل مقايسه با آنفلوآنزا است چنانكه همهگيري آنفلوآنزا هم به همين شيوه، مرگ و مير زيادي به دنبال دارد.
چند روز قبل، محققان دانشگاه كمبريج يافتههايي درباره ژنوم ويروس منتشر كردند و اعلام ميشد كه منبع ويروسي كوويد 19 در اقصي نقاط جهان، يكسان نبوده بلكه نوع A و نوع B و نوع C از منبع شيوع اين بيماري - هر كدام در بخشي از جهان - همهگيري ايجاد كردهاند. چرا اين اتفاق افتاده؟ آيا تغييرات جوي يا موقعيت كشورها در نيمكره جنوبي و شمالي باعث جهش ژنوم ويروس و تكثير با مدلهاي مختلف شده است؟
طبيعي است كه هر وقت يك ويروس تغيير ماهيت ميدهد و جهش پيدا ميكند با چنين مدلهايي از شيوع هم مواجه باشيم. كوويد 19 يك بيماري نوپديد است اما اولين بيماري نوپديد در دنيا نيست و آخرين هم نخواهد بود. شايد ويروس كرونا و ويروس اچآيوي فقط از همين بابت به يكديگر شبيه هستند كه هر دو موجد بيماريهاي نوپديد بودهاند. البته اچآيوي، 40 سال قبل و سال 1981 ميلادي در دنيا بروز كرد و سال 1985 اولين تست سرولوژيك انجام شد اما به هر حال مثل هپاتيت B و هپاتيت C در گروه بيماريهاي نوپديد قرار ميگيرد. حتي بيماري ويروسي ايبولا، بيماري ويروسي تب نيل غربي، تب خونريزيدهنده كريمه كنگو، بيماري باكتريايي ايكولاي و نوع جديد بيماري وبا كه بر اثر باكتري ويبريو كلرا ايجاد ميشود و نسبت به نوع قبلي وبا، بيماريزايي بسيار بيشتري دارد، در گروه باكتريها و ويروسهاي نوپديد هستند كه ظرف 50 سال گذشته شناسايي و شايع شدهاند. محققان معتقدند كه اولين علت بروز اين ويروسهاي نوپديد، تسهيل مسافرتها در دنياست به اين معنا كه پيش از 50 سال اخير، امكان سفر مثل امروز آسان نبوده ولي در اين مدت، سفرهاي بينالمللي بسيار آسان شده و هر فردي، ظرف 24 ساعت ميتواند از دورترين نقطه دنيا به دورترين نقطه ديگر برود و مصطلح است كه امروز، دنيا به يك ده بزرگ تبديل شده است. در اثناي اين سفرها، انسانها باكتريها و ويروسها را هم با خود به اقصي نقاط دنيا ميبرند كه اين نقل و انتقال ويروسي و باكتريايي، بروز بيماريهاي نوپديد را به دنبال دارد. محققان، دليل دوم بروز اين بيماريها را هم متوجه جهاني شدن تجارت ميدانند و تغييرات اقليمي و از جمله گرم شدن زمين، مهاجرتها، تغيير سبك زندگي و عادات غذايي انسانها را هم از ديگر عوامل موثر در بروز بيماريهاي نوپديد برميشمرند.
ظرف هفتههاي گذشته، صحبتي هم در مورد ويروس زيكا مطرح بود. آيا اين ويروس هم در گروه ويروسهاي نوپديد است يا بايد به عنوان جهش ويروسي بررسي شود؟
ويروسهاي هانتا و زيكا هم از گونه ويروسهاي نوپديد هستند ولي خوشبختانه باعث همهگيريهاي بزرگ نشدهاند.
با توجه به اينكه گفتيد خانواده ويروسهاي كرونا - با شدت و ضعف متفاوت - موجد انواع سرماخوردگي هستند، آيا اين ويروسها خطر ماندگاري در شبكه آبهاي زيرزميني يا در خاك هم دارند؟
هيچ اتفاقي غيرممكن نيست ولي خانواده ويروسهاي كرونا، باعث عفونت حاد در دستگاه تنفسي ميشوند و ماندگاري طولانيمدت در محيط زيست ندارند. علاوه بر اين راه اصلي انتقال ويروس از طريق دستگاه تنفسي بوده و از دستگاه گوارش منتقل نميشود. البته چون اين ويروس نوپديد است، احتياط مفيد است اما به يقين ميشود گفت كه راه انتقال ويروس جديد كرونا از فرد بيمار به فرد سالم است به اين معنا كه تماس چشمي يا دهاني يا تنفسي با بزاق فرد بيمار از طريق عطسه و سرفه باعث بيماري فرد سالم خواهد شد. به همين دليل گفته ميشود اگر چه ضدعفوني محيطهاي عمومي كار مفيدي است اما تنها روشهاي پيشگيري از ابتلا، رعايت فاصله بيش از يك و نيم متر با ديگران، استفاده از ماسك، اجتناب از تماس مستقيم با افراد و خودداري از لمس سطوح، به خصوص توسط بيماران است كه حتما ويروس از طريق ترشحات تنفسي آنها به سطوح منتقل ميشود. علاوه بر اين فاضلاب، دفع دستگاه ادراري و دستگاه گوارش است در حالي كه ويروس كرونا، فقط از طريق سيستم تنفسي منتقل ميشود.
ظرف روزهاي گذشته، افرادي كه غيركارشناس بودند و تعدادشان هم در جامعه كم نيست، اين نگراني را به دل مردم انداختند كه متوفيان كوويد 19، ويروس را با خود به زير خاك ميبرند و با وجود گذشت ايام، ويروس با اينها ميماند و بعد از اينكه جسدشان تجزيه شد، اين ويروس به خاك نفوذ كرده و از خاك هم به شبكه آبهاي زيرزميني ميرسد و حالا مردم نگرانند كه از طريق دفن متوفيان كوويد 19 به اين بيماري مبتلا شوند.
مديركل سازمان جهاني بهداشت، چند هفته قبل گفت كه خطرناكتر و مشكلآفرينتر از ويروس كرونا، اطلاعات غيركارشناسانه و نادرست است كه جامعه را گمراه ميكند. امروز هم همه افراد درباره ويروس كرونا صحبت ميكنند و فضاي رسانههاي مجازي و شبكههاي اجتماعي هم آكنده از اطلاعات گمراه كنندهاي است كه جز ايجاد نگراني و سرگرداني در جامعه، هيچ خاصيت ديگري ندارد. مردم بايد آگاه باشند كه ويروس كرونا، از گروه ويروسهاي سرماخوردگي است و البته يك بيماري نوپديد است اما درجه كشندگي و مرگ و مير آن از باقي ويروسهاي خانواده كرونا كمتر است چون ويروس نوپديد سارس، 10 درصد كشندگي داشت و ويروس نوپديد مرس هم 35 درصد كشندگي داشت اما ويروس كرونا 2019، 2 الي 3 درصد است. مردم بايد راههاي انتقال ويروس را بشناسند و بدانند كه علائم ابتلا به كوويد 19، بسيار شبيه سرماخوردگي است اما تب، سرفه، تنگي نفس يا هر گونه مشكل تنفسي، نيازمند مراجعه زودهنگام است چون ممكن است فرد مبتلا به ذاتالريه باشد و حتما بايد در بيمارستان بستري شده و با دريافت اكسيژن و وصل به ونتيلاتور، درمان سريع بگيرد. ويروس كرونا هيچ واكسن و پادزهري ندارد و تمام اقدامات، فقط جنبه پيشگيري داشته و البته بهترين راه پيشگيري، رعايت بهداشت فردي است. به نظر من، همهگيري كوويد 19 در ايران و جهان، دير يا زود تمام ميشود اما پايان همهگيري، بستگي به زمان و ميزان مصونيت جمعي HEALTH IMMUNITY دارد. سازمان بهداشت جهاني تخمين زده كه هر زمان بين 40 تا 70 درصد جامعه، با ويروس تماس داشته باشند - نه به اين معنا كه حتما بيمار شوند بلكه ويروس به بدن آنها برسد - مصونيت جمعي، خودبهخود ايجاد شده و يك الي دو ماه پس از آن، همهگيري بيماري به پايان ميرسد. آنچه امروز درباره دفن متوفيان كوويد 19 و آغشته كردن اجساد با مواد ضدعفوني مطرح است، روشي است كه در زمانهاي بسيار قديم و در آن دوراني كه بيماريهايي مثل وبا و طاعون در دنيا شايع بود و علم و تكنولوژي هم به پيشرفت امروز نرسيده بود، كاربرد داشت اما در اين دههها، هرگز از سازمان بهداشت جهاني نشنيدهام كه اين مواد در گندزدايي دفن فايده داشته باشد. جسد، جسد است. بيماري واگير هم فقط كرونا نيست. امروز در بسياري نقاط دنيا، انواع بيماريهاي عفوني شايع است اما در هيچ جا، اجساد در هنگام دفن ضدعفوني نميشود بلكه متوفي بر اثر بيماريهاي واگير بايد در عمق كافي دفن شود تا نه تنها باعث آلودگي محيط زيست - آب و خاك - نشود بلكه از دسترس موجودات زيرزميني هم حفظ شود. با رعايت اين نكات كه از روشهاي مرسوم دفن بهداشتي متوفيان بيماريهاي واگير در اقصي نقاط دنياست، ديگر نيازي به ضدعفوني اجساد نخواهد بود.
گفته ميشود كه در ايران و به هنگام دفن متوفيان كوويد 19، براي ضدعفوني اجساد يا محل دفن، آهك پاشي ميكنند. آهك چه تاثيري بر خنثي كردن فعاليت ويروس كرونا دارد ؟
در دهههاي گذشته وقتي متوفيان وبا و طاعون را دفن ميكردند، آنها را با آهك ضدعفوني ميكردند. به نظر ميرسد از روشهاي سنتي براي متوفيان بيماريهاي واگير بوده كه در برخي كتب هم به آن اشاره شده و ظاهرا امروز هم رايج است در حالي كه هيچ قطعيت علمي از نظر خاصيت عفونتزدايي نداشته و من هم تا امروز نشنيدهام كه سازمان بهداشت جهاني، استفاده از آهك را براي عفونتزدايي از اجساد يا محل دفن توصيه كرده باشد.
ظرف دو ماه گذشته - به خصوص در شهر تهران - برخي شهروندان، دستكش و ماسك يك بار مصرف استفاده شده را در پيادهرو و خيابان رها ميكنند. اين اقلام به عنوان پسماند شهري جمعآوري ميشود در حالي كه در دو ماه گذشته، سوزاندن زباله و تفكيك از مبدا ممنوع بوده و پسماند شهري، فقط دفن ميشود. آيا رها شدن اين پسماند در مسير تردد عمومي با اصول بهداشت فردي در تضاد نيست؟
فردي كه سوار ماشين آخرين مدل شده و دستمال كاغذي خود را كف خيابان پرت ميكند يا ماسك و دستكش استفاده شده را در سطح پياده رو مياندازد، نمونه آن افرادي است كه نه تنها فرهنگ درستي ندارند بلكه از فرهنگ اجتماعي بسيار ضعيفي برخوردارند و براي جامعه احترام قائل نيستند و خودخواهانه، فقط خودشان را ميبينند. خوشبختانه تعداد اين افراد زياد نيست و انشاءالله در آينده با آموزش بيشتر و تقويت وجدانشان، از اين رفتار دست بردارند. مردم بايد آگاه باشند كه كرونا، ايبولا نيست و رها كردن دستكش و ماسك به عنوان عامل بيماريزا، باعث آلودگي كل محيط و انتشار عوامل بيماريزا ميشود.
ظرف 4 ماه گذشته كه ويروس كرونا در كل دنيا شيوع پيدا كرد با سه مدل كنترل بيماري در چين، كرهجنوبي و ايران مواجه بوديم؛ چين، شهر كانون انتشار ويروس را قرنطينه كرد، دولت كره جنوبي اعلام كرد با تجربهاي كه از كنترل سارس داشته همان مدل قرنطينه را به كار بسته و در ايران هم فاصلهگذاري اجتماعي و فاصلهگذاري هوشمند اجرا شد كه اتفاقا مدل ايران، براي خيلي از كشورها الگو شد. اين مدلهاي كنترل ويروس نوپديد را چطور تحليل ميكنيد؟
مدلي كه در كشور خود ما به كار رفت به نظرم مدل بسيار مناسب و خوبي است و كشورهاي دنيا هم برايشان جالب بود و از آن به عنوان يك تجربه آموزنده ياد كردند. اما مدل چين امروز در همه كشورها جواب نميدهد. چين، كشوري با شرايط سياسي مخصوص خودش است و كاري كه بخواهد را انجام ميدهد. ممكن است خيلي اقدامات را با زور و اعمال فشار انجام بدهيم ولي اعمال زور، مثل فنر جمع شدهاي عمل ميكند كه در صورت رها شدن، آسيب فراواني خواهد داشت. البته شرايط چين متفاوت بود؛ چون اولين كشوري بود كه ويروس در آن بروز كرد و مردم هم دچار وحشت زيادي شدند و تجربه مواجهه با اين ويروس هم كمتر بود. اما در مجموع، قرنطينه يك شهر و جدا كردن خانوادهها از كل كشور جوابگو نيست و در بسياري كشورها كاربرد ندارد. به جاي اين كار ميشد دولت چين از مردم بخواهد از خانه خارج نشوند و تجمع برگزار نكنند و در تجمعات حاضر نشوند و فاصله اجتماعي را رعايت كنند. اين توصيهها، آموزنده و اجرايي است بدون آنكه اثري از ديكتاتوري در آن ديده شود و به نظر من، واقعبينانهتر است و مردم هم رعايت ميكنند. چنانكه در كشور ما هم وقتي آن اوايل توصيه شد كه مردم در خانه بمانند، مردم رعايت ميكردند و حتي تردد ماشينها هم كاهش يافت. حالا هم اگر اين رعايتها كمرنگ شده، بايد دانست كه مردم تا حدي رعايت ميكنند اما تصميمگيران و سياستگذاران بايد ابعاد رواني اين توصيهها و اقدامات را هم در نظر بگيرند. نكته مهم در تمام توصيهها و اقدامات اين است كه باعث وحشت و نگراني نشود و به جاي ايجاد نگراني، ايجاد آگاهي كند به نحوي كه مردم به خودمراقبتي برسند. سياستگذاران بايد بدانند كه در بسياري از اپيدميها و پاندميها، دولتها بدون مشاركت موفقيت كمتري دارند و نظام سلامت، زماني موفق ميشود كه مردم خود را در تصميمگيريها شريك بدانند.
روزهاي اول شيوع ويروس كرونا، اين بحث در محافل بين المللي مطرح بود كه اگر اين ويروس 70 الي 80 درصد جمعيت جهان را درگير كند، تضعيف ميشود. آيا ماهيت ويروسهاي نوپديد همين است كه با همهگيري از تواناييشان كاسته شود و خطر اوليه را نداشته باشند؟
مصونيت جمعي به همين معناست كه جامعه در مقابل ويروس نوپديد مصونيت ندارد تا زماني كه اين ويروس، يك، يا 100 يا هزار يا 10 هزار نفر را آلوده كند. سازمان بهداشت جهاني هم معتقد است كه وقتي اين مصونيت جمعي به 40 الي 70 درصد برسد و در يك جامعه، 70 درصد جمعيت، آلوده - و نه بيمار - شوند، در واقع 70 درصد جمعيت در مقابل اين ويروس مصون شدهاند و در اين زمان، بدن هر انسان ميتواند در مقابل اين ويروس، آنتيبادي بسازد و ويروس را از بين ببرد. چون حيات ويروس منوط به اين است كه در بدن موجود زنده باشد. وقتي 70 درصد مردم در مقابل فعاليت مصونيت پيدا كنند، ويروس هر جا ميرود با بنبست روبهرو ميشود و خودبهخود محكوم به فناست و به همهگيري ختم ميشود. در واقع هر عامل بيماريزا ويروس يا باكتري كه وارد بدن ميشود، بدن، پادتن ميسازد چون ويروس و باكتري، آنتيژن است بدن ظرف دو هفته، آنتيبادي توليد ميكند.
ويروس كرونا، بيشترين شباهت را با ساير ويروسهاي سرماخوردگي دارد.
خانواده ويروسهاي كرونا، باعث عفونت حاد در دستگاه تنفسي ميشوند و ماندگاري طولانيمدت در محيط زيست ندارند.
مصونيت جمعي به اين معناست كه جامعه در مقابل ويروس نوپديد مصونيت ندارد تا زماني كه 70 الي 80 درصد جامعه با ويروس درگير شود.