نگاهي به فيلم «خروج» به كارگرداني ابراهيم حاتميكيا
خروج حكمرانان
محمد ايراندوست
در شرايط و موقعيتي كه ساخت فيلم سياسي از زمان كليدخوردن تا اكران و حتي پس از آن با هزينه و ريسك بالا همراه است و پيامدهاي زيانباري به دنبال دارد، به جرات ميتوان گفت فيلم «خروج» يك استثنا و نعمت محسوب ميشود. فيلم خروج به كارگرداني ابراهيم حاتميكيا سوژهاي جنجالي و ملتهب دارد و ماجراي آن با ريتمي ملايم و نرم روايت ميشود، از صحنههاي پر زدوخورد و اكشن خبري نيست و با وجود آنكه فهرستي از فيلمهاي داخلي و خارجي را به ذهن متبادر ميسازد اما قادر است هويت خودش را حفظ كند. بيستمين ساخته ابراهيم حاتميكيا بيش از آنكه خروج كشاورزان عليه ظلم و بيعدالتي را به رخ بكشد، عدول و روگرداندن سازمانها و نهادهاي حكومتي و حكمراني از وظايف و ماموريتهايي كه قانون اساسي و آرمانهاي انقلاب اسلامي برايشان ترسيم كرده را عيان ميسازد. كشاورزان روستاي عدلآباد كه براي حفظ و بقاي نظام اسلامي در برهههاي سخت و بحراني تاوان دادهاند و از هيچ كوششي مضايقه نكردهاند و اكنون نيز كشور نيازمند دسترنج آنهاست، مورد ظلم و تعدي قرار ميگيرند. مديران سد خاكي آب شور را روانه زمين كشاورزان ميكنند و تمام محصولات مزارع آنان نابود ميشود.كشاورزان متضرر براي تظلم و دادخواهي به فرمانداري، استانداري، دفتر امام جمعه، دستگاه قضايي، نماينده مجلس و... كه قدرت و اختياراتشان را از مردم به امانت گرفتهاند و هست و نيست آنها به راي و نظر مردم بستگي دارد، مراجعه ميكنند اما پاسخي دريافت نميكنند و با درهاي بسته مواجه ميشوند. كشاورزان با بهت و حيرت خروج نهادهاي حكومتي از چارچوب وظايف و ماموريتهايي كه قانون براي آنها تعيين كرده را به عينه مشاهده ميكنند، بنابراين تصميم ميگيرند براي جلوگيري از اين وضعيت فاجعهآميز با تراكتورهايي كه زمين را شخم ميزنند و مايحتاج كشور را تامين ميكنند راهي خيابان پاستور شوند و فرياد اعتراضشان را به گوش رييسجمهور برسانند. فرامرز قريبيان بازيگر پيشكسوت سينماي ايران در نقش رحمت پرچمدار حركت كشاورزان معترض است. هنگامي كه رحمت و ساير كشاورزان با تراكتورهايشان از روستا خارج ميشوند افسر نيروي انتظامي و استاندار به جاي برخورد قانوني با مديران خاطي و ستاندن داد كشاورزان مظلوم، تلاش ميكنند با وعده و وعيدهاي سرخرمن و تهديد جلوي رحمت و هم ولايتيهايش را بگيرند و به آنها هشدار ميدهند اگر از استان خارج شوند در طول مسير مقامات امنيتي و انتظامي كشور چون آنها را نميشناسند مراعات حالشان را نميكنند و برخوردهاي خشني صورت ميگيرد. كشاورزان در جادهها خلاف نظر مقامات را مشاهده ميكنند و با صحنههاي عجيبي از همراهي و حمايتهاي مردمي روبهرو ميشوند و نامههاي زيادي از مردم دردمند و گرفتار به دستشان ميرسد و انگيزهشان براي رفتن به خيابان پاستور دو چندان ميشود. با رسانهاي شدن حركت كشاورزان مقامات به تكاپو ميافتند و به جاي رفع مشكل كشاورزان تلاش ميكنند خروج خودشان از وظايف قانوني را به كشاورزان نسبت دهند و آنها را دعوت به سكوت كنند. فردي به نام آتشكار با بازي محمدرضا شريفينيا كه خودش را نماينده رييسجمهور معرفي ميكند در مكاني مقدس شيادانه خطاب به كشاورزان ميگويد: «بنده مامور شدهام به شما كمك كنم، به شرطها و شروطها. همانطوركه شما به گردن نظام حق داريد، نظام هم به گردن شما حق دارد. اين ستونكشي كه شما راه انداختهايد ممكن است ظاهرش مردمپسند باشد، اما باطنش يك عمل مجرمانه است. جرم، جرم است پدر شهيد و همسر شهيد نميشناسد، هركس مقابل نظام بايستد، نظام هم مقابلش ميايستد و ديگر از رافت نظام خبري نيست. شما خوب جايي آمدهايد اينجا دارالتوبه است تا دير نشده توبه كنيد. من اگر جاي شما بودم تا خود صبح به درگاه خدا انابه ميكردم. كاري كه شما كرديد مطالبهگري از نظام نيست، گردنكشي مقابل نظام است. خروج از نظام است و خروج هم هزينه دارد. حاضريد هزينهاش را بدهيد، آزاديتان را از شما بگيرند، ارابههايتان را از شما بگيرند، بيندازنتان در زندان، اگر حاضريد بسمالله تهران منتظر قدوم شماست. خدايا شاهد باش من آنچه شرط بلاغ است گفتم. برگرديد ولايتتان من قول ميدهم مشكلاتتان را حل كنم؟!» رحمت با شنيدن اين سخنان وقيحانه پي ميبرد شكاف و فاصله بين آنها و حكمرانان فراتر از تصور است و مقامات ديگر گوشي براي شنيدن مطالبات مردم ندارند، بنابراين به تهديدات وقعي نميدهد و تصميم ميگيرد حركت اعتراضي مردم روستا را به تنهايي ادامه دهد.
فيلم خروج كه در سيوهشتمين جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و با حاشيههايي همراه بود براساس ماجرايي واقعي كه در دوران رياستجمهوري دكتر احمدينژاد اتفاق افتاده ساخته شده و جنبه مضموني و محتوايي فيلم بر بعد فرمي و ساختاري آن تفوق دارد. فيلم شروعي خيرهكننده و پاياني بهتآميز دارد و المانها و نشانههاي سينماي حاتميكيا در فيلم پررنگ است. فيلم قادر است عواطف و احساسات مخاطب را تحريك كند و با همذاتپنداري مخاطب را به تامل وادارد. ساخت فيلم خروج با بودجه سازمان هنري رسانهاي اوج در دولت دوازدهم نيز از نكات عجيبي است كه نميتوان از كنار آن به سادگي گذشت.