• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4649 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۸ ارديبهشت

«اعتماد» تغيير احتمالي جريان اصلاح‌طلب از رويكرد توسعه‌ سياسي به توسعه اقتصادي را بررسي مي‌كند

چپ سياسي، چپ اقتصادي مي‌شود؟

اولين نشانه‌هاي تغيير رويكرد اقتصادي در حزب اتحاد ملت ديده مي‌شود

مرجان زهراني

 

 

 

«بر قدرت» يا «در قدرت» يك جريان سياسي شايد در رويكرد، روش و منش و در مجموع كنشگري آن تاثيرگذار باشد؛ همان‌طور كه «در بحران» يا «در پسا بحران» قرار گرفتن جامعه نيز مي‌تواند بر رويكردها و نگاه احزاب متبوع يك جريان سياسي رد و نشاني از خود بر جاي گذارد. اگرچه برخي كنشگران سياسي معتقدند رويكردها يا راهبردهاي احزاب و جريان‌هاي سياسي محصول يك‌شبه نيستند كه اگر روزي قدرت به آنها روي خوش نشان داد و شبي از عرش به فرش آمدند، اگر روزي ابر و باد و مه و خورشيد در هم تنيده شد و شبي باد آرامش وزيدن گرفت؛ همه‌ چيز تغيير كند اما به هر روي نمي‌توان منكر بود كه اين دوگانه‌ها بي‌تاثير باشند كه در آن صورت حزب از تحرك و پويايي به سكون و سكوت خواهد رسيد. به همين خاطر است كه جريان‌هاي سياسي موجود از ابتداي انقلاب تاكنون اگرچه عمرشان به نيم قرن هم نرسيده اما در كوران حوادث يا متناسب با كنش‌‌هاي «قدرت» و ذائقه «جامعه» سير تغيير و تحول طي كرده‌اند.

اگر از چپ و راست در معناي بلوك شرقي و بلوك غربي آن يا ماركسيسم، ليبراليسم عبور كنيم _كما اينكه نظام‌هاي سياسي و اقتصادي جهان نيز از آن عبور كرده‌اند_ در اين انقلاب ميانه‌سال با دو جريان سياسي مواجه خواهيم شد كه افراد و احزاب زيرمجموعه‌شان نيز دستخوش تغيير و تحول شده‌؛ زماني از گزاره‌اي عبور كرده‌اند، زماني ديگر بر مطالبه‌اي تمركز كرده‌اند، از گذشته‌‌اي خشنود يا پشيمان هستند و در اين سير تكوين و تطور جريان راست و چپ همواره در يك مسير مشخص از گذشته تاكنون گام بر نداشته‌اند. چه آنكه روزگاري پا بر ديوار سفارتخانه‌اي گذاشته و از آن بالا رفته‌اند، دهه‌ها بعد قدم در مسير تعامل جهاني و پا در راه اقتصاد بازار گذاشته‌اند و در مسير عبور از جنگ و هزار و يك بحران ديگر، به پيوند اقتصاد و كوپن رسيدند.

خط امام تا اصلاحات؛ عدالت تا آزادي؟

«چپ سياسي» آن زماني _به معنايي در چارچوب‌هاي نظام جمهوري اسلامي ايران_ كه در دوراني با روحيه غرب‌ستيز و امريكا‌ستيز براي برابري اقتصادي، از بين بردن فاصله طبقاتي و با نگاهي به ملي كردن صنايع و در يك كلام گسترش عدالت كنشگري مي‌كرد، «چپ‌هاي خط ‌امامي» ناميده مي‌شدند و در همين مسير تغيير و تحول به اصلاح‌طلبي دست يافتند. آنها اگرچه در اسم و رسم به جريان و جناح چپ معروف بودند، در اقتصاد به راست‌گرايي روي آوردند و اغلب به اقتصاد «بازار آزاد» گرايش داشتند يا گرويدند. در اين ميان بودند سياسيون بازاري يا ملي‌گراياني كه در بزنگاه جنگ به عنوان بزرگ‌ترين و اولين بحران پس از انقلاب مدتي به اقتصادي دولتي تن دادند. با اين حال همان‌طور كه نظام اقتصادي جمهوري اسلامي اساسا نه چندان چپ و نه آنچنان راست، نه متكي بر سوسياليسم و نه بر مبناي ليبراليسم است، همين امر به جريان‌هاي سياسي و احزاب و تشكل‌ها نيز تسري يافته و اصولا كمتر همگني در نگاه اقتصادي اعضا _چه در احزاب اصلاح‌طلب و چه در احزاب اصولگرا_ ديده مي‌شود. اما آنچه مشخص است طي مسير رسيدن خط ‌امامي‌ به اصلاح‌طلبي مجموعه حوادث، بحران‌ها و ذائقه جامعه و شايد نسبت با قدرت تاثيرگذار بوده؛ كما اينكه در جريان اصولگرا نيز چنين تغيير و تحولي رخ داده‌ و موجب پديد آمدن خرده‌جريان‌هايي چون نواصولگرايي يا بهار شده‌ و قطعا نگاه اقتصادي و سياسي آنها نيز دستخوش دگرگوني شده است.

بحران‌ها در دامن جريان‌هاي سياسي

جمهوري اسلامي بحران‌هاي متعددي را از زمان تاسيس تاكنون پشت سر گذاشته است. جنگ خود به عنوان بحراني 8 ساله با پسا‌بحراني طولاني‌مدت نگاه حاكم اقتصادي را بر «دولت» متمركز كرد تا جايي كه همچنان از اقتصاد آن دوران با عنوان اقتصاد كوپني ياد مي‌شود، اما اين تنها بحران اقتصادي-سياسي نبود. تحريم‌هاي بين‌المللي كه سال‌هاست اقتصاد را تحت تاثير قرار داده نيز در مقاطعي شرايط بحراني رقم زده است. امروز نيز بحران سلامت با شيوع ويروس «كوويد-19» كه كمتر از 5 گرم آن دنيا را به هم ريخته و اكنون به تحريم و اخلال در فروش نفت و كسري بودجه و... نيز اضافه شده و معيشت اقشار آسيب‌پذير را با خطرات جدي مواجه كرده است. حال در چنين شرايطي كه برخي كنشگران سياسي آن را مشابه روزها و سال‌هاي جنگ تحميلي توصيف مي‌كنند، آيا قرار است بار ديگر در رويكرد جريان اصلاحات و احزاب متبوع آن كه همواره به عنوان يك جريان سياسي-فكري با دغدغه و اولويت توسعه سياسي شناخته مي‌شده، تغييري حاصل شود يا بر توسعه اقتصادي بيش از توسعه سياسي متمركز شوند؟ علاوه بر آن آيا جناح چپ كه برخلاف عنوان سياسي‌اش در اقتصاد به مفاهيم ليبراليستي تعلق خاطر بيشتري دارد، قرار است تغيير رويكرد داده و تحت تاثير شرايط امروز و تلفيق بحران سلامت و اقتصاد به دخالت دولت‌ها يا مدل‌ها و نظام‌هاي سوسيال دموكرات گرايش بيشتري پيدا كند؟

اولين نشانه

شايد بتوان گفت اولين نشانه‌هاي اين تغيير رويه و تمركز در حزب «اتحاد ملت» _حزب اصلاح‌طلبي كه براي تداوم مانيفست جبهه مشاركت در دوران اصلاحات شكل گرفت_ ديده شد. در بيانيه‌اي كه اين حزب به مناسب گراميداشت روز كارگر و معلم صادر كرد قانون كار را محصول منازعه مدافعان مناسبات انساني با حاميان فقه سنتي و طرفداران بازار آزاد توصيف كردند و البته به خصوصي‌سازي‌‌هاي فله‌اي تاختند و از بي‌ثبات‌سازي و ارزان‌سازي نيروي كار انتقاد كردند. همچنين در بخش دوم آن كه به مناسبت گراميداشت روز معلم نوشته شده ‌بود، به عدالت آموزشي و آموزش‌هاي رايگان توجه كردند. محتواي اين بيانيه كه ارايه تمام و كمال آن در اين مقال نمي‌گنجد اين پرسش را مطرح كرد كه آيا با تغيير استراتژي و ظهور و بروز گرايش چپ در اين حزب يا بياني كلي‌تر جريان اصلاحات مواجه خواهيم بود؟

شنيده‌هاي «اعتماد» حكايت از آن دارد كه رويكردهاي اقتصادي اين تشكيلات اصلاح‌طلب تغييراتي داشته كه ماحصل آن بيانيه‌هاي مذكور است. علاوه بر آن حسين كاشفي، عضو شوراي مركزي اين حزب نيز درگفت‌وگويي كه با «اعتماد» داشته از اولويت‌بخشي به اقتصاد گفته است. حسين نوراني‌نژاد، سخنگوي حزب اتحاد معتقد است نگاه اين حزب نگاه «جان رالز»ي است و شايد «ليبراليسم چپ» توصيف دقيق‌تري براي نگاه فلسفه سياسي «اتحاد ملت» باشد. به نظر مي‌رسد اين رويكرد در «اعتماد ملي» نيز مشهود است. كمااينكه اسماعيل گرامي‌مقدم، سخنگوي حزب در گفت‌وگو با «اعتماد» كشورهاي سوسيال دموكرات را در مواجهه با بحران سلامت اخير نمونه‌هاي موفقي توصيف كرده و معتقد است كه اين بحران مي‌تواند نگاه سياست‌هاي حمايتگرايانه را در حزب غالب كند.

با اين حال در براي «كارگزاران سازندگي» همچنان بر همان پاشنه مي‌چرخد. حسين مرعشي، سخنگوي كارگزاران به «اعتماد» گفته كه اگر امروز دولت با اين همه گرفتاري توانايي مديريت شرايط را دارد نتيجه نگاه و رويكردهايي است كه كارگزاران نيز بر آن باور دارد. او معتقد است كه نگاه ليبرالي در اقتصاد چاره كار است. مهدي معتمدي‌مهر، از اعضاي نهضت آزادي نيز از يك وجه به كارگزاران نزديك است و آن اينكه موافق تغيير رويكردها به دليل بحران نيست با اين حال ادله او با مرعشي تفاوت زيادي دارد. معتمدي‌مهر معتقد است نه اينكه ارزش عدالت از آزادي كمتر باشد اما تا زماني كه آزادي و دموكراسي به عنوان نيازهاي حداقلي ملت محقق نشود، مي‌توان به ‌طور موردي مطالبات عدالت‌خواهانه را مطرح كرد و طرح اين شعارها براي به دست آوردن دل مردم است. اگرچه چپ سياسي به راست اقتصادي تعلق خاطر بيشتري دارد و راست سياسي نگاهي به اقتصاد چپ اما اين ناهمگوني تنها در يك جريان سياسي نيست و بعضا در جريان اصولگرا نيز ديده مي‌شود. اگرچه در اظهارنظر اغلب كنشگران سياسي اولويت‌بخشي به اقتصاد با توجه به شرايط ديده مي‌شود، اما بايد ديد كه بحران‌هاي اخير مي‌تواند تاثير عميقي بر رويكردهاي آنها بگذارد و اولويت توسعه اقتصادي را جاگزين توسعه سياسي كند و آيا اين بحران اقتصادي در روشن كردن راهنماي چپ اقتصادي براي اصلاح‌طلبان بود؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون