آلمان شاخه سياسي حزبالله لبنان را مانند شاخه نظامي آن در ليست گروههاي تروريستي اين كشور قرار داد. اقدامي كه با واكنشهاي سياسي بسيار در 48 ساعت گذشته روبهرو شده است. اين تصميم در حالي اتخاد شد كه جهان درگير مبارزه با اپيدمي كروناست و در داخل لبنان نيز اعتراضهاي سياسي و اوضاع نابسامان اقتصادي به بحراني مداوم تبديل شده است. مجتبي اماني، كارشناس ارشد مسائل جهان عرب و رييس پيشين دفتر حافظ منافع ايران در مصر در گفتوگو با «اعتماد» به تحليل انگيزه دولت آلمان از اين اقدام و ميزان فشار لابي صهيونيستي و ايالاتمتحده امريكا بر كشورهاي اروپايي در اين زمينه پرداخته است.
به نظر شما اين اقدام آلمان در گام اول چه تاثيري بر فضاي داخلي لبنان خواهد داشت؟
اقدامي كه آلمانيها انجام دادند بدون درنظر گرفتن ابعاد داخلي لبنان، آلمان و حتي منطقه نبوده است. آنها با اين اقدام قصد تاثيرگذاري بر جريانهاي نزديك به خود و ضدمقاومت را دارند اما به نظر نميرسد اين تصميم هدف آنها را در صحنه داخلي لبنان تامين كند. حزبالله در داخل اين كشور رقبا و دشمناني دارد كه از محدود شدن فعاليتهاي اين گروه سياسي در خارج از كشور استقبال ميكنند. در تحولات داخلي لبنان نوعي برهم ريختگي كه سابقه آن را در عراق و حتي ايران شاهد بوديم، به چشم ميخورد و به نظر ميرسد سلسله فعاليتهاي درهم تنيدهاي با هدف تضعيف ثبات و امنيت در داخل كشورهاي محور مقاومت در حال برنامهريزي و انجام است. بعيد به نظر ميرسد در داخل لبنان اين حركت آلمان، تاثيرات چنداني بر معادلات داشته باشد. هر چند كه يكي از اهداف دولت آلمان، تقويت رقابت و دشمنيها نسبت به حزبالله است.
اين اقدام چه سودي براي آلمان داشته و با چه هدفي اين رويكرد را دنبال كردند؟
آلمان از ديرباز در مساله صهيونيستها فعاليتهاي زيادي داشته و به گونهاي به دولتمردان آلماني القا شده كه بايد شرمسار از حركت ضديهودي نازيها در آلمان پس از جنگ جهاني دوم باشند. رژيم صهيونيستي همواره با تمسك به اين مساله از آلمان سوءاستفاده كرده و ميكند. آلمانها در مقايسه با ديگر كشورهاي اروپايي، بيشتر به حركتهاي نمادين به نفع رژيم صهيونيستي دست ميزنند و البته از نظر دنبالكنندگان اين جريان، چنين اقداماتي ميتواند به نفع آنها در افكار عمومي آلمان باشد. هر چند كه در باطن بسياري از كشورهاي اروپايي، بيشتر شاهد رويكردها و نگاههاي ضدصهيونيستي هستيم.
لابيهاي صهيونيستي چقدر در اروپا و آلمان فعال هستند و چقدر در اين تصميم تاثيرگذار بودند؟
لابي صهيونيستي همواره در اين مسير تلاش كرده و بايد گفت كه تصميم جديد دولت آلمان درباره حزبالله لبنان هم كاملا در چارچوب خواسته صهيونيستهاست و حتي ميتوان اين تصميم را نتيجه تلاشهاي همين لابي دانست. در توضيحاتي كه مسوولان آلماني درباره تروريستي خواندن گروه حزبالله ارايه دادند، نشانههاي واضحي از ادبيات صهيونيستي به چشم ميخورد. اينكه حزبالله را گروهي ميخوانند كه به دنبال نابودي رژيم صهيونيستي است با هدف تحريك احساس شرمساري آلمان به خاطر حوادث دوران نازيها در اين كشور صورت ميگيرد. لابيهاي صهيونيستي در اين كشورها معمولا فعال هستند و اينكه تا چه حد در رسيدن به اهداف خود موفق بودند جاي تامل دارد. نگاهي به حركتهاي ضدصهيونيستي در كشورهاي اروپايي در چهار دهه اخير نشان ميدهد كه اين فعاليتها در جوامع اروپايي ريشهدار شده و در يك دهه اخير در روز قدس، شاهد افزايش شركتكنندگان در اين تظاهرات بودهايم.
پيشتر آلمانيها شاخه نظامي حزبالله را در ليست گروه تروريستي قرار دادند، اهداف حزبالله نيز از ابتدا روشن و مشخص بود، چرا آلمانها اين مقطع را براي اتخاذ چنين تصميمي انتخاب كردند؟
درباره انگيزه اين اقدام ابهامهايي وجود دارد اما تصورم اين است كه چنين اقدامي نميتواند محدود به آلمان باشد و قطعا اگر آلمانها موفق به تثبيت اين موضع شوند، دايره آن به كشورهاي ديگر اروپايي گسترش خواهد يافت. با وجود اين تحركات بايد گفت كه تصميمهاي اينچنيني در سايه تاثيرپذيري از رژيم صهيونيستي و تلاش كشورهاي اروپايي براي نمايش همراهي و هماهنگي با اين رژيم، تاثير چنداني در نفرت افكار عمومي از صهيونيستها در كشورهاي اروپايي نخواهد داشت. بايد توجه داشت كه دولت آلمان اين تصميم را همزمان با نزديك شدن به برگزاري راهپيمايي روز قدس و در حالي كه اين كشور هم مانند ساير كشورها درگير مبارزه با ويروس كروناست، اتخاذ كرد. بعيد نيست كه اين تصميم دولت لبنان با موضوع راهپيمايي در روز قدس نيز بيارتباط نباشد. شايد اگر محدوديتهاي رفت و آمد ناشي از شيوع كرونا نبود امسال پس از اعلام اين تصميم از سوي دولت لبنان، شاهد برگزاري تظاهرات پرشورتري بهخصوص در آلمان هم بوديم. به نوعي ميتوان گفت كه شايد دولت آلمان قصد دارد كاهش حضور تظاهراتكنندگان در روز قدس را به اقدامات خود در مسير تروريستي خواندن و ممنوع كردن فعاليتهاي حزبالله لبنان مرتبط كند.
به نظر شما ايالاتمتحده امريكا تا چه حد در اين تصميم آلمانيها نقش داشته است؟
امريكاييها و تعدادي از كشورهاي اروپايي يك خواسته حداكثري براي بهچالش كشاندن محور مقاومت در منطقه داشته و دارند كه البته اين سياستها تاكنون خسارتهاي بسيار زيادي به همراه داشته و متحمل شكستهاي سنگيني هم شده است، بنابراين بايد گفت كه واشنگتن همواره محرك اصلي اينگونه حركات بوده و آلمانيها نيز در چارچوب تصميمات كلي كه كشورهاي ضدمحور مقاومت در منطقه اتخاد ميكنند از سياست امريكا پيروي كردند.
اين اقدام را تا چه حد در راستاي محدودسازي تحركات ايران در منطقه ميدانيد؟
به تعبير اروپاييها، حزبالله لبنان بازوي ايران در منطقه محسوب ميشود و بههم پيوستگي ايران و حزبالله لبنان و در مجموع محور مقاومت، موضوع بسيار مهمي براي ايالاتمتحده و رژيم صهيونيستي است. قطعا تضعيف ايران و موقعيت آن در منطقه هدف اصلي اين اقدام است. ايران و حزبالله دو عنصر جدا نشدني در محور مقاومت هستند و در وضعيت فعلي شاهد يك كيان بههم پيوسته از اين محور هستيم. دشمنان محور مقاومت به اين نتيجه رسيدهاند كه اين مجموعه بههم پيوسته هيچگاه در برابر تهديد عليه يكي از اعضاي آن ساكت نخواهد نشست. مخالفان محور مقاومت از ديرباز سياست برخورد با اجزاي مقاومت با هدف از بين بردن شاكله اين محور را داشته و دارند اما به خوبي ميدانند كه محور مقاومت در برابر تهديدات، به شكل جزيي عمل نميكند بلكه سياستي يكپارچه را در برابر دشمنان اتخاذ ميكند. تجربههاي عراق، لبنان و سوريه بهخصوص در بحث مبارزه با داعش اين موضوع را به دشمنان محور مقاومت تفهيم كرد. به نظر من اين يك تحول بسيار مهم است و واشنگتن، رژيم صهيونيستي و آلمان بايد منتظر واكنش سياسي شديد ديگر اجزاي محور مقاومت نسبت به اين تصميم باشند.
در بيانيه منتشر شده از سوي دولت آلمان گفته شده كه با تعدادي از اعضاي وابسته به حزبالله در اين كشور برخورد خواهند كرد، اين موضوع چه تبعاتي ميتواند در داخل آلمان و حتي اروپا داشته باشد؟
به طور طبيعي حزبالله به دنبال بررسي روشهاي برخورد با اين سياست آلمان -كه ممكن است به ديگر كشورهاي اروپايي نيز تسري پيدا كند- است. اما يك نكته درباره حضور لبنانيها و مهاجراني كه به كشورهاي اروپايي رفتند وجود دارد. از آنجايي كه اكثر اين مهاجران مسلمان هستند به طور طبيعي اقداماتي كه دولتهاي اروپايي عليه مسلمانان انجام ميدهند مراتب اعتراض مسلمانان را ايجاد كرده و ميتواند ساير كشورها را هم با چالش در سطح عمومي روبهرو سازد. جمعيت قابلتوجهي از مسلمانان طي دهههاي گذشته به اروپا مهاجرت كرده، در اين كشورها تابعيت دريافت كرده و حتي به جايگاههاي مهم اداري و سياسي دست پيدا كردهاند، بنابراين اينگونه نيست كه برخورد با افراد منصوب به حزبالله لبنان تنها در محدوده آلمان و شيعيان صورت گرفته و با واكنش مسلمانان در ساير كشورهاي اروپايي روبهرو نشود.
گفته ميشود بيش از هزار نفر در رابطه با حزبالله در آلمان شناسايي شدهاند، اين موضوع را تا چه حد جدي و قابل توجه ميدانيد؟
مسلمانان مهاجر به اروپا هر كدام گرايشهاي خاص خود را دارند. اينكه چه كساني به حزبالله و ديگر طيفهاي داخل لبنان نزديك هستند چندان موضوع جديدي نيست. البته ذكر نام بيش از هزار نفر در اين باره بستگي به اين دارد كه چه درجهاي از وابستگي اين افراد به حزبالله را در آلمان درنظر بگيريم. نوع و ميزان وابستگي اين افراد نيز بسيار مهم است. بايد به طور طبيعي نسبتي از طرفداران گروههاي سياسي لبناني را كه به آلمان مهاجرت كردند در نظر بگيريم و اينكه افرادي نزديك يا طرفدار حزبالله لبنان (به عنوان يك گروه سياسي قانوني در لبنان) به آلمان مهاجرت كردهاند موضوع عجيبي نيست.
حزبالله در داخل لبنان رقبا و دشمناني دارد كه از محدود شدن فعاليتهاي اين گروه سياسي در خارج از كشور استقبال ميكنند
دولت آلمان كاهش حضور تظاهراتكنندگان در روز قدس را به اقدامات خود در مسير تروريستي خواندن و ممنوع كردن فعاليتهاي حزبالله لبنان مرتبط خواهد كرد
قطعا تضعيف ايران و موقعيت آن در منطقه هدف اصلي اين اقدام است. ايران و حزبالله دو عنصر جدا نشدني در محور مقاومت هستند
برخورد با افراد منسوب به حزبالله لبنان تنها در محدوده آلمان و شيعيان صورت نگرفته و با واكنش مسلمانان در ساير كشورهاي اروپايي روبهرو ميشود