حاشيههاي تهران
محمد سالاري
حاشيهنشيني و چالشهاي آن يكي از مهمترين مشكلات امروز كلانشهرها و شهرهاي بزرگ كشور ماست. از جمله مهمترين دلايل اينكه شاهد توسعه و گسترش هميشگي حاشيهنشيني در كلانشهرها و شهرهاي بزرگ هستيم، مربوط به عدم توزيع عادلانه ثروت و امكانات در اقصا نقاط كشور مبتني بر ظرفيتهاي ذاتي محل است. بهرغم اينكه از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، اكثر دولتها يكي از اولويتهاي جدي خود را در سند آمايش سرزمين و عملياتي كردن آن قلمداد كرده و بيان كردهاند، اما هنوز شاهد نهايي شدن سند آمايش سرزمين و عملياتي شدن آن نيستيم. از اينروست كه هر روز شاهد هجوم مردم از شهرهاي كوچك و به خصوص، از روستاهاي محروم كشور براي گذران زندگي و تامين معاش به كلانشهرها و به ويژه تهران هستيم. تمركز كارخانجات، بنگاههاي اقتصادي و كارگاههاي ساختماني اميد اشتغالزايي را در كلانشهرها به ساكنان شهرها و روستاهاي كوچك ميدهد، اما اين افراد قاعدتا نميتوانند در محدوده خود شهرها و كلانشهرها زندگي كنند و به حاشيه شهرها پناه ميبرند. علاوه بر اين، عدم وجود ساختار يكپارچه براي سياستگذاري و مديريت مجموعه شهري يكي از دلايل ديگر شكلگيري اين نابهنجاريها در شهرهاي اقماري كلانشهرهايي مثل تهران هستند. مراد از مجموعه شهري، همان مفهومي است كه در ادبيات شهرسازي، معماري و حكمراني كشور وجود دارد. در دنيا و در كشورهاي توسعهيافته كلانشهر، مجموعه شهرها و روستاهاي اطراف آن يك ساختار سياستگذاري و مديريتي است، اما در شهرهاي اقماري تهران كه مجموعه آنها را هر ماه با روستاها و شهر مادر تهران، مجموعه كلانشهر ميگذاريم، شاهد مجموعه متعدد و قابل توجهي از مديريتهاي موازي هستيم. بهطور مثال در منطقه سرزميني شهر تهران شامل شهر تهران، شهرهاي اطراف و البرز، حدود ۱۲۰۰ مرجع ناظر بر صدور پروانه است، اين مراجع در هر منطقهاي بر اساس سلايق و صلاحديد، بدون داشتن يك ساختار سياستگذاري واحد عمل ميكنند. به همين دليل، متاسفانه شاهد اين مساله هستيم كه اين كانونهاي جمعيتي كوچك به تأسي از شهر مادر كلانشهر، بارگذاري قابل توجهي در دشت، رودخانه يا كنار كوه صورت ميدهند و اين بارگذاري خود عاملي براي جذب جمعيت از اقصا نقاط كشور ميشود. اين در حالي است كه در محدودهها و حاشيه شهري كه از آنها به عنوان سكونتگاههاي غيررسمي نيز ياد ميشود، شاهد سرانههاي خدماتي متناسب با نياز و حجم بارگذاري نيستيم. در غياب سرانههاي متناسب فرهنگي، اجتماعي، ورزشي، بهداشتي، درماني و مذهبي، ساكنان اين مناطق پاسخ نيازهاي خود را در شهر مادر ميجويند. مجموعه متعددي از ساختوسازهاي غيرقانوني و خارج از حريم نقشههاي بالادستي در اين مناطق رخ ميدهد، اين ساختوسازها در شرايطي كه با كمترين امكانات رفاهي براي ساكنانشان همراه نيستند، باعث به وجود آمدن ناامني، اعتياد و ديگر آسيبهاي اجتماعي ميشود. با توجه به مجموعه مطالعات متعددي كه از سوي نظريهپردازان شهري و جامعهشناسان صورت گرفته است، همه كارشناسان متفقالقول موافقند كه يكي از راهكارهاي كاهش مشكلات حاشيهنشيني و سكونتگاههاي غيررسمي و تعيين سرانهها، پرهيز از اين تفرق سياسي است كه در مراكز سياستگذاري متعدد صورت ميگيرد.