پيشنهادي براي تبديل تهديد كرونا به فرصت
درباره بحرانهاي تئاتر گفتوگو كنيم
بابك احمدي
مدير كل هنرهاي نمايشي از راه نرسيده با وضعيتي مواجه شد كه بيشتر به فيلمهاي سينمايي شباهت دارد. مرور كنيم صحنهاي پرتكرار از فيلمهاي سينماي جهان كه نمونهاش را بارها ديدهايد: «چند نفر دنبال قطار ميدوند، اولي ميله كوپه انتهايي واگن را ميگيرد و بالا ميپرد، بعد دست به سوي نفرات بعدي دراز ميكند و خلاصه كار به نفر آخر ميرسد كه او هم جستي ميزند و سوار ميشود.» تئاترِ كنونيِ ما همان نفر آخري است كه ديگران سوار برقطار - سينما- دويدن و نفسنفس زدنش را نظاره ميكنند. اين همه سالن تئاتر از كار بيكار و گروههايي كه برخلاف سينماييها و شبكه خانگيها همان زمان برو برو هم آه نداشتند با ناله سودا كنند روي دست مديران مانده، تازه بايد براي جشنوارههاي متعدد چاره بينديشند. فيلم هم نيست بگوييم آنلاين برگزار كنيد و فيلمش را به صورت VOD ببينيد و به قضاوت بگذاريد. تئاتر است! جماعت بايد لحظه لحظه تمرين و ساختوساز را دور هم نفس بكشند. هر روز و ساعتها تمرين نياز دارد كه تازه يك لحظه يك جا يكي چيزي بگويد و ايدهاي بدهد و آتش هيجان را به خرمن جان باقي اعضاي گروه بيندازد. اما چه ميشود كرد؟ چشم روي هم بگذاريم ماه بهمن و وقت برگزاري جشنواره بينالمللي تئاتر فجر از راه ميرسد. اينطور كه ستاد ملي مبارزه با كرونا از حالا آستين بالا زده، ظاهرا بايد منتظر پاييز سفت و سخت آنفلوآنزايي – كرونايي هم باشيم. به اين ترتيب تصور ميكنم بايد از دعوت گروههاي خارجي و ترتيب دادن پرواز خارجيها به كشور هم دست بشوييم؛ البته اگر خودشان پيشدستي نكنند! راستي شادباش به آنها كه هر سال وقتي قرار بود چهارنفر هنرمند به كشور سفر كنند انگي دست و پا ميكردند، داستاني ميتراشيدند، حداقل امسال آسوده ميخوابند، ناز شستشان. آب از آب تكان نميخورد، نه خواني ميآيد و نه خواني ميرود، ماييم و خودمان. ميگفتم؛ نهايت بد نيست براي گفتوگوي ويديويي با هنرمندان صاحبنام برنامهريزي كنيم. بلكه عدو شود سبب خير. نه ديگر لازم است قلمهاي نگران به پاتك حمله كارگردان تئاتر خارجي فكر كنند، نه قرار است هزينه بليت و هتل و دستمزد بپردازيم. تمام پولها ميماند در جيب تئاتر! اين از اين. ميماند ماجراي دعوت از گروههاي تئاتر داخلي براي اجرا كه همهچيز مسكوت ميماند تا پاييز يا حداقل آبانماه، با فاصلهاي اندك از موعد برگزاري جشنواره. اصلا به مدير كل هنرهاي نمايشي و دبير جشنواره تئاتر فجر توصيه نميكنم به گروهها بگويند همين روزها مشغول تمرين شويد و براي جشنواره چيزي آماده كنيد، اگر يك نفر بيمار شود همه مسووليت داريم. پس چه بايد كرد؟ خواندم كه حسين كياني با خبرگزاري ايسنا صحبت كرده و گفته «اگر يك سال جشنواره برگزار نكنيم هيچ اتفاقي نميافتد» اين هم پيشنهادي است. به هرحال اين همه سال جشنواره برگزار كرديم، به حال جريان تئاتر چه سودي داشت؟ البته كه بچههاي شهرها و استانهاي ديگر امكاني به دست ميآورند براي گفتوگو و تماشاي نمايشهاي يكديگر ولي در يك شماي كلي هياهويي بود براي هيچ. به ويژه اين سال آخر كه اصلا تاريخ برگزاري جشنواره سينما و تئاتر يكي شد و اين به خودي خود يعني ما را نبينيد. ميماند يك پيشنهاد آخر: بياييد از تهديد فرصت بسازيم و روزهاي جشنواره را به امكاني تبديل كنيم براي گفتوگو درباره بحرانهاي متعدد تئاتر.