اقتصاد روزنامه و زنده ماندن در شرايط سخت
سينا قنبرپور
«زندگي در شرايط سخت» عنوان يكي از سرفصلهايي بود كه در خدمت سربازي آموزش ميدادند. چيزهايي از اين قبيل كه با حجم محدود آب بتوانيم چند روز دوام بياوريم يا چگونه منابعي براي ادامه حيات پيدا كنيم تا نيروي كمكي برسد. اين سرفصل براي طبيعتگردان هم جايگاه ويژهاي دارد و آنها كه دل به طبيعت ميسپارند، ميدانند كه روح طبيعت وحشي است و قواعد خود را دارد. بنابراين از چيزي به نام «هنر زنده ماندن در طبيعت» سخن به ميان ميآيد و آموزشهايي در اين باره در دورههاي طبيعتگردي ارايه ميشود. از جهتيابي در شب و نقاط خاص گرفته تا چگونگي حفظ حيات يا تامين منابع حياتي نظير آب و خوراك. يا در امان ماندن از بلاياي طبيعي و نظاير آن. حالا بيش از دو ماه است كه به طور رسمي از ثبت مرگ بر اثر كرونا در ايران سپري شده است. آثار شيوع اين بيماري و شيوههاي مواجهه و مهار آن عجيب شده است. كسب وكارهاي مختلف را زخمهاي عميقي زده است. «مطبوعات» نيز از اين جملهاند. اقتصاد مطبوعات كه البته تابعي از بازار عرضه و تقاضاست، مدتهاست كه بيمار است. از گذشته اقتصاد مطبوعات به شيوه سنتي به «فروش تك نسخه»، «فروش بر پايه اشتراك»، «آگهي» و «اسپانسر» استوار بوده است. در اين سالها رفتهرفته فروش تك نسخه به دلايل مختلف از جمله اقبال شبكههاي اجتماعي و ناتواني مطبوعات در تامين نيازهاي مخاطب و به روزرساني كاهش يافته و كمكم منابع آگهي هم محدود و محدودتر شده است. اشتراك هميشه وضع نامناسبي در ايران داشته و هيچگاه تجربه خوبي از اين شيوه وجود نداشته است. حالا كه وضع كسب وكارهاي مختلف بر اثر شيوع ويروس كرونا آسيب ديده و حتي به وخامت افتاده عملا امكان اسپانسر شدن و انتشار آگهي هم محدود و غيرممكن مينمايد. در چنين شرايطي ديگر نميتوان سازه اقتصاد مطبوعات را بر پايه آن 4 ستون پيشگفته، استوار نگه داشت. در اين روزها اگر مردم از خانه خود بيرون بزنند، هزار دغدغه و نگراني دارند و كمتر حوصله ايستادن پاي دكه روزنامهفروشي و احيانا خرج كردن اسكناسي 5 هزار توماني دارند تا نسخه كاغذي بخرند. تيراژ مطبوعات نسبت به اسفند 1398 به شدت كاهش يافته است. اگر وضعيت به همين شيوه ادامه يابد، پرسش اصلي اين است كه مطبوعات چگونه ميخواهند، چرخه اقتصادي خود را در حركت نگه دارند. مطبوعاتي كه به نهادهاي دولتي يا عمومي وابستهاند ممكن است مدتي بتوانند با تزريق كمك به اين روند ادامه دهند اما مطبوعات بخش خصوصي قدرت چنين ريسكي را ندارند. بنابراين پرسش اين است كه مطبوعات در اين شرايط عجيب و سخت چگونه قرار است زنده بمانند. با اين پرسش دو مجموعه كار لازم است تا مريضي كه مطبوعات باشد را بتوان زنده نگه داشت. نخست آنكه بتوان طرحها و ايدههاي نو براي چرخه اقتصادي مطبوعات طراحي و اجرا كرد و ديگر اينكه محتواي مطبوعات را به سمت تامين نيازهاي مردم و در نتيجه احياي يكي از آن 4 ستون اصلي سوق داد. تلاش ما اين است كه بتوانيم ضمن ايجاد بستري براي طرح ديدگاههاي مختلف، فرصت بروز و ظهور ايدههاي نو براي چرخه اقتصادي مطبوعات را فراهم كرده و در اين شرايط سخت زنده بمانيم.