روايت اهالي روستاي غيزانيه از بيآبي، بيكاري و وعدههاي متعدد محققنشده
غائله 200 متري
نيلوفر رسولي
داستان دور و دراز مصائب آب و فاضلاب در استان خوزستان، بيشباهت به خانهاي نيست كه سقف پوسيدهاي دارد و آب از لاي پوسيدگي بر سر اعضاي خانواده چكه ميكند، تعمير اين پوسيدگي و اين سوراخ نه چندان هزينهاي براي پدر خانواده دارد و نه آنقدرها زمان ميبرد، اما پدر خانواده به جاي تعمير سقف، ظرف خالي زير ترك سقف ميگذارد و چكههاي آب را جمع ميكند. چكههاي آب كه داخل ظرف جمع ميشوند و ظرف كه سرريز ميشود و كارد به استخوان ميرسد، صداي زن و فرزند بالا ميرود و پدر با هزاران وعده، آستين بالا ميزند و به جاي تعمير سقف، ظرف پر از آب را خالي ميكند و دوباره آن را زير شرشر بيامان چكههاي آب ميگذارد، حالا ظرف خالي است و تا دوباره پر شود و صداي زن و فرزندش بالا برود، فرصت باقي است و تا رسيدن آن لحظه ميتواند تعمير سقف را به روز ديگري موكول كند. آبوفاضلاب كه حالا مصيبت مردم خوزستان است، همان سقفي است كه تعمير نميشود، اگر فصل پرآب باشد، بارندگي فاضلاب را به خانه ميآورد و اگر تابستان باشد و خشكي، بيآبي و كمآبي چنان كارد را به استخوان ميسايد كه مردم فراموش ميكنند روز، روز عيد است، فراموش ميكنند كه ويروسي به نام كرونا پشت ديوار امن خانهها كمين كرده است، قانون و مجازات را فراموش ميكنند و دست به حربهاي ميزنند كه شايد اگر سقف دهانشان از بيآبي خشك نبود و دامهايشان تشنه روي زمين جان نميدادند، چارهاي ديگر ميانديشيدند. اما آيا مسوولان آبفاي خوزستان ميتوانند بپذيرند كه اين استيصال مردم است كه آنها را به چنان روزي رسانده است كه براي رساندن صداي خود جاده ميبندند؟ حالا كه آب در «غيزانيه» تنشزا شده است، حالا كه رييسجمهور نيز براي حل مشكل آب آشاميدني در غيزانيه دستور صادر كرده است، قائممقام آبفاي خوزستان خبر ميدهد كه عمليات آبرساني به غيزانيه معطل دويست متر است و اين 200 متر لولهگذاري تا دو سه هفته آينده تكميل خواهد شد. پيش از اينكه فاضلاب و نبود شبكه جمعآوري آبهاي سطحي در اهواز به بلاي جان مسوولان آبفا تبديل شده بود، شهرداري و آبوفاضلاب اهواز با پاسكاري مسووليت رسيدگي به معضل فاضلاب شهري، به كمبود بودجه اشاره ميكردند. اما حالا نه تنها خبري از كمبود بودجه نيست، بلكه كل اين تنش سر دويست متر لولهاي صورت گرفته است كه ظرف نهايتا يك ماه تكميل خواهد شد. اما اين نخستينباري نيست كه وعده حل مشكلات آب به مردم غيزانيه داده ميشود، 12 ارديبهشت ماه سال جاري، استاندار خوزستان در بازديدي از اين بخش وعده 45 روزه براي حل مشكلات آب غيزانيه را داده بود، طبق گفتههاي شريعتي، تامين آب پايدار براي غيزانيه هزينهاي بيش از 70 ميليارد تومان لازم داشت و نهايتا اين پروژه ظرف 45 روز، يعني نهايتا تا پايان خرداد ماه به اتمام ميرسيد. با اينكه هنوز مشخص نيست كه پيمانكار اين طرح چه كسي است و آيا اين دويست متر معهود، همان ادامه طرحي است كه شريعتي سخن از آن گفته است، روايت مردم غيزانيه و روستاهاي همجوار نشان ميدهد كه بيآبي و كمآبي آنها نه معطل تعريف و اجراي پروژه جديد و اخذ منابع مالي مفصل، بلكه ريشه در يك اتفاق بسيار ساده دارد. عبدالكريم، دامدار است و ساكن روستاي عبدالسيد در 10كيلومتري غيزانيه. عبدالكريم ميگويد كه تمام اين ماجرا سر شكستگيهاي لولهاي است كه از رامشير به غيزانيه آب ميآورد. اين لوله سال گذشته شكستگي عميقي برداشت و عبدالكريم و تعدادي ديگر از اهالي غيزانيه بارها از مسوولان خواستند تا جلوي هدررفت آب را در اين شكستگيها بگيرند. شكست لولهها فشار و مقدار آب واصل به روستاها را كاهش ميداد و علاوه بر آن، سلامت آب را هم در معرض خطر قرار ميداد. شكستگيهايي كه با چند جوشكاري ساده شايد برطرف ميشدند، اما پاسخ مسوولان بخشداري به اين روستاييهاي معترض اين بود كه كه بيل مكانيكي و ابزار جوشكاري ندارند و اين ادوات بايد از بخش رامشير تهيه شوند. پاسكاري ترميم اين شكستگيها از بخشداري رامشير به بخشداري غيزانيه ادامه داشت و در اين ميان آب بود كه از شكستگي اين لولهها به زمين ميرفت و دامها بودند كه از فرط تشنگي جان ميدادند. اين لولههاي معيوب، حاصل طرح آبرساني سال 83-82 بودند كه با گذشت چند ماه از اجرا ترك برداشتند. با اين حال اين شكستگيها هرگز ترميم نشدند، حتي حالا نيز استاندار يا ساير مسوولان آبفا از ترميم اين شكستگيها سخن نميگويند، همانطور كه جعفر مجدمي، عضو شوراي بخش غيزانيه به خبرگزاري مهر ميگويد، علاوه بر اينكه اين لولهها بلافاصله پس از نصب شكستند، نه از نظر ابعاد و نه از نظر جنس، مناسب نبودند و با اينكه در آن زمان هزينه قابلتوجهي براي آبرساني به اين منطقه صورت گرفته بود، اما سال 95 استاندار در بازديد از غيزانيه، وعده داد كه تا ديماه سال 1395 طرح جديد آبرساني به بهرهبرداري ميرسد، در حالي كه ميشد شكستها و نواقص طرح قبلي با اختصاص بودجهاي كمتر رفع شود. پروژهتراشي به جاي ترميم نواقص پروژههاي قبلي باعث شد تا نه تنها اين طرح آبرساني جديد كه قرار بود آب را از شيبان به صفيره و از صفيره به روستاي نزهه در بخش غيزانيه پمپاژ كند، عملي نشود، بلكه بهرهبرداري از اين طرح نيز تاكنون معوق بماند و تنها پس از اعتراض اهالي اعلام شود كه دويست متر از اين طرح باقي مانده است. عبدالكريم از همان سال تاكنون بارها به تمام مسوولان، از بخشداري گرفته تا فرمانداري نامه نوشته است، حاصل اين نامهنگاريها صرفا به اين نكته ختم شده است كه نامه به فرمانداري وصول شده است، اين خبر خوشايند البته در همين نقطه متوقف شده و هرگز پاسخي براي اين نامه دريافت نشده است. عبدالكريم ميگويد كه اين مساله، در ابتدا بسيار كوچكتر از اين حرفها بود، اما بهرغم معطل ماندن تنها يك اقدام ساده، هزاران جلسه تشكيل شد، جلسه پشت سر جلسه و موكول كردن انجام عمليات به جلسههاي ديگر. هزاران جلسه برگزار شد اما هيچكدام از مسوولان بخشداريهاي غيزانيه و رامشير حاضر به انجام اين يك اقدام عملي كوچك نشدند. جلسات و وعدههاي متعدد عبدالكريم را خسته و فرسوده كرد، او ميگويد كه «ما از اين همه جلسه رفتن خسته شديم، ما ديگر نميتوانستيم حرفها و وعدهها را باور كنيم. آنها وعده ميدادند و دامهاي ما يكييكي تلف ميشدند و ما براي دستشويي رفتن هم آب نداشتيم.» پس از تنش روز عيد، روزي كه به گفته عبدالكريم روز استغفار و دعا بود، نه روز تير خوردن و بستن جاده، رسول ساكي، بخشدار غيزانيه در خلال اشارههاي كوتاهش به فرسودگي و قديمي بودن خط انتقال آب شيبان و هدررفت آب در اين لولهها، گفته بود كه شركت آب و فاضلاب خوزستان قول داده است كه انتقال آب از شيبان به غيزانيه كه شامل 25 كيلومتر لولهكشي با اعتباري بالغ بر 43 ميليارد تومان، تا يك ماه آينده به بهرهبرداري برسد، گرچه اين لولههاي قديمي كمتر از 20 سال سن دارند، بخشدار غيزانيه هرگز به اين سوال پاسخ نميدهد كه چرا به جاي هزينهكرد جديد، اين لولهها ترميم نشدند و اگر اين طرح پيش از اين رديفي از اعتبار را به خود تخصيص داده بود، چرا اجراي آن تا به امروز به تعويق افتاده است. با اين حال و به رسم معهود، بخشدار پايان سخنانش را با وعدهاي آذين ميكند كه قرار است در اين يك ماه تا بهرهبرداري از اين لولهها، 12 تانك براي مردم روستا آب ببرد. عبدالكريم در اين مدت فقط يكي از اين تانكها را ديده است و بس. تانكري كه آب شرب براي دامها را به مردم اين روستا ميفروشد. عبدالكريم براي نجات دامهايش، بشكههاي سفيد آب را هفتاد تا هشتاد هزار تومان ميخرد. عبدالكريم از پشت تلفن به ناني كه در سفرهاش دارد قسم ميخورد و ميگويد: «براي دولت زشت است كه براي آب چنين غائلهاي به راه بيندازد. ما چيزي جز آب نميخواهيم، نه آب براي نوشيدن داريم و نه آب براي دامهايمان، نه چاه آب داريم و نه رودخانه، اينجا هر دويست متر زير زمين يك چاه نفت هست، در دومتري خانه ما چاه نفت هست، اما ما يك ليوان آب خوردن هم در اين گرما نداريم.»
دامهاي تشنه هاشم
جنس كمآبي در تابستان و زمستان غيزانيه يكرنگ نيست، هاشم، 43ساله و دامدار، ساكن روستاي غيزانيه است، گاو و گوسفندهايش يكي پشت ديگري از كمآبي جان دادهاند و حالا قاسم دو گاو دارد و چند مرغ و خروس و لولههاي آبي كه هر دو روز يكبار در تابستان رنگ آب را به خود نميبينند. حالا براي هاشم و سه فرزندش، روزهاي زمستان نشان از رويا دارد، زمستان دو ساعت در طول شبانهروز لولههاي آب خانه قژ قژ ميكردند و جريان آب در آنها به راه ميافتاد، اما حالا فرزندان هاشم گوش به لولهها ميچسبانند و منتظرند تا آن صداي غريب به گوش برسد و پدرشان را خبر كنند تا بتواند از اين آب گلآلود، اندك توشهاي براي تابستان داغ و سوزان بردارد. اما مخزن آب خانه هرگز پر نميشود و همان چند كاسه آب نيز با جوشاندن و زدودن گل و گردوخاكش به كار دوشگرفتن و شستوشو ميآيد، آن هم در روزهايي كه مسوولان بهداشت كشور ساده و پيش پا افتادهترين راه مبارزه با ويروس كرونا را شستوشوي مكرر دستها ميدانند، شستوشوي دستها براي هاشم و فرزندانش دشوار و ناممكنترين امر روزانه است. اين آب اندك به زور كفاف شستوشوي اضطراري را ميدهد. هر روز صبح، قاسم كه از خانه بيرون ميآيد، در افق غبارآلود تصويري مبهم از سازههاي افراشته مارونيه را ميبيند و با دو بشكه آب خالي در دست، پياده راهي روستاي بالادست ميشود تا هر بشكه آب تصفيهشده را 25 هزار تومان بخرد. كمآبي و بيآبي پيش از اين يا دامهاي هاشم را تلف كرده است، يا آنها را بيمار كرده و هاشم به ناچار خود چاقو به دست گرفته و آنها را حلال كرده است، اين بيآبي و تلفشدن دامها سايه ترسناك بيكاري را بر سر هاشم و هم ولايتيهايش روزبه روز سنگينتر كرده است، بخش اعظم ساكنين غيزانيه دامدار هستند و با بيآبي فاصله آنها تا بيكاري كمتر از يك قدم خواهد بود، با اينكه سازههاي نفتي مارونيه در دوكيلومتري روستاي آنها افراشته شدهاند، اما نصيب اهالي روستا از اين منبع شغل و درآمد تقريبا هيچ است. تقريبا هيچ، زيرا تعدادي از اهالي روستا پيش از انقلاب كارمند يا كارگر مجتمعهاي نفتي اطراف بودند و حالا بازنشستهاند، اما از جوانان و ميانسالان جز چند نفر انگشتشمار كه در اين تاسيسات نفتي نگهباني ميدهند، بهره اين اهالي از معدن ثروت اطراف خود هيچ است. كمآبي و بيكاري هيچ آيندهاي را براي هاشم متصور نميكند، نه براي او و نه براي فرزنداني كه براي رفتن به مدرسه، ناچارند از جاده بگذرند و تاكنون حدود 10نفر از دانشآموزان ابتدايي سر رد شدن از اين جاده ترانزيتي پر خطر جان خود را از دست دادهاند. نصب يك پل هوايي وعده محققنشدهاي به روستاييان غيزانيه است، سالهاست كه بخشداري وعده داده تا پل عابر پيادهاي را بر فراز جاده بسازد تا دانشاموزان ابتدايي كه راهي درس ومدرسه ميشوند، با مرگ مواجه نشوند، اما همين وعده هم مثل همان دويست كيلومتر لوله آب تكميل نشده تا زماني كه به خشم مردم آميخته نشود، عملي نخواهد شد.
غيزانيههاي خوزستان
نگاه خيره و نااميد هرروزه هاشم به تاسيسات نفتي و بيبهره بودن او و هم ولايتيهايش از فرصتهاي شغلي اين سازوكار عظيم، صرفا مختص به اهالي غيزانيه نيست.غيزانيههاي بسياري در خوزستان، در ميان حلقه تاسيسات نفتي وجود دارند و با نبود كمترين امكانات رفاهي سروكله ميزنند. در قلب شهر اهواز، حصيرآباد نام محلهاي است كه بر فراز تپه بنا شده، گرداگرد آن ادارههاي دولتي مثل شركت نفت، لولهسازي و شركت حفاري سر بر آسمان كشيدهاند، اما آب با شلنگ به اين محله ميرسد، آن هم در ساعات معدودي از روز. مسجد سليمان نخستين نقطه جغرافيايي ايران است كه در آن نفت كشف شده است، اما مردم مسجدسليمان آب پايدار ندارند، در طول روز ساعتها آب قطع است و مردم آب موردنياز خود را در تانكرها ذخيره ميكنند، مشكلات مردم روستاهاي اطراف دهدز در شهرستان ايذه دستكمي از بيآبيهاي و كمآبيهاي غيزانيه ندارد، بهرغم مناطق كوهستاني كه براي تامين نياز آبي خود چشم به راه حضور تانكرهاي آب هستند، درد بيآبي مردم بارانگرد از توابع باغملك نيز جداي از درد بيآبي در غيزانيه نيست. علاوه بر اين، هيچ اهوازي نيز ليوان آب خود را زير شير آب نميگيرد، براي يك شهروند اهوازي داشتن دستگاه تصفيه آب جزو بديهيات زندگي است. مجتبي گهستوني، روزنامهنگار و فعال فرهنگي با چنين مثالهايي به «اعتماد» ميگويد و چندين بار هم تاكيد ميكند كه چنين مشكلي مختص غيزانيه نيست. كمآبي همراه با مشكلات محيطزيستي ناشي از فعاليت سازههاي عظيم نفتي در اين منطقه، حضور كانونهاي گرد و غبار در اطراف اين روستاها، كمآبي و بيآبي، گرماي شديد در كنار تنشهاي مديريتي در آب و فاضلاب خوزستان همه در كنار هم كارد را به استخوان مردمي رسانده است كه بهرغم اينكه استانشان در وضعيت قرمز شيوع كرونا قرار دارد، براي رساندن صداي خود به مراجع بالاتر دست به اقداماتي ميزنند كه خود پيش از آن آگاهند كه چه نتايجي در بر خواهد داشت. با اين حال به زعم اين فعال فرهنگي، فساد مالي و تغيير متعدد مديريتها در سازمان آب و فاضلاب استان مهمترين دليل اجرايي نشدن پروژههاي متعدد آب وفاضلاب در اين استان است. خوزستان تاكنون بارها چه از منابع ملي، چه منابع ارزي و چه صندوقهاي بينالمللي منابع مالي براي رفع مشكلات آب و فاضلاب دريافت كرده است، اما بهرغم چنين بودجههاي هنگفتي و در شرايطي كه استان خوزستان از نظر وجود آبهاي روان و رودخانه كمبودي ندارد، همچنان كمآبي و سوءمديريتهاي توزيع آب در اين استان معضلساز است. درد مردم غيزانيه درد سايرمردم اين استان هم هست، كارد به استخوان اهالي غيزانيه رسيده است و اين كارد در صورت ادامه همين روال مديريتي فعلي آب و فاضلاب خوزستان به استخوان ساير مردم در مناطق ديگر خوزستان نيز خواهد رسيد. در حالي كه آّبوفاضلاب استان تاكنون با بهانههاي مختلف به بودجههاي هنگفتي دست پيدا كرده است و حالا كمبود بودجه را نميتواند به عنوان بهانه معرفي كند، آيا براي رسيدگي به مشكلات مردم همچنان منتظر زماني خواهد بود كه داد از نهاد آنها چنان بلند شود كه به خاك و خون برسد؟
فرمانده انتظامي اهواز:
بيتوجهي مسوولان باعث اعتراض مردم غيزانيه شد
گروه اجتماعي | فرمانده انتظامي كلانشهر اهواز با اشاره به اعتراض مردم غيزانيه به تامين آب شربشان تاكيد كرد كه بيتوجهي مسوولان به مردم باعث تجمع غيرقانوني اهالي اين بخش شده است.
به گزارش ايرنا، سرهنگ محسن دالوند اعتراض مردم به تاميننشدن آب شربشان را يك مطالبه قانوني خواند اما تاكيد كرد كه اين اعتراض بايد در مجراي قانوني صورت بگيرد. او در تشريح ماجراي اعتراض و تيراندازي در بخش غيزانيه گفت كه مردم اين بخش صبح روز شنبه با بستن جاده اهواز- رامهرمز- اميديه مدتي در تردد در مسير ترانزيتي اخلال به وجود آوردند كه پليس براي جلوگيري از اين كار وارد عمل شد. سرهنگ دالوند افزود: پس از ورود ماموران پليس براي بازگشايي جاده، تعدادي از تجمعكنندگان با سنگ و چوب به سوي ماموران حملهور شدند و ۲ مامور پليس را از ناحيه سر مجروح كردند. به گفته فرمانده انتظامي كلانشهر اهواز، پليس با استفاده از سلاح ساچمهاي پلاستيكي ضدشورش دو نفر از تجمعكنندگان را به صورت سطحي مجروح و بازداشت كرد اما اين افراد در حال حاضر مشكلي ندارند. اين مقام ارشد انتظامي در ادامه افزود كه پليس در جريان اين اعتراض تلاش كرد تا با مردم گفتوگو و آنها را متقاعد و همراه كند كه مردم ضمن همراهي با پليس در بازگشايي جاده همكاري كردند، پليس نيز ضمن احترام به قاطبه مردم با برخي از افرادي كه نقض قانون كرده بودند برخورد كرد. علاوه بر اين، پليس در اين تجمع تلاش كرد تا با برخي از مسوولان استان از جمله فرماندار اهواز تماس داشته باشد و با دستور فرماندار آب با تانكر براي مردم تامين شد اما فرمانده انتظامي اهواز از عدم حضور بخشدار در ميان مردم و عدم ارايه توضيحات كافي انتقاد كرد. اين مقام ارشد انتظامي در ادامه و با تاكيد دوباره به بيتوجهي مسوولان به خواستههاي مردم گفت: اگر مسوولان امر به خواستههاي مردم توجه كنند هيچگاه مشكلات اجتماعي به مسائل انتظامي تبديل نخواهد شد و نمونه آن همين تامين آب شرب مردم بخش غيزانيه است. او در پايان گفت: نيروي انتظامي يار و ياور مردم است و هيچگاه خود را در مقابل آنها قرار نميدهد اما افراد هم بايد توجه كنند كه قانون را زير پا نگذارند.