نگاهي به «سفره هفتخون» مجموعه شعر سپيده نيكرو
چرخش ماهي زندگي در تُنگ مرگ
اسماعيل مسيح گل
«سفره هفتخون» مجموعه شعر سپيده نيكرو در ۲۰۷ صفحه توسط نشر گويا به بازار عرضه شده و داراي چهار فصل به اين شرح است: «سفره هفتخون»، «از زمستان هنوز سوز ميآيد»، «تحويل مرگ به ماهي سال نو» و «بهارِ بوسه در بالكن».
شاعر در چهارمين مجموعه شعرش، تلاش كرده است ماهيت مفاهيمي كه جهان شعرياش را ميسازد با همين فصلبندي عيان كند. حركت او از جهت معنا از زيست اجتماعي به زيست شخصي و عاشقانه ميرسد. او ابتدا جهان را از زاويهديدي بيروني مينگرد و سپس به درون متمايل ميشود.
در فصل نخست، نيكرو را شاعري اجتماعي ميبينيم. با دغدغهاي جهاني و البته با محوريت انسان خاورميانه. انساني كه تفاوتي ندارد در تهران است يا حلب يا كابل يا موصل، در هر حال سپهر انساني است. شاعر در اين جهان، به انسان و رنج او ميپردازد و تصويري واقعبينانه و البته تلخ از اين رنج ارايه ميدهد.
در فصل دوم، بيشتر به ريشههاي تاريخي اين انسان ميرسيم. با ارجاعاتي كه كمتر مربوط به شرايط سياسي و اجتماعي عصر حاضر است. توجه به زن و حقوق او در اين فصل يكي از المانهاي پررنگ شعر است و نيكرو تلاش ميكند چند تصوير مختلف از زن ارايه دهد. زني كه از اعماق تاريخ ميآيد و بار تباهي تبارش را بر دوش ميكشد، زني كه در عصر حاضر در مرداب خانه مانده و زن ديگري كه قوي است و از زخم خوردن نميهراسد.
در فصل سوم شاهد شعرهايي با ماهيت مرگ هستيم كه در ابتداي فصل به پدر تقديم شدهاند. شعرهايي كه هم بهشدت شخصي هستند و هم امر شخصي را به موضوعي غيرشخصي بدل كردهاند. شايد بتوان گفت شاعر در برابر كهنالگوي مرگ با سوگي صميمي اندوه خود را بروز ميدهد و مفاهيم عميقي را كه بشر در برابر مرگ به آنها ميانديشد به شعر بدل ميكند. نكته جالب توجه اين است كه مانند اسم فصل «تحويل مرگ به ماهي سال نو» بيشتر شعرها در كنار مرگ، به زندگي اشاره دارند و اين كلمه و هممعناهاي آن مانند «حيات» در كنار «ماهي» كه سمبل زندگي است در اين شعرها نقش پررنگي دارند. فصل پاياني كه تقريبا نيمي از كتاب را دربرميگيرد شعرهاي عاشقانه است كه زبان آن به نسبت فصل اول و دوم ملايمتر و مفاهيم آن زنانهتر است. شاعر از عشق و جدايي و توصيف معشوق ميگويد. در ميان اين شعرها، هم شعر بلند و هم شعر كوتاه به چشم ميخورد و لحن و نگاه شاعر در آنها ساده و صميمي است. در پايان و با توجه به نام شعرها و فصلها در پيرامتن مجموعه ميتوان به علاقه شاعر در تحول مفاهيم از تلخي و مرارت و مرگ به بهار و عشق و زندگي پي برد. سيري كه بهطور خلاصه اين مجموعه را معرفي ميكند.