معماي مرگ مشكوك
پسري 18 ساله در تركيه
گروه اجتماعي |كشف جسد پسري 18 ساله در خاك تركيه و تحويل آن به مرزبانان ايران در چالدران تنها 15 روز بعد از مرگ 10 همزبان افغانستاني ما در مرز شرقي اين پرسش را پيش رو قرار داده است كه آيا نظير آنچه در مورد مرگ افغانها مطرح شد براي كشف راز مرگ «كامران گودرزي» هم كميته حقيقتياب تشكيل ميشود؟ كشف جسد اين جوان و نشانههايي كه بر بدن او باقي است پرسشهايي را برجسته ميكند كه نيازمند تحقيق درباره علت مرگ اوست.برخلاف ماجراي غرق شدن 10 افغان در هريرود كه بلافاصله منجر به توجه شبكههاي فارسيزبان شد اين رسانهها علاقهاي به داستان غمانگيز جواني كه در پي سوداي داشتن زندگي بهتر ميخواست از ايران به تركيه و سپس به اروپا مهاجرت كند، نشان ندادند. در حالي كه در ميان همزبانان ما در افغانستان هم سوداي داشتن زندگي بهتر و يافتن كار آنها را واداشته بود تا تن به طي مسيري سخت بدهند. با اين حال نه در ماجراي ورود غيرقانوني افغانها از مرز «دهانه ذوالفقار» و نه در ماجراي مرگ مشكوك «كامران گودرزي» مشخص نيست كه اين افراد كه عمدتا راه پرپيچ خم و خطرناك عبور از مرز را نميدانستند با راهبري چه كس يا چه كساني اين كار را كردهاند. تشكيل كميته حقيقتياب دستكم ميتواند علاوه بر مشخص كردن علت اصلي مرگ به بررسي ردپاي كساني منجر شود كه تجارتي براي خالي كردن جيب مهاجران راه انداختهاند و «قاچاق انسان» را رونق بخشيدهاند.
معماي 60 روزه
بر اساس آنچه خانواده كامران از مهاجرت او نقل كردهاند اين پسر روز 28 اسفند 98 و در شرايطي كه به سبب شيوع ويروس كرونا مرزها بسته بوده، عبور غيرقانوني از مرز را براي ورود به تركيه انتخاب كرده است. خانوادهاش ادعا ميكنند كه او 18 ساعت در راه بوده تا مسيري كوهستاني را طي كند و در آن سوي كوهستان وارد كشور تركيه شود. از زمان ورود كامران به تركيه خانوادهاش ادعا ميكنند كه 2 تماس از او داشتهاند. نخست آنكه او وارد اين كشور شده و ديگري وقتي كه به دليل درگيري با مردم يك روستا مضروب و سپس توسط پليس تركيه دستگير شده است. گويا در مسيري كه سعي داشته لقمهاي نان تهيه كند توسط عدهاي كه مشخص نيست تعدادشان 10 يا 15 نفر بوده، مضروب شده است. بررسي حرفهاي پدر كامران كه در فضاي مجازي منتشر شده جاي يك پرسش ديگر را پررنگ ميكند؛ «آيا كامران خودش به تنهايي اين مسير را طي كرده و در تركيه نيز تنها بوده است؟» پس از اين كامران به خانوادهاش اطلاع داده كه توسط پليس تركيه دستگير شده است. با توجه به اين تماس پدر كامران تلاش براي يافتن او را آغاز كرد اما در تا 27 ارديبهشت 99 كه از پاسگاه مرزباني چالدران با او تماس گرفتند كه براي شناسايي جسد پسرش بايد حاضر شود خبري از نهادهاي مسوول دريافت نكرد. او مدعي است كه در تماس با وزارت امور خارجه، نيروي انتظامي و پليس اينترپل ردي از پسرش كه در پاسگاه پليس تركيه بازداشت بوده به دست نيامده است. سرانجام 29 ارديبهشت 99، جسد اين جوان تحويل پدرش شد و او در قطعه 326 بهشتزهراي تهران آرام گرفت.
پرسشها و ابهامهاي يك مرگ
روايت كشف جسد اين جوان حكايت از آن دارد كه به همراه 6 مهاجر غيرايراني زير برف مدفون شده بوده است. كامران در ميان اين گروه هفت نفره تنها ايراني بوده است. با اين حال مشخص نيست از زماني كه كامران از بازداشت خود به خانوادهاش خبر داده تا زمان كشف جسد او چه اتفاق يا اتفاقاتي رخ داده است.از سوي ديگر زمان مرگ او دقيقا مشخص نيست كما اينكه علت مرگ او نيز مشخص نشده است. با اين حال آثار كبودي روي جسد او مشهود بوده است. به نظر ميرسد مثل هر مرگ مشكوك ديگري حق خانواده او همين طور همه ايرانياني باشد كه ممكن است به سرنوشت كامران دچار شوند و بايد بدانند كه دقيقا براي او چه اتفاقي رخ داده است. بر اساس آنچه پدر كامران ادعا كرده است به هنگام تحويل جسد هيچ اثري از كيفي كه او به گردن خود ميانداخت و در آن گذرنامه و تلفن همراهش را ميگذاشت، نبود. اما پدر كامران از دو ساعت مچي او خبر داده كه يكي روي ساعت 11و 10 دقيقه و ديگري روي 11 و 20 دقيقه متوقف مانده بوده است. اين دو زمان مربوط به چه اتفاق يا اتفاقاتي است؟ يافتن پاسخ براي چگونگي وقوع مرگ اين جوان ميتواند به بررسي يك فرضيه مهم در مرزها كمك كند و آن نقش قاچاقچيان انسان است. البته اگر در مرگ كامران كسي غير از قاچاقچيان انسان نقش ايفا نكرده باشد.