بازار تبادل اطلاعات آنلاين حالا از هر زمان ديگري داغتر است و پر رونقتر. همين روز گذشته گفتوگوي زنده رامين صديقي مدير نشر موسيقي هرمس با «نيك برتش» پيانيست شناختهشده سوييسي را تماشا ميكردم؛ سه ساعت بعد نوبت به علي شمس، نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر رسيد كه با رحمت اميني ديگر كارگردان و مدرس دانشگاه درباره تاريخچه «كمديان دلارته» ايتاليايي گپ و گفت كنند. هر دو نمونه هم از بازه يكساعته پيشفرض اينستاگرام پيروي كردند، بنابراين در مجموع دو ساعت گپ و گفت جذاب ديدم با ميزان زيادي اطلاعات دست اول درباره اوضاع هنرمند موسيقي اهل سوييس در دوران كرونا و ايدههايش، به علاوه نكاتي آموختم در اين باره كه تئاتر سنتي ايتاليا مثلا از قرن پانزدهم آغاز شده، با بهرهگيري از چه ويژگيهايي ساخته ميشود و تا امروز چه سرگذشتي داشته. پيش از اين بعضي معتقد بودند زندگي در قرنطينه فرصت خوبي در اختيار هنرمندان هنرهاي انفرادي مثل موسيقي و تجسمي گذاشته تا پيوند خود و مخاطب را مستحكمتر كنند، اما كافي است در فضاي مجازي گشتي بزنيد كه ببينيد سروكله نمايش آنلاين فيلم- تئاترها پيدا شده است. گرچه همين هفته گذشته مصطفي كوشكي براي نمايش آنلاين «روياي شب نيمه تابستان» تلاش كرد و با ممانعت مواجه شد اما ظاهرا بايد مساله را تا حدي برطرف شده در نظر بگيريم. بازار آموزش آنلاين تئاتر، انتشار فيلم اجراهاي خارجي كمپانيهاي تئاتري معروف جهان نيز داغ شده و جريان طوري پيش ميرود كه همهچيز بيشتر به فيلمهاي سينمايي علمي - تخيلي شباهت پيدا كرده: «غول خفته آرامآرام چشم باز ميكند». طبق انتظار اين جريان موافقان و مخالفاني هم براي خود تراشيده كه در ادامه گزارش اشاره ميكنم.
موافقان و مخالفان آموزش تئاتر در فضاي آنلاين
درست يك روز بعد از زادروز تولد زندهياد حميد سمندريان، خبرگزاري ايسنا با افسانه ماهيان، بازيگر و كارگردان تئاتر و از شاگردان اين هنرمند فقيد گفتوگويي انجام داد و با انتخاب تيتر «حضور دوباره حميد سمندريان در كلاسهاي تئاتر» ابهامي به وجود آورد كه در ادامه بايد آن را برطرف ميكرد: «حميد سمندريان به تئاتر ايران باز ميگردد و ديگر بار دانشجويان و هنرجويان ميتوانند دركلاسهاي درس او حضور پيدا كنند؛ اين جمله به هيچ عنوان تخيلي يا برآمده از يك آرزوي محال نيست» در نگاه اول، اين يكي عملا به فانتزيهاي هرژه در «تن تن» و ماجراهاي ژول ورن شباهت داشت ولي با در نظر گرفتن فضاي سايبري تئاتر اين روزها تا حدي قابل پيشبيني بود كه ماجرا به فضاي آنلاين ارتباط پيدا ميكند: «از كلاسهاي آموزشي ايشان آرشيو تصويري كاملي دارم. ضمن اينكه بيش از 80 گفتوگوي ضبطشده از ايشان نزد من است. بهطوريكه با همه اينها ميتوان واحد درسي حميد سمندريان را در دانشگاه تعريف كرد. مدتهاست درباره چگونگي توزيع فيلم كلاسهاي آموزشي استاد سمندريان فكر ميكنم و اين روزها يكي از مهمترين هدفهاي من اين است كه اين فيلمهاي ضبطشده را به بهترين شكلي منتشر و توزيع كنم زيرا اين مهمترين ميراثي است كه از استاد باقي مانده و آنچه ما و نسلهاي پس از ما را به ايشان وصل ميكند» البته ماهيان در ادامه اظهارنظري ميكند كه به شائبه مخالفتش با برگزاري كلاسهاي آموزشي آنلاين دامن ميزند: «امروزه مطالب آموزشي زيادي در كلاسهاي آنلاين ارايه ميشود ولي شكل درست آموزش بازيگري و كارگرداني تئاتر در رو در رو بودن آن است اما در مورد استاداني مانند حميد سمندريان يا ديگر استادان تاثيرگذار ما، وجود اين فيلمهاي آموزشي گنجينه گرانبهاست.»
پيام فروتن، مدرس دانشگاه در زمينه طراحي صحنه نيز روز گذشته با انتشار پستي در فضاي مجازي نسبت به عواقب برگزاري كلاسهاي آنلاين تئاتر «هشدار» داد: «هشدار ميدهم! نسبت به رويدادهايي كه اين روزها در حوزه تئاتر در حال رخ دادن است. در اين دوران قرنطينهنشيني و تعطيلي تئاتر، انواع و اقسام جشنوارههاي عجيب و غريب و كلاسهاي مجازي در حال برگزاري است. جشنواره تئاتر خانگي، جشنواره نمايشنامهنويسي خانگي، جشنواره مونولوگ، جشنواره نمايشنامهخواني و كلاسهاي آنلاين بازيگري و كارگرداني و... زماني كه موبايلهاي دوربيندار آمدند، هر بنده خدايي عكاس شد! فيسبوك همه را شاعر كرد و حالا قرنطينه همه را استاد كرده است (البته با اعطاي گواهينامه به مثلا هنرجويان براي دورههايي كه ماهيت آنها عملي و رودررو است!) كرونا ميرود و ما ميمانيم با انبوه تئاتريهاي جديد بيسواد و بيتجربه و صحنهنديده رزومهدار و مدركدار! آقاجان! تئاتر يك مقوله بسيار جدي است. آموزش درست ميخواهد؛ تجربه ميخواهد؛ رنج كشيدن ميخواهد، مطالعه ميخواهد!»
گويي كه نيما دهقاني از هنرمندان جوان تئاتر نظر كاملا متفاوت دارد. او كه همين چندي پيش با همراهي دوستان هنرمندش جشنواره آنلاين «reconnect» (ارتباط مجدد) را با حضور هنرمندان ايراني و خارجي برگزار كرد، درباره گسترش استقبال از فضاي مجازي مينويسد: «ما با يك «آغاز» مواجه هستيم. تجربه آبتني در بركهاي كه با جداري سست به آبهاي آزاد متصل است. از ميان همين هياهوي لايو فاخر و مبتذل، هنرمند و بيهنر، با حجاب و بيحجاب، جرياني پيدا خواهد شد كه آغازش همينجاست. از همين جستوجو كردن و بازي دادن و بازي ديدن و «تامل» كردن و «تحمل» كردن و «ريپورت» كردن و مهمتر از همه «تماشا كردن»... «اكنون» تنها توانايي توليد يا توصيف داريم، بيش از آن؛ خودزني/سنگاندازي است. بيشك ديرتر، «شاهدان» (در لباس منتقد و تحليلگر) تاريخش را خواهند نوشت.»
تئاترشهر نميخوابد
نياز به گفتن نيست كه شرايط ويروسي پيشآمده سالنهاي تئاتري اعم از دولتي و غير دولتي را به سكوتي اجباري واداشته، ولي نبايد از حق گذشت كه در ميان همه سالنهاي موجود، خاموشي چراغ مجموعه تئاترشهر به عنوان نماد جريان تئاتر در پايتخت – اگر نگوييم در كشور- يكي از رشكبرانگيزترين خاموشيهاي روزگار كرونا است. روز گذشته خبر رسيد كه مديريت مجموعه براي روشن شدن چراغ «تئاترشهر» تمهيداتي در نظر دارد. اسدي در گفتوگو با مهر اعلام كرد براي حفظ ارتباط با مخاطبان و هنرمندان و تداوم تاثيرگذاري اين مجموعه، طرح و برنامهاي براي برگزاري فعاليتهاي تئاتر در فضاي مجازي در دست تدوين است: «ظرفيت فضاي مجازي امكاناتي به ما ميدهد. ما فاز دوم طرح را در ۲ حوزه مدنظر قرار دادهايم، فكر ميكنيم آيا ميشود نوعي ارتباط جديد را برقرار كرد كه محصول تئاتري با حفظ تمام آن استانداردهاي ايمني و سلامت از طريق فضاي مجازي در اختيار مخاطبان قرار بگيرد. دوم اينكه تئاتر شهر همواره در كنار اجراهاي خود فعاليتهايي نظير نشستهاي پژوهشي و بحثها و گفتوگوها داشته كه اين روزها خيلي در فضاي مجازي داغ است و دوستان به شكل مبسوطي آن را انجام ميدهند، ما با مركزيت تئاتر شهر در قالب برنامهاي مدون اين فعاليت را ساماندهي و از اين فرصت استفاده ميكنيم.»
بازار داغ دانلودهاي غيرقانوني و پخش بدون كپيرايت
اما مگر ميشود درباره فضاي آنلاين صحبت كنيم و از پخش فيلم خبري نباشد؟ با شروع رايزنيها براي راهاندازي كسب و كارهاي حداقلي تئاتر، سايتها دست به كار شدند تا شرايط پخش فيلم-تئاترها و فروش بليت طراحي شود. يك سايت تئاتري در همين گيرودار اعلام كرد قصد دارد هر شب فيلم اجراي يكي از معتبرترين كمپانيهاي تئاتر دنيا را براي مخاطبان به نمايش بگذارد. اين خبر با هجمه و اعتراض گروههايي همراه شد كه اين عمل را مصداق بارز سرقت فرهنگي و عدم رعايت حقوق مولف دانستند. گرچه سايت مورد نظر در نهايت به كار خود ادامه داد. در نمونهاي ديگر يك كانال تلگرامي فيلم نمايش «بالاخره اين زندگي مال كيه؟» نوشته برايان كلارك و كارگرداني اشكان خيلنژاد كه چندسال قبل با ايفاي نقش نويد محمدزاده، آزاده صمدي، محمدهادي عطايي، الهه شهپرست، هومن كيايي و ديگران روي صحنه رفت را بهصورت كامل و رايگان براي دانلود در دسترس مخاطبانش قرار داد.
خيلنژاد حالا اما خبر ميدهد كه نمايش «پسران تاريخ» قرار است به صورت آنلاين نمايش داشته باشد. البته پيش از همه اينها نمايش «سالگشتگي» نوشته و كارگرداني اميررضا كوهستاني از سوي كمپاني «كامراشپيله» آلمان به مدت 24 ساعت در سايت vimeo بارگذاري شد و با كيفيتي بسيار خوب به نمايش درآمد. علي شمس نيز همين روز گذشته اعلام كرد امكان تماشاي نمايش قديمياش به نام «اگر شبي از شبهاي تهران مسافري» فراهم شده است. نمايش «دروغ» نوشته فلوريان زلر به كارگرداني آريان رضايي نيز چنين تجربهاي را از سر گذراند. اما آيا اتفاقي كه در خصوص تئاترهاي خارجي به آن اشاره شد، قرار نيست براي تئاترهاي ايراني رخ دهد؟
علي شمس در گفتوگو با «اعتماد» تاكيد ميكند «كپي غيرقانوني» نگرانش نميكند: «چون نسخهاي قديمي با كيفيت پايين – به طبيعت آن روزگار- براي نمايش آنلاين آماده شد. از طرفي نمايش در گذشته به اندازه كافي روي صحنه رفته و خروجي مالياش را داشته، بنابراين كپي يا دست به دست شدن فيلم چندان آزارم نخواهد داد اما در عين حال اميدوارم سايت مورد نظر طوري اين كار را انجام دهد كه امكان كپيشدن فيلمها وجود نداشته باشد.»
آريان رضايي نيز از نمايش آنلاين تئاترها استقبال كرده است: «در شرايط فعلي انتشار اينترنتي فيلم- تئاترها، بهويژه تئاترهايي كه در زمان اجراهاي عموميشان با استقبال مخاطب روبهرو شدهاند چند كاركرد مثبت دارد كه باعث ميشود اقدامي بسيار موثر و كاربردي به حساب بيايد: 1. اين روزها كه همه سالنها تعطيل هستند و ارتباط مردم با تئاتر قطع شده است و اين جريان تا چند ماه آينده نيز ادامه خواهد داشت تئاترهاي پرمخاطب به پويا شدن و زنده كردن اين ارتباط كمك ميكنند، قطعا هر كسي كه به تماشاي يك فيلم - تئاتر مينشيند حتي اگر از لحاظ نظري تفاوت فيلم اجرا با خود اجراي زنده را درك نكند از لحاظ حسي متوجه اين تمايز ميشود؛ بنابراين تماشاي فيلم - تئاتر نه تنها رغبت مخاطب را براي اجراهاي زنده از بين نميبرد كه عطش او را براي حضور در سالنهاي تئاتر دو چندان ميكند. از طرفي ما اين روزها بيش از هر چيزي به روحيه تحمل اين شرايط نياز داريم و اگر تماشاي يك فيلم - تئاتر اندكي در اين مهم موثر باشد همين دليلي كافي براي انتشار فيلم – تئاتر است. 2. اين روزها همه هنرمندان خانهنشين شدهاند و چون ساير مردم در قرنطينه ماندهاند. مشاغل هنري در كنار مشاغلي قرار ميگيرند كه در اين روزهاي كرونايي بيشترين آسيب را متحمل شدهاند. شايد انتشار اين فيلم - تئاترها بتواند درآمد بسيار ناچيزي براي برخي فعالان تئاتر و همينطور وبسايتها نيز باشد. همه ميدانيم بالاي نود درصد تئاترهاي حرفهاي يا حتي تجربههاي موفقي كه در زمينه تئاتر آماتور در ايران اتفاق ميافتد در انحصار پايتخت است. فعالان تئاتري در شهرستانها و حتي مردمي كه دوست دارند مخاطب تئاتر باشند دسترسي به تماشاي اجراها ندارند و در شرايط اقتصادي سالهاي اخير نيز آمدن به تهران براي تماشاي تئاتر كار دشواري است. خب، فيلم- تئاترها اين امكان را دارند كه مرزها را از ميان بردارند و هر كسي در هر جايي از ايران بتواند مخاطب تئاتر باشد.»
البته او در پاسخ به اين پرسش كه اعضاي گروه اجرايي نمايش چه سودي از عوايد فروش فيلم-تئاتر ميبرند، ميگويد: «اگر منظور از اعضاي گروه، كل گروه باشد كه بعيد ميدانم؛ چون اين درآمد بسيار ناچيز است. از طرفي اگر كارگردان يا تهيهكننده دستمزد همه عوامل را برمبناي توافقي كه با آنها داشته پرداخت كرده باشد بنابراين اندك درآمد حاصل از فروش يك فيلم - تئاتر متعلق به تهيهكننده يا كارگرداني است كه خود وظيفه تهيهكنندگي را بر عهده داشته. اين قاعده به نظر من همچون قاعده اكران در سينما است.»
او در پايان بر اين نكته انگشت تاكيد ميگذارد كه «با همه اين توضيحات اما من بيشتر طرفدار اجراي آنلاين هستم تا فيلم - تئاتر و در حال حاضر روي تجربه اجراهاي ديجيتال تعاملي تمركز دارم.»
در مقابل رويكردهاي كپي محور، بعضي هم تلاشهايي براي دريافت مجوز از مولف انجام دادهاند. كيومرث مرادي، كارگردان و مدرس تئاتر ظاهرا در همين گروه قرار دارد: «قرار است از پنجشنبه اين هفته ۱۱ ارديبهشت ماه در فضاي لايو صفحه اينستاگرام موسسه «پادمآرت» هر هفته يكي از فيلمتئاترهاي شناخته شده جهان را براي علاقهمندان به نمايش بگذاريم. با ارتباطاتي كه با هنرمندان و اساتيد تئاتر در ديگر نقاط جهان داشتهام اين امكان فراهم شده كه علاقهمندان به مدت ۱۰ هفته بتوانند ساعت ۲۳: ۳۰ به ديدن فيلم تئاترهاي بزرگ جهان بنشينند. در همين راستا طي صحبتهايي كه با رابرت ويلسون داشتهام قرار است وي سه اثر خود را براي من بفرستد تا آنها را به نمايش بگذاريم. برنامه اين هفته نمايش فيلم مستندي از زندگي پينا باوش، طراح حركت مطرح آلماني خواهد بود كه با عنوان «يك روز پينا پرسيد» با زيرنويس فارسي براي علاقهمندان پخش خواهد شد. همه اين آثار با رعايت حقوق مولف و حفظ كپيرايت براي علاقهمندان تئاتر پخش خواهد شد چون معتقدم همه ما فارغ از هر نوع اختلاف جناحي، سياسي، فرهنگي بايد در شرايط امروز، تئاتر را در شهر و كشورمان زنده نگه داريم و مردم هم در چنين موقعيتهايي ثابت كردهاند كه در كنار هم هستند.»
غول خفته چشم باز ميكند؟
مجموعه واكنشها نشان ميدهد در صورتيكه شرايط كرونايي و قرنطينهاي ادامه يابد، تئاتريها نيز مانند ديگر گروههاي فعال اجتماع راهكارهاي همزيستي با وضعيت پيش آمده را كسب ميكنند. قابل انكار نيست كه نبض صحنهها قرنها است همسو با نبض و نفس تماشاگر خيره به ميانه ميدان به حركت درآمده، اما شايد بد نباشد براي لحظهاي هم شده، جهاني را تصور كنيم كه قرار است در آن تمام امور از طريق رباتها و امكانات آنلاين انجام شود. حقيقتا دور از ذهن هم نيست، چنانكه همين روزها شاهد بوديم كمپاني خريد و فروش اينترنتي «آمازون» برخلاف تمام غولهاي تجاري دنيا كه ناچار به تعديل نيرو شدند، در ميان بهت و حيرت همگان بر تعداد كاركنان خود افزود. ظاهرا نسل جوانتر تئاتر هم با درك پديده مورد نظر، از فعاليت بيشتر در فضاي مجازي استقبال ميكند؛ در مقابل گروههاي سني با يك نسل فاصله را ميتوان در زمره مخالفان قرار داد. گرچه هيچ تقسيمبندي قطعي وجود ندارد و مثل باقي وضعيتهاي اجتماعي، اين وضعيت نيز نسبي است.