قاسم آلكثير ، خبرنگار و فعال اجتماعي استان خوزستان
يكي از دلايل بالا بودن آمار ابتلا در استان خوزستان و بهطور خاص؛ شهر اهواز، رعايت نشدن توصيههاي بهداشتي توسط مردم است. البته در شهر اهواز هم محدوديتها برداشته شده و شاهد محدوديت خاصي نيستيم. گفته ميشود كه آرايشگاه و باشگاههاي ورزشي بايد تعطيل باشد. ولي از كنار ورودي اين اماكن كه رد ميشوي، ميبيني درها نيمه باز است و ورود هم با هماهنگي، آزاد است. در واقع اين محدوديتها، روي كاغذ خيلي خوب است اما به دليل ضعف نظارت، آنطور كه نوشته شد، اجرا نشد. به اين نكته هم توجه داشته باشيم كه غالب بافت جمعيتي در استان خوزستان، عشايري است و اين اكثريت فرهنگ و رسومي منحصر به خود دارند و چندان اعتنايي به فرهنگهاي مسلط شهري از خود نشان نميدهند براي همين معمولا از آن پرهيزهايي كه اين روزها در شهرهاي بزرگ ميبينيم در ميان عشاير خبري نيست. البته گفتني است كه طي ساليان گذشته، دولت و حاكميت، از فرهنگسازي و همچنين مديريت چنين مجامعي غفلت كرده و كار شايسته و قابل اعتنايي صورت نگرفته... به اين شكل كه اين اقشار، با وجود ورود ابزارهاي مدرني مثل ماهواره، بهشدت درگير آداب و رسوم و سنتهاي قديمي هستند در حالي كه هر قوم و فرهنگ، بايد منطبق با شيوه خاص خودش مديريت شده و خوراك فرهنگي دريافت كند. در استان خوزستان، با وجود چندين گويش، هيچ توليد فرهنگي و آموزشي براي اين گويشها وجود ندارد آن هم در حالي كه امروز جهان در حال حركت به سمت مينيمال است. البته استاندار، جلساتي با بزرگان قبايل و عشاير برگزار كرده و از آنان خواسته رعايت اين توصيهها را به مردم گوشزد كنند اما نكته اينجاست كه ما در اين استان، با يك سيستم سنتي پيچيده طرف هستيم و به هيچوجه كار سادهاي نيست كه فكر كنيم امروز، شيخ يا بزرگ قبيله به مردم ميگويد اين توصيهها را رعايت كنند در حالي كه اين توصيهها، برخلاف تمام ارزشها يا بافت جمعيتي يك قبيله است. برگزاري يك مراسم تشييع به صورت سنتي با اجراي تمام ارزشهاي فرهنگي اين مردم، يك امر پسنديده است و حتي اگر شيخ، اين توصيهها را بپذيرد و حتي به مردم هم گوشزد كند، اين آيينها در حدي در سبك زندگي اين مردم نفوذ كرده كه به اين سادگي از طرف همتباران شيخ قابل حذف نيست. شيوع ويروس كرونا، اين تلنگر را داشت كه توليدات فرهنگي در زمينه آموزش به عشاير و قبايل، بايد منطبق با فرهنگ و زبان خودشان باشد.
تا وقتي چنين امكاناتي ايجاد نشده، بايد منتظر باشيم كه در يك مراسم فاتحه خواني در خوزستان، چند صد نفر و چند هزار نفر مشاركت كنند و آمارهاي عجيبي هم ايجاد شود. مصداق اين آمار هم يكي از نزديكان من است كه در مراسم فاتحهخواني شركت كرده و خودش و همسرش در همين مراسم، آلوده به كرونا شدهاند و حالا در قرنطينه هستند. امروز كادر آزمايشگاههاي تشخيص طبي و بانكها و ادارات بيمه استان هم بهشدت در معرض خطر ابتلا هستند چون مردم به اين مراكز، مراجعه زيادي دارند و نه تنها به هيچوجه فاصلهگذاري اجتماعي را رعايت نميكنند، در هيچ يك از اين مراكز هم، محدوديت و ممنوعيتي براي ورود مردم ايجاد نشده با وجود آنكه فضاي تمام اين مراكز، بسيار كوچك است. آنچه ميتوان گفت اينكه نيمي از مردم، آن هم صرفا چون كارمند دولت هستند و به رعايت توصيههاي بهداشتي مجبور شدهاند، از ماسك و دستكش استفاده كرده يا به اين توصيهها عمل ميكنند. ولي گزارشهاي تصويري مسوولان استان را ببينيد، در گزارش بازديدها و نشستهاي مسوولان استان، چند نفر ماسك زدهاند ؟ همان را به سطح جامعه اهواز و خوزستان بياوريد. خاطرم هست كه وقتي به شهرستان رباطكريم رفتم، متعجب شدم كه چطور، كلانشهر تهران، با اين عظمت نتوانسته هيچ تاثيري بر اين حاشيه بگذارد ؟ در كلانشهر اهواز هم همين وضع را شاهديم و فقط كافي است كمي از شهر فاصله بگيريم تا مردمي را ببينيم كه انگار اصلا درباره كرونا هيچ چيز نشنيدهاند و البته اين شرايط نشان ميدهد كه تا چه حد، اطلاعرسانيها ضعيف بوده. به عنوان نمونه، استانداري خوزستان، در حاشيههاي شهر، 5 دفتر تسهيلگري و توسعه محلي ايجاد كرد و قرار بود اين دفاتر، به مردم درباره تسهيلگري مطالبات آموزش بدهند ولي شدت فاجعه بياطلاعي در اين مناطق حاشيه، آنقدر زياد است كه به علت شيوع بيماري در مناطق اطراف يكي از اين دفاتر، همان دفتر هم تعطيل شد. ما در حال فرار از فاجعهاي هستيم كه در اين سالها، نتوانستيم آن را مديريت كنيم. البته در شهر اهواز، در بعضي مناطق؛ مناطقي كه با حقوق شهروندي آشناتر هستند، توصيههاي بهداشتي تا حدي رعايت ميشود ولي آمار اين مناطق و اين ساكنان، آنقدر كم است كه ميتوان از آن صرفنظر كرد. علاوه بر اين، در مناطق مرفه شهر و از جمله كيان پارس، زيتون كارمندي، كوروش و كوي ملت، با پيك بيماري مواجهيم چون قشر مرفه، مراودات و ارتباطات خارج استاني بيشتري هم دارد چنانكه در همين مناطق مرفه، افرادي همچون اساتيد دانشگاه و پزشكان هستند كه يا خارج از كشور زندگي ميكنند، يا دايم در رفت و آمد بين كشوري و بين استاني هستند و احتمال ناقل بودنشان بسيار بالاست ولي حاشيه نشين، به دليل فقر اقتصادي، حتي از منطقه خودش هم نميتواند خارج شود. بايد توجه داشت كه حتي نسبت به سفيد بودن شرايط برخي مناطق استان بايد ترديد كنيم. به عنوان نمونه، دزفول در زمره شهرستانهاي شمال شرق استان است كه با آمار تصاعدي مواجه است و شرايط اهواز هم از بابت كنترل آمار به هيچوجه خوب نيست. بين اين دو شهرستان، شهرستان شوش قرار دارد آن هم با تعداد زيادي عشيره و قبيله. تا زماني كه در شهرستان شوش، مراكز 16 ساعته تست كرونا داير نكرده بودند، گزارش روزانه شهرستان، شناسايي يك بيمار بود چون مردم شوش، ناچار بودند براي انجام آزمايش به دزفول بروند. به دنبال راهاندازي آزمايشگاه در شهرستان شوش ظرف سه روز گذشته، ديروز، آمار شناسايي ابتلاي جديد اين شهرستان به 8 نفر رسيد. نكته مهم در استان خوزستان اين است كه هرچه از كلانشهر اهواز فاصله بگيري، ننگ ابتلا به كرونا بيشتر ميشود و به همين دليل، مردم سعي ميكنند بيماري را پنهان كنند و اين هم دليل ديگري است كه بايد به سفيد بودن برخي مناطق استان، ترديد داشت.