رييس دبيرخانه شوراي عالي شهرسازي و معماري ميگويد
78 ميليارد دلار هزينه انتقال پايتخت
حميدرضا خالدي / طرح انتقال پايتخت پس از انقلاب اسلامي نخستينباردر نيمه دهه ۶۰ مطرح شد، اما به دليل شرايط جنگي آن زمان عملا مسكوت ماند. پس از آن نيز، اين طرح بارها دردستور كار دولتمردان قرارگرفت. از جمله اين طرحها ميتوان به انتخاب شهر جديد پرند به عنوان جايگزيني براي انتقال پايتخت سياسي اداري در دولت دهم اشاره كرد. اما اين گزينه نيز به جايي نرسيد تا آنكه عاقبت پس از رفت و برگشتهاي فراوان و تغيير نام طرح، در ديماه سال ۹۲ طرح امكان سنجي انتقال مركز سياسي و اداري كشور و ساماندهي و تمركززدايي از تهران به تصويب نمايندگان مجلس رسيد. بالاخره اين طرح با رفع ايرادهايي كه قبلا شوراي نگهبان گرفته بود، توسط اين شورا تصويب شد. به همين بهانه گفتوگويي با دكتر پيروز حناچي، معاون وزير راه و مسكن و شهرسازي و مسوول كنوني دبيرخانه شوراي عالي شهرسازي و معماري در مورد ابعاد مختلف اين طرح انجام دادهايم.
بالاخره پس از سالها، طرح انتقال پايتخت از سوي مجلس به شوراي نگهبان رفت و به تاييد رسيد. شما هم يكي از متوليان اجراي آن هستيد. كمي در مورد اين طرح صحبت كنيد و اينكه قرار است با اجراي آن، چه اتفاقي بيفتد؟
قبل از هر چيز اجازه دهيد يك نكته كليدي را يادآوري كنم. اينكه اين طرح، طرح انتقال تهران نيست، بلكه «امكانسنجي» و «بررسي» طرح انتقال مراكزسياسي و اداري پايتخت است نه كل تهران. يعني قرار است يك گروه از كارشناسان و مسوولان كشور دور هم جمع شوند و پس از بررسيهاي كارشناسي ببينند مشكل تهران چيست و چگونه و با چه راهكارهايي ميتوان آنها را حل كرد.
يعني ممكن است درپايان به اين نتيجه هم برسند كه نبايد تهران را منتقل كرد، درست است؟
بله. در واقع تهران بيماري است كه ابتدا بايد بيمارياش تشخيص داده شود تا بعد مطابق همان مريضي، برايش نسخه و درماني مشخص شود. آخرين گزينه جراحي است. انتقال مراكزسياسي و اداري تهران آخرين گزينه و همان جراحي است. بنابراين ممكن است احتياجي به اين انتقال نباشد.
در كميتهاي كه قرار است در مورد تهران تصميمگيري كند، چه كساني عضو هستند؟
رييسجمهور (معاون اول وي) دبير اين كميته هستند. در اين كميته مسوولان 12 سازمان و نهاد مرتبط مانند وزارت مسكن و شهرسازي، ميراث فرهنگي، شهرداري، شوراي شهر و... عضو هستند. ضمن اينكه نمايندگاني از كميسيونهاي شوراها، عمران و امنيت ملي مجلس هم به عنوان ناظر در اين كميته عضويت خواهند داشت و دبيرخانه اين كميته برعهده شوراي عالي شهرسازي كشور است.
كميته از كي كار خود را آغاز خواهد كرد؟
هروقت كه اين طرح ابلاغ شود.
از كجا و به چه بخشي بايد ابلاغ شود؟
از شوراي نگهبان به مجلس و از مجلس به دولت. دولت هم آن را به وزارتخانهها و نهادهاي مرتبط ابلاغ ميكند. البته بايد آييننامه آن هم توسط سازمان مديريت و برنامهريزي تدوين شود.
يعني اول بايد آيين نامه تدوين شود و بعد كميته كارش را آغاز كند؟
نه. كميته ميتواند كارش را آغاز كند و در كنارش آييننامه نيز تدوين شود. اين آييننامه در واقع نحوه اجراي طرح توسط اعضاي كميته مشخص ميكند.
طي چه مدتي قرار است كه اين كميته نتيجه تحقيقاتش را اعلام كند؟
حداكثر دو سال.
ولي اين طرح كه قبلا رد شده بود. حالا چطور دوباره مطرح شده است؟
قبلا اين طرح با جنبهاي دستوري، بحث انتقال پايتخت را مطرح ميكرد ولي طرح كنوني ميگويد، اول بايد وضعيت تهران را بررسي كرد، بعدا «اگر» لازم شد؛ نسبت به انتقال تصميم گرفت. آن هم نه انتقال كل تهران كه انتقال مراكز سياسي و اداري آن. شايد بد نباشد بدانيد اين طرح، طرح جديدي نيست وقبل از انقلاب هم به گونهاي ديگر مطرح بوده است.
چطور؟
ببينيد، قبل از انقلاب قانوني وجود داشته با عنوان قانون نظارت برگسترش شهر تهران كه زيرنظر نخستوزير و شوراي اقتصاد اجرا ميشده است. موضوع اين قانون نيز، كنترل رشد و توسعه پايتخت بوده است. بدين معنا كه محدوده تهران مركزي و محدوده 25 ساله آن را مشخص ميكند. بعد از انقلاب عملا اين طرح منتفي شد. اگر آن قانون ادامه پيدا ميكرد، امروز تهران با چنين مشكلاتي روبهرو نميشد.
خود شما به عنوان يك كارشناس، تا چه حد با انتقال تهران موافقيد؟
انتقال مراكز سياسي يا اقتصادي و اداري تجربه تازهاي در دنيا نيست. در دنيا تجربيات زيادي در اين مورد وجود دارد. به خصوص در مورد انتقال مراكز «سياسي» به نقطهاي خارج از پايتخت. در اين كشورها، مسوولان دولتي با يك سيستم ريلي يا قطار به محل كار خود درخارج از شهر ميروند و دوباره باز ميگردند. نمونه آن شهر كوالالامپور است. اما همين مطالعات نشان ميدهد كه از سال 1960 به اين سو، انتقالي جدي در مورد مراكز سياسي و از مركز به حاشيه نداشتهايم. اين نگاه امروز جاي خود را به ايدههاي محتاطانهتري داده است.
در بحث انتقال تهران، يكي از بحثهايي كه مطرح است اين است كه اگر قرار باشد وزارتخانهها به خارج شهر منتقل شوند و اين مركز جايي دور از پايتخت باشد، بايد خانوادههاي آنها نيز به اين منطقه منتقل شوند. اين يعني احداث يك شهر جديد. شهري با تمام مشكلات و هزينههايي كه دارد. به نظر شما اين مساله مهم نيست؟
براي همين هم هست كه ميگوييم انتقال مراكز سياسي و اداري آخرين راهحل است.
يكي ديگر ازمسائلي كه بارها مورد بحث بوده است، بحث هزينههاي كلاني است كه انتقال پايتخت ميتواند داشته باشد. برآوردي از هزينههاي لازم براي انتقال پايتخت شده است؟
چند سال پيش برآورد هزينهاي در اين مورد انجام شد. آن زمان بودجه مورد نياز براي انتقال پايتخت 30 ميليارد دلار تعيين شد كه به قيمت امروز چيزي معادل 78 ميليارد دلار ميشود. البته اين برآوردها دقيق نيست و بايد دوباره از سوي كميته ياد شده بررسي و اعلام شود.
كميته بررسي امكانسنجي انتقال مراكز سياسي و اداري پايتخت كي آغاز به كار ميكند؟
فكر ميكنم يكي – دو هفته ديگر.
و شما هم مسوول دبيرخانه آن هستيد.
بله.