اقبالش بلند بود ...
احسان رستميپور
به رسم اتفاقات مشابه بايد امروز مينوشتيم كه خانه تاريخي ديگري در گيلان به تاريخ پيوست. اما اقبال خانه تاريخي شهر انزلي بلند بود. لودرهاي توسعه چند وقتي است به جان محيط زيست و ميراث فرهنگي گيلان افتادهاند. پيشبينيها از مهاجرت به گيلان و روند فعلي مهاجرت به اين استان بازار پر سودي از ساخت و ساز در اين استان به راه انداخته است. خانه تاريخي شبان رشت، لوكيشنهاي فيلم «در دنياي تو ساعت چند است» و «خانه مادري سايه» بناهاي شناخته شدهاي هستند كه در دو سال گذشته زير تيغ لودرها رفتند تا جاي آنها آپارتمان سبز شود. اين موج ساخت و ساز شهر به شهر گيلان را درمينوردد و چند وقتي است كه به شهر بندري انزلي رسيده. خانههاي تاريخي گيلان به خاطر شرايط آب و هوايي خاصش به سختي حفظ ميشوند. در سالهاي اخير معدود بناهايي كه ميراث معماري گيلان را حفظ ميكنند نيز پشت سر هم از دست ميروند. خانه اقبال انزلي را 100 سال پيش دو برادر روس ساخته بودند و گفته ميشود كه برخي از مصالحش هم از روسيه وارد انزلي شده است. خانه چند دست چرخيده و در دهه 50 حيدر اقبال، صاحب چاپخانهاي در انزلي و عضو انجمن اين شهر در آن ساكن شده بود و حالا خانه با نام او شناخته ميشود. خانه در شرف ثبت ملي بود تا هفته گذشته كه به طور ناگهاني اقدام به تخريب سقف آن شد و كاشف به عمل آمد كه شهرداري بندر انزلي بدون استعلام از ميراث فرهنگي مجوز تخريب اين بنا را صادر كرده است. در موارد مشابه، مجوزها حقي براي مالك ايجاد ميكند و بسياري از مالكان ديگر گوششان بدهكار هيچ تفاهم و اتفاقي نيست و به سرعت به جان خانه ميافتند و با خاك يكسانش ميكنند. اما اين بار قصه قرار است پايان خوش داشته باشد. شهر انزلي فعالان شهري پويايي دارد كه گوش به زنگ و پيگير ميراث شهرشان هستند. حلقه گم شده پيگيري مطالبات شهري در شهرهاي ديگر در انزلي وجود ندارد و شهروندان انزلي خواهان حفظ هويت شهر خود هستند. سال گذشته حدود 2 هزار شهروند انزلي در نامهاي سرگشاده نسبت به ساخت و ساز در حريم برج ساعت، نماد اين شهر اعتراض كرده بودند و مطالبهگري آنها همچنان ادامه دارد. خانه تاريخي اقبال نيز دقيقا به دليل همين مطالبهگري مستمر خوش اقبال بود. از لحظه برچيده شدن سقف اين بنا، فعالان شهري انزلي نسبت به اطلاعرساني، رايزني و جلوگيري از تخريب اين ميراث انزلي پا در ميدان گذاشتند. نبايد فراموش كنيم كه وارثان اقبال هم سعه صدر از خود نشان دادند و همان روز اول براي توقف يك هفتهاي تخريب همكاري كردند. پيگيريهاي شهروندان، اداره كل ميراث فرهنگي گيلان را نيز از خواب بيدار كرد و پاي كار كشاند و به سرعت شكايت از شهرداري انزلي ثبت و حكم قضايي توقف تخريب صادر شد. حالا شهرداري درصدد جبران برآمده و قصد دارد كه اين خانه تاريخي را تملك و ميراث فرهنگي نيز نسبت به مرمت آن اقدام كند شايد كه پاياني خوش براي اقبال رقم خورد. آنچه بر اقبال در كمتر از 48 ساعت گذشت، نمونه موفقي از پيگيري شهروندان فعال و همراهي رسانهها بود. اگر در كمتر از چند ساعت شهروندان فعال انزلي پاي بنا حاضر نميشدند و شهردار و مسوولان ميراث و شوراي شهر را به آنجا نميكشيدند يا مثل برخي شهرهاي ديگر فعالان گرفتار روابط اداري و شخصي با تصميمگيران شهر ميشدند امروز ديگر اقبالي وجود نداشت. اقبال اين خانه بلند بود زيرا فعالان شهر انزلي سالهاست، ميكوشند تا حافظ شهرشان باشند و عموم شهروندان را نسبت به اهميت حفظ هويت شهري آگاه كنند. اقبال اين خانه بلند بود زيرا نهاد تصميمگيري ميداند كه هر چقدر هم برخي تن به حاشيهسازي بدهند، مالكان واقعي شهرها، شهروندان هستند و بايد مطالبات آنها را پاسخگو باشند و نسبت به رفع تخلفات و تعلل خود اقدام كنند. حالا بسياري اميدوارند كه اين نمونه پيگيري منجر به اتفاق خوش به شهرهاي ديگر هم سرايت كند و اقبال همه خانههاي تاريخي خوش باشد.