ديدگاههاي مشاور پيشين امنيت ملي ترامپ در مورد پكن:
امريكا در مورد چين چگونه ميانديشد
اچ آر مكمستر| ترجمه: شهاب شهسواري
اشاره: در شرايطي كه جهان شاهد رويارويي هر چه گستردهتر دو ابرقدرت اقتصادي جهان براي كنترل نظام بينالمللي است، هربرت مكمستر، ژنرال پيشين نيروهاي مسلح امريكا و مشاور پيشين امنيت ملي امريكا، در بخشي از كتاب در دست انتشارش توضيح داده است كه چرا امريكا نيازمند تغيير رويكرد به چين و تلاش براي جلوگيري از توسعه اين قدرت نوظهور جهاني است. ديدگاههاي يك مقام نظامي و امنيتي امريكايي، هر چند لزوما بيانگر واقعيت موجود در روابط بينالمللي نيست و روايتي يكجانبه از نگرانيهاي دولت ايالات متحده امريكا از آينده انحصار قدرتش در جهان است، اما بخشي از انگيزهها و پيشرانههاي نظري رويارويي فكر جمهوري خلق چين و ايالات متحده امريكا در دوران معاصر را نشان ميدهد. كتاب «جبههها: نبرد براي دفاع از آزادي جهان» نوشته هربرت مكمستر، مشاور پيشين امنيت ملي رييسجمهور امريكا، قرار است ماه آينده در اين كشور منتشر شود. قطعا ترجمه و بازنشر خلاصهاي از اين فصل كتاب، بازتاب ديدگاهها و نظرات روزنامه اعتماد نيست، اما مطالعه چنين ديدگاههايي كمك ميكند تا ساختار نظام بينالمللي و انگيزه قدرتهاي جهاني براي رويارويي با يكديگر را بهتر درك كرد. اين بخش از كتاب مكمستر بهرغم توصيف يكجانبه و هولناك از رفتار دولت چين، در مبناي خود ميزان نگراني و وحشت دولت ايالات متحده امريكا از ايجاد رقباي جديد در عرصه بينالمللي را نشان ميدهد.
از روز اولي كه در مقام مشاور امنيت ملي رييسجمهور امريكا مشغول به كار شدم، اصليترين مشغوليت ذهنيام چين بود. چين يكي از اصليترين بازيگران در پرونده هستهاي كره شمالي بود كه از سوي رييسجمهور قبلي، باراك اوباما، به عنوان «فوريترين مشكل دولت جديد» مطرح شده بود. سوالات زيادي در مورد ماهيت و آينده روابط ميان چين و ايالات متحده امريكا وجود داشت. چينيها جهانبيني كاملا متفاوتي نسبت به امريكا دارند. از تحولات شتابزده دوران دنگشيائوپينگ در دهه ۱۹۷۰ تاكنون، رابطه دو كشور بر اساس اين مباني پيش رفته است: بعد از پذيرش چين در نظام سياسي و اقتصادي بينالمللي، چين بر اساس قواعد رفتار و بازارهايش را به روي جهان باز و اقتصادش را خصوصي ميكند. هر قدر اقتصاد چين شكوفاتر شود، دولت هم بيشتر به آزاديهاي سياسي فردي احترام ميگذارد. اما در طول اين سالها، همه اين فرضها غلط از آب درآمده است.
چين به اين دليل كه رهبرانش الگوي بسته و خودكامه را به عنوان جايگزيني براي حاكميت دموكراتيك و اقتصاد بازار آزاد مطرح ميكنند، به يك تهديد بدل شده است.
جان كينگ فربنك (John King Fairbank) استاد تاريخ دانشگاه هاروارد و پدرخوانده دانش چينشناسي در امريكا ميگويد: براي درك بهتر سياستها و اقدامات رهبران چين داشتن دورنماي تاريخي از چين «نه يك دانش تجملي، بلكه يك ضرورت» است. زماني كه در مقام مشاور امنيت ملي رييسجمهور امريكا در سال ۲۰۱۷ به چين سفر كردم، شي جينپينگ، رييسجمهور چين و ديگر مقامهاي اين كشور، براي رساندن پيامشان به شدت روي تاريخ و رويدادهاي تاريخي تاكيد ميكردند. اما آنها معمولا فقط به برخي واقعيتهاي تاريخي استناد ميكردند و از برخي ديگر اجتناب ميكردند. هيات اعزامي ايالات متحده امريكا كه شامل دونالد ترامپ، رييسجمهور، بانوي اول، ركس تيلرسون، وزير خارجه وتري برانستاد، سفير ايالات متحده در چين بود، اولين كلاس درس تاريخياش را در بازديد از «شهر ممنوعه»، مجموعه محل اقامت امپراتوران چين در طول پنج قرن تجربه كرد. همراه هيات ما شي جينپينگ با همسرش و تعدادي ديگر از رهبران ارشد چين در اين بازديد حضور داشتند. پيام نه تنها به صورت خصوصي، بلكه در اظهارات عمومي، گزارش تلويزيون رسمي و حتي در ماهيت خود بازديد مطرح شد. اين پيام در سخنراني سه هفته پيش از بازديد ما، توسط شي جينپينگ در برابر نوزدهمين كنگره ملي حزب كمونيست هم بيان شده بود: «تلاش براي نوسازي ملت چين». آنگونه كه شي جينپينگ ميگفت «نوسازي» يعني رونق، تلاش جمعي، سوسياليسم و بزرگداشت «روياي چيني». شهر ممنوعه بهترين پسزمينه براي شي بود تا عزم خودش براي «نزديك كردن بيشتر چين به ميانه صحنه جهاني و مشاركت بيشتر با بشريت» را نشان دهد.
درست مانند اختتاميه المپيك ۲۰۰۸ پكن كه ابتكارهاي نوين فناوري در پسزمينه تاريخ ۵۰۰۰ ساله چين براي اجراي مراسم به كار گرفته شده بود، بازديد از شهر ممنوعه هم در واقع يادآوري اين نكته بود كه امپراتوران چين قرنها در نقطه مركزي كره زمين زيستهاند. سبك معماري ساختمانها، بيانگر، شعار محوري كنفسيوسي بود: سلسلهمراتب و هماهنگي، با هم چفت ميشوند، اما از هم مستقل هستند. اما در شرايطي كه تصاوير بازديد ما از شبكههاي تلويزيوني چين براي جهانيان پخش ميشد، در كنار پيامهايي كه چينيها براي ما داشتند يك احساس ناامني بنيادين در ميان آنها كاملا مشهود بود. شهر ممنوعه در ماهيت طراحياش نشاندهنده يك واقعيت بود: تكبر و اعتماد به نفس براي مشاهده از بيرون و دلهره و نگراني از درون. ژو دي، امپراتوري كه شهر ممنوعه را ساخت، در واقع بيش از آنكه نگران حمله خارجي از جمله جهانگشايي مجدد مغولها باشد، نگران شورشهاي داخلي بود. او براي شناسايي و حذف مخالفانش، يك شبكه وسيع جاسوسي ايجاد كرد، او نه تنها فرمان اعدام همه كساني را كه متهم به خيانت بودند صادر ميكرد، بلكه همه خانواده آنها را نيز به جوخه اعدام ميسپرد. امپراتوري كه با حالتي خودكامه و قدرتمند، از درون شهر ممنوعه و از دور اعمال حاكميت ميكرد، از درون نسبت به فساد و تهديدات داخلي به شدت آسيبپذير بود.
هنگام ترك چين، من از هر زمان ديگر بيشتر قانع شده بودم كه تغيير در سياست امريكا در مورد چين ضروري است. بازديد از شهر ممنوعه به من نشان داد كه تا چه اندازه حكومت چين وحشت و جاهطلبي تواماني براي گسترش قدرتش درون و بيرون چين دارد.
درون چين، دولت نسبت به هيچ شكلي از آزادي بيان و مخالفت تحمل نشان نميدهد. سياستهاي سركوبگرايانه و دستكاري احساسات و افكار عمومي در تبت، براي همه آشناست. كليساي كاتوليك و مذاهب رو به گسترش پروتستان، يك نگراني عميق براي شي جينپينگ و حزبش هستند. در هنگكنگ، تلاشهاي دولت چين براي افزايش اختياراتش سال گذشته موجي از اعتراضات عمومي را كليد زد، در استان مسلماننشين سين كيانگ دستكم يك ميليون نفر به اردوگاههاي بازآموزي اجباري برده شدهاند.
مسوولان حكومتي چين، ساخت يك حكومت مركزي با توان جاسوسي از همگان را با سرعتي بيسابقه شتاب بخشيدهاند. براي يك ميليارد و ۴۰۰ ميليون چيني، تماشاي دايمي تبليغات حكومتي در تلويزيون و تمام نقاط ديگر يك بخش عادي زندگي محسوب ميشود. دانشگاهها اجازه ندارند مفاهيم «ليبراليسم غربي» و حقوق فردي، آزادي بيان، حكومت بر مبناي نمايندگي و حاكميت قانون را آموزش دهند. دانشجويان و دانشآموزان متوسطه مجبور هستند تا واحد درسي «تفكرات شي جينپينگ در مورد سوسياليسم با ويژگيهاي چيني براي عصر نو» را آموزش ببينند. ۱۴ نكته فلسفي شي جينپينگ، پراستفادهترين نرمافزار موبايل در سراسر چين است، براي نصب اين نرمافزار بايد نام واقعي و شماره تلفن همراه را وارد كرد تا از اين طريق بتوان مقالات در مورد ۱۴ نكته فلسفي شي جينپينگ را مطالعه كرد، نظر نوشت و از همه مهمتر آزمونهاي آنلاين تستي داد. اين نرمافزار در واقع يك ساختار مركزي دادههاست كه بر اساس آن نمره ميزان همبستگي و علاقه شهروندان با اهداف حزب كمونيست ارزيابي ميشود. ارزيابيها بر اساس نمرات اين اپ در تشخيص صلاحيت يك شهروند براي دريافت وام، استخدام در ادارات دولتي، دريافت تسهيلات مسكن و حمل و نقل و غيره استفاده ميشود. تلاشهاي حكومت چين براي كنترل در داخل كشور، بسيار بهتر از نحوه رفتار اين حكومت در بيرون مرزها شناخته شده است. در اينجا هم احساس ناامني، در كنار جاهطلبي همافزايي دارند. چين قصد دارد يك ساختار حاكميت مركزي بر اساس باج و خراج از دولتهاي ضعيفتر تاسيس كند كه بر سه اصل و شعار محوري استوار است: ۱- ساخت چين ۲۰۲۵، ۲- ابتكار يك كمربند يك راه، ۳- آميختگي نظاميان و غيرنظاميان.
شعار ساخت چين ۲۰۲۵ با هدف كاهش وابستگي چين به خارج از لحاظ فناوري و علمي تا نيمه دهه سوم قرن بيست و يك تعريف شده است. در اين چارچوب قراردادهاي تجاري مبتني بر اجبار انتقال فناوري اصليترين روش چين براي دريافت فناوريهاي جديد است. ابتكار يك كمربند يك راه، يك برنامه وسيع دولتي براي سرمايهگذاري يك تريليون دلاري براي ايجاد يك مسير تجاري در سواحل اقيانوس آرام، هند، اوراسيا و فراتر از آن است. هدف اصلي اين طرح قرار دادن چين در مركز شبكهاي جهاني از ارتباطها و مسيرهاي تجاري است. بعد از آغاز اين پروژه، بسياري از كشورهايي كه سرمايهگذاريها و وامهاي چين را دريافت كردند، متوجه شدند كه هر سرمايهگذاري چين، با شرايط خاص تحميلي انجام ميشود. چين ابتدا دولتها را وادار ميكند كه براي پروژههاي زيرساختي وسيع از بانكهاي دولتي چين و زماني كه دولتها حسابي زير بار وام رفتند، آنها را وادار به پيروي از سياست خارجي چين ميكند. براي كشورهاي ضعيفتري كه اقتصادهايي شكننده دارند، يك راه يك كمربند، دام بدهكاري است. اما از همه سه شعار اصلي تماميتخواهانهتر، شعار «آميختگي نظاميان و غيرنظاميان» است. مبناي اين شعار، به خدمت گرفتن تمام امكانات علمي، اقتصادي و اجتماعي در كشور براي تقويت توان نظامي است. بر اساس اين شعار، تمامي نهادهاي اقتصادي چين تشويق ميشوند تا براي در اختيار گرفتن ابتكارات و فناوريهاي نوين و قرار دادن آن در اختيار ارتش، تلاش كنند. چنين رويكردي باعث ميشود تا فناوريهاي مسروقه از كمپانيها در حوزههاي متعددي از جمله هوا فضا، فناوري اطلاعات، زيستشناسي و غيره به سرعت در اختيار ارتش چين قرار گيرد.
بسياري از كمپانيهاي چيني از سرمايهگذاريهاي امريكايي و غربي بهرهمند ميشوند. با غربالگري دقيقتر بازارهاي سهام امريكا، اروپا و ژاپن بايد جلوي حضور كمپانيهايي كه همدست خودكامگي دولت چين هستند، گرفته شود. بخش عمده سرمايه جهان در اختيار ماست و ما خيلي بيشتر از آنچه استفاده ميكنيم، اهرم در اختيار داريم. بايد جلوي كمپانيهاي ارتباطي چين را بگيريم. بايد روابط مثبتمان را با مردم چيني تقويت كنيم. امريكا و ديگر كشورهاي جهان آزاد بايد ويزاهاي بيشتري به چينيها بدهند و آنها را در مكانهاي امن اسكان دهند. چينيهايي كه با آدمهاي جهان آزاد ارتباط داشته باشند، احتمال بيشتري دارد تا وقتي به كشورشان باز ميگردند، سياستهاي دولتشان را زير سوال ببرند. چينيهاي خارج از مرز چين بايد از دريافت اطلاعات از منابع چيني كه محتواي آن پروپاگاندا و تبليغات است، محافظت شوند.
بدون واكنش موثر از سوي ايالات متحده و ديگر كشورهاي مشابه ما، چين در ترويج اقتصادي دولتياش گستاختر ميشود، بازديد از چين، من را قانع كرد كه كشورهاي غربي نبايد بيش از اين با مباني غربي به چين نگاه كنند.