• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۲ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4625 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۳۱ فروردين

محسن رشيد از فرماندهان سابق سپاه

: برادران اصولگرا چماقي بالاي سر رقيب گرفته‌اند و مي‌گويند هيس!

28 ساله بود كه انقلاب پيروز شد. امام به وطن بازگشته ‌بود و او نيز در همان دسته زندانيان سياسي قرار داشت كه با رفتن شاه و آمدن امام آزاد شده ‌بود. از همان ابتدا همچون بسياري از هم‌‌نسلانش به سپاه پاسداران پيوست اما پس از مدتي همچون برخي از هم‌‌دوره‌اي‌ها به كار اجرايي رونياورد و سپاهي ماند. او از جمله فرماندهان 8 سال دفاع مقدس است كه بيش از 20 سال در دفتر سياسي و مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه فعاليت كرد و درنهايت سال 1380 با درجه سرداري بازنشسته شد، بنابراين مي‌توان رشيد را هم به واسطه سال‌ها حضور در جبهه‌هاي جنگ از جمله راويان جنگ دانست و هم به واسطه فعاليت‌هاي انقلابي و چهره‌اي مكتبي از راويان انقلاب. از همين روي شايد گفت‌وگوي اخيري كه با «ايسنا» داشته بيش از هر چيز روايت او از انقلاب، انديشه‌هاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران است. او به واسطه سال‌ها حضور در دفتر سياسي سپاه همچنين نگاهي تحليلي به جريان‌هاي سياسي و رفتارها و كنش‌هاي آنها دارد و در بخشي از مصاحبه نيز به آن اشاره كرده است. رشيد معتقد است: «در يكي، دو سال اخير يكي از دغدغه‌هايي كه از زبان اصولگرايان شنيده مي‌شود، توصيه آنان به پرهيز از دو قطبي شدن جامعه است. اگر به من باشد دغدغه برادران اصولگرا را اين‌گونه تعبير مي‌كنم كه چماقي بالاي سر رقيب گرفته‌اند و مي‌گويند هيس! و حال آنكه جامعه بي‌فرياد، جامعه مرده است. منتها مهم اينجاست كه چه كسي در چه زماني و به چه مناسبتي فرياد بزند، ضمن اينكه اگر فريادرسي وجود نداشته باشد، چه بسا فرياد به پرخاش يا برعكس به نااميدي و افسردگي منجر شود.»
محسن رشيد در بخشي ديگر از اين مصاحبه در قامت يك نظامي سابق به اين پرسش پاسخ داده كه «چرا امام خميني به‌شدت مخالف دخالت نظامي‌ها در سياست بودند؟» پرسشي كه همچنان بر مناقشات ميان جريان‌‌هاي سياسي دامن مي‌زند. رشيد معتقد است: «اين تدبيري عقلاني است و حتي اگر امام هم بر آن تاكيد نمي‌كردند، رعايت آن الزام عقلي داشت. به بيان روشن‌تر براي اينكه نظامي‌ها بتوانند از كيان كشور دفاع كنند نيازمند پشتوانه استراتژيك اجتماعي هستند و براي اينكه در اين مساله حمايت كليت جامعه را داشته باشند، نبايد در اختلافات اجتماعي، به حمايت يكي از طرف‌هاي اجتماعي متهم شوند، زيرا در اين صورت به‌طور طبيعي ساير طرف‌هاي جامعه را از دست مي‌دهند. وقتي پشتوانه مردمي نظامي‌ها كاهش يابد، توان دفاعي و قدرت بازدارندگي كشور افت مي‌كند. پس عقل حكم مي‌كند كه براي از دست نرفتن پايگاه اجتماعي، نظامي‌ها وارد سياست نشوند.» با اين حال گاهي اختلاف‌نظر يا روش‌هاي ميان نظاميان و ديپلمات‌ها با يكديگر در تقابل است و رشيد در اين گفت‌وگو به اين سوال پاسخ داده كه چطور مي‌توان از اين اختلاف جلوگيري كرد. او معتقد است: «در يك نظام به‌هم پيوسته، مواضع تند نظاميان و عبارات نرم ديپلمات‌ها، در مركز ثقل و هسته تصميمات راهبردي نظام، با يكديگر هماهنگ مي‌شود يا حداقل از اين مواضع ظاهرا متضاد، در جهت موفقيت هر يك از دو مجموعه نظامي و سياسي نهايت بهره‌گيري صورت مي‌گيرد.» او البته تاكيد دارد كه اين تضاد و تفاوت طبيعي است و گفت: «پس تفاوت بين مواضع صاحب‌منصبان اين دو انديشه كاملا طبيعي است، به‌طوري كه در يك نظام آزاد چه‌بسا اين مواضع متناقض گاهي براي نظام مربوطه هزينه‌آور مي‌شود. اما درباره مسائلي شبيه آنچه در قضيه سفارت عربستان پيش آمد، نمي‌توان آن را به حساب نظاميان گذاشت، بلكه اساسا اقدامي كه منجر به آسيب‌ديدگي منافع ملي شد، مشكوك بود و هيچ بعيد نيست كه عناصري مرموز از ساده‌لوحي گروهي استفاده كرده و به منافع ملي‌مان آسيب رسانده باشند.» بخش ديگري از اين مصاحبه نيز به اين سوال پاسخ داده كه «چرا امام از حرف خود مبني بر ممنوعيت حضور روحاني‌ها در امور اجرايي عدول كرد؟» رشيد بر اين باور است كه «همواره تئوري‌ها هنگامي كه مي‌خواهند جامه عمل بپوشند، ناچار به حاشيه‌نويسي مي‌شوند. اظهارات امام در نوفل‌لوشاتو و در آغاز انقلاب هم از همين منظر قابل بررسي است. بله امام با حضور روحانيون بر مصادر اجرايي موافق نبود، اما حوادثي كه بعد از انقلاب به وقوع پيوست، برخي تجويزهاي استثنايي را ايجاب كرد. جاي سوال اينجاست مگر همان وضعيت اضطراري كه
بر اثر بحران ناشي از ترور پي‌درپي شخصيت‌هاي مشهور به وجود آمد هنوز پا برجاست كه مسلما آن وضعيت وجود ندارد. پس چه نيكوست كه به همان انديشه امام برگرديم و حضور روحانيت را به جز حضور در مراكز قضايي و قانونگذاري نپذيريم.»
او تاكيد دارد: «حيف، حيف كه اگر پيچ‌ها و گردنه‌هايي را كه انقلاب از آن عبور كرده است، بدون حب و بغض و بدون دستكاري براي نسل‌ها و مخاطبان عصر انقلاب و بعد از انقلاب بازگو مي‌شديم، امروز جامعه مي‌دانست كه نظام از كجاها ضربه خورده است. يا هيچ مي‌دانيد كه روزي در اين كشور يكي از شخصيت‌هاي بارز و روحاني اين نظام در جمعي از روحانيون گفته بود كه حمايت ما از بهشتي در برابر بني‌صدر دفع افسد به فاسد است؟ آيا مي‌دانيد كه روزي در اين كشور امام از تسبيح به دست‌ها و نمازشب‌خوان‌ها به فرياد درآمد و گفت: «سعدي از دست دوستان فرياد؟»»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون