درباره برنامهريزيهاي اين روزهاي اداره كل هنرهاي نمايشي
فرار به جلوي پرسشگراني كه بايد پاسخگو باشند
بابك احمدي
كافي است در نظر بگيريم اداره كل هنرهاي نمايشي در دوران ثبات نسبي، صدها ميليون و چهبسا چندين ميليارد تومان به هنرمندان بدهكار شد؛ رويهاي البته مالوف در مباحث مديريت فرهنگي ايران بين مديران و فعالان. پس از خداحافظي شهرام كرمي و معرفي قادر آشنا به عنوان مدير كل جديد، او بلافاصله و در اولين گام رئوس برنامههاي مدنظر خود را در يازده بند منتشر كرد. پيشتر نيز نوشته بودم كه در نگاه نخست نفس اين عمل بيش از آنكه در بخش نتايج ملموس واجد اهميت باشد، در زمينه ايجاد امنيت رواني بين گروههاي نمايشي سراسر كشور موثر و تسكيندهنده است چراكه همه آنها به واسطه شرايط بغرنج به وجود آمده، هرلحظه نسبت به فردا نگران و مضطربند و چه سمي مهلكتر از اضطراب مدام براي اهل هنر؟
براين اساس انتشار پارهاي يادداشتهاي سراسيمه و فاقد نگاه كارشناسي در بعضي رسانههاي مشخصا عليه تئاتر حتي ارزش لحظهاي درنگ هم ندارد. جز اينها هم نديدم كسي به ماجرا نگاه جدي كرده باشد كه اصولا شرايط اضطراري پيشآمده امكان هرگونه مواجهه انتقادي دقيق را سلب ميكند. فقط يك نمونه اشاره كنم كه عنوان شده «اين برنامه قديمي است و قبلا در يك دولت ديگر تكرار شده، آن زمان اتفاقي نو بوده ولي امروز نيست» در پاسخ بايد گفت اين رئوس به قدري سادهاند و ابتدايي - مانند نيازهاي اوليه بشر - كه آن زمان «نو» نبودند و طبعا امروز هم تازگي ندارد، فقط مشكل اينجا است كه بعضي در حد 8 سال هم تاريخ نميدانند.
اينكه «اداره كل هنرهاي نمايشي» امروز و «مركز هنرهاي نمايشي» ديروز همواره در طول دوران فعاليتش از ابتداي انقلاب تا امروز با مشكل پرداخت ديون و مطالبات اهالي هنر دست و پنجه نرم كرده بركسي پوشيده نيست، رسانههاي تازه مدعي بايد پاسخ دهند كه براي رفع اين نقص و راهافتادن موتور فعاليتهاي فرهنگي چه كردهاند؟ به اين اعتبار لازم است يادآوري كنم امروز آنها حق طرح پرسش ندارند، بلكه بايد پاسخگو باشند كه براي گسترش جريان تئاتر و افزايش بودجه هنرهاي نمايشي چه كردهاند؟ بگذريم. سرشت و نتيجه عملكرد بعضي تازه پرسشگر! نشان ميدهد اين استراتژي فرار رو به جلو است و كارنامه آنها جز بستن شمشير از رو براي هنر چيز ديگري نشان نميدهد.
براي اين دسته بايد گفت كه «درستكاري»، «مهارت درك اطلاعات» و «مهارت گروهسازي» از جمله ويژگيهاي يك مدير موفق است كه مدير كل هنرهاي نمايشي به اعتبار همين رئوس اعلامي مدنظر و اولين حكمي كه صادر كرد - اتابك نادري به عنوان مسوول بررسي شرايط و ضرر و زيانهاي گروهها و تماشاخانههاي خصوصي در وضعيت كرونايي پيش آمده معرفي شد – نشان داد هم از درك اطلاعات كنوني تئاتر برميآيد و هم مهارت فعالان اين عرصه را ميشناسد. مدير موفق يك پردازشگر اطلاعات است و گيرندههاي حسي قوي دارد. او ميتواند حوادث در حال وقوع را كمي زودتر از موعد شناسايي و پيشبينيها و تمهيدات لازم را فراهم كند؛ حالآنكه پيشبيني زيانهاي مالي ناشي از كرونا با توجه به بيانيههاي نهادهاي صنفي و پيگيري رسانهها – خبرنگاران صاحب دغدغه – كار دشواري نبود.
آشنا بلافاصله پرداخت بخشي از مطالبات را پيگير شد: «براساس مصوبه شوراي حمايت ادارهكل هنرهاي نمايشي مطالبات هنرمندان تئاتر در ششماه نخست سال ۱۳۹۸ و هنرمندان حاضر در سيوهشتمين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر توسط انجمن هنرهاي نمايشي پرداخت شد. مدير كل هنرهاي نمايشي پيشتر اعلام كرده بود تلاش بر اين است كه مطالبات هنرمندان تئاتر در سال ۹۸ در ايام باقيمانده از فروردين و نهايتا تا ارديبهشت ماه سال جاري پرداخت شود.» در اين مرحله او خوش قولي كرده تا يك گام ديگر به ايجاد ثبات و امنيت در اين شرايط نزديك شود و در عينحال بيان ميكند: «البته بخشي از مطالبات مربوط به جشنواره فجر را پرداخت كرديم و اميدواريم بتوانيم تا اواخر ارديبهشتماه امسال كل مطالبات هنرمندان عزيز را تسويه كنيم و با خيالي آسوده برنامهريزي دقيقي را انجام دهيم.» حالا با مدير كلي مواجه هستيم كه نسبت به گذشته تجربه بيشتري دارد: «آن زمان شش ماه مانده به رفتن من از ادارهكل تمام مطالبات مالي تسويه شد. آن زمان هم تنها بيست درصد بودجه محقق شد و شرايط خوبي نبود ولي باورم بر اين است كه خدمت كردن به مردم نوعي افتخار براي بنده و امثال بنده است و مدير بايد تلاش كند تا از تمام اين ظرفيتها استفاده بكند.»
به هرحال معتقدم با پيگيري دقيق مديرعامل «خانه تئاتر» و همافزايي با اداره كل هنرهاي نمايشي، پيگيري ضرر و زيان هنرمندان تئاتر نبايد كار چندان دشواري باشد. پس از موضوع عبور ميكنم و دو نكته را مدنظر قرار ميدهم كه يكي از آنها در قالب رئوس برنامههاي قادر آشنا هم ديده ميشد. اعتبار بخشيدن به انجمن هنرهاي نمايشي درست در زمانهاي كه عدهاي كمر به انحلال اين نهاد بسته بودند عملي بسيار هوشمندانه است، چنان كه در بند هفتم برنامههاي قادر آشنا ميخوانيم: «توجه جدي به تثبيت جايگاه و نقش انجمن هنرهاي نمايشي استانها در گسترش تئاتر» و اين مقاومت در برابر جريانهاي منفعتطلب بسيار ارزشمند است و ميتوان گفت اين مدير همين حالا براي خودش دشمنتراشي كرده است. نكته دوم، ضرورت معرفي هرچه سريعتر مديرعامل انجمن هنرهاي نمايشي است كه بعد از استعفاي حميد نيلي و انتصابش به عنوان مديرعامل «انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس» به صورت موقت و قطعا با تمركز كمتر اداره ميشود. بنابراين در نگاه نخست ميتوانم اينطور ادعا كنم كه قادر آشنا به اعتبار مديريت در سال پاياني دولت مشوش دهم توان اداره اوضاع كنوني را خواهد داشت. يعني غير از اين مدير آشنا به امور به هم ريخته! گزينهاي نيست كه قادر به هدايت كشتي هنرهاي نمايشي در اين درياي مواج و متلاطم كرونايي باشد.