هنرمندان ميتوانند براي گسستن رابطه عاطفي انسان و طبيعت فكري بكنند
ايران، بهشت هنر محيطي است
فاروق مظلومي
دهههاي 1950 و 1960 كه هنر مفهومي در برابر هنر انتزاعي قرار گرفت هنر محيطي (environmental art) بر اساس مفهوم و استقرار پا به عرصه وجود نهاد. اگرچه پايههاي هنر محيطي با ديوارنگاريهاي دوران سنگي و نقاشيهاي ديواري و سوررئاليستها از قرنها و دههها قبل گذاشته شده بود. اين هنر با تعيين نقطهاي جغرافيايي به عنوان بستر فيزيكي اثر - مثل بوم در نقاشي- و افزودن يا كاستن اشياي جاندار يا بيجان به آن نقطه، مفاهيمي اجتماعي يا فردي را در بسترهاي غيرفيزيكي از قبيل زمان و معنويت مطرح ميكند. هنر محيطي يك هنر چندرسانهاي است و ميتواند از همه رسانههاي هنري كه با حواس پنجگانه انسان سر و كار دارد استفاده كند. در آثار هنر محيطي يك محيط مستقل تعريف شده و با محيط پيرامونش در ارتباط قرار ميگيرد.
environmental art اغلب شامل دغدغههاي اكولوژيكال (بوم شناختي) و زيست محيطي است اما اين تنها خصيصهاش نيست و اينگونه هنري مفاهيم متنوع و متغيري را پيگيري كرده است مثل تشديد تنهايي انسان معاصر با دوري از طبيعت. هنر محيطي يك اصطلاح كلي براي (Eco Art - هنر بومشناسانه)،
( Art in Nature - هنر در طبيعت)، ( Land Art - هنر عرصه)، ( Restoration Art - هنر ترميم)،
(vention Eco – بازآفريني اكولوژيك)،
(land art - هنر زمين)، (Oranki Art - نمايش گروهي هنر محيطي در طبيعت)، ( Earth Works - كارهاي هنري زمينبستر)، ( ecological art - هنر زيست شناختي) و ... است.
قطعا ترجمه لغت به لغت اين واژهها درست نيست و مفهوم نزديك به اين هنرها بايد با قرار گرفتن در آن جريان هنري پيشنهاد شود. اما بعضي از اين مفاهيم مثل Land art از كليت بيشتري برخوردارند و مفاهيم ديگري از هنر محيطي را به عنوان زيرمجموعه خود تعريف ميكنند.
در ذكر بنيانهاي هنر محيطي عامدانه از لغت استقرار استفاده ميكنم چون در هنر محيطي كه هنري زمين- مرجع يا به عبارت كليتر مكانمحور است تنها با چيدهمان روبهرو نيستيم بلكه اغلب از قرارگرفتن اشياء در محل طبيعي يا قابل انتظار بهره ميبريم. جنگل براي درخت محلي طبيعي و ساحل براي كشتي محلي قابل انتظار است. هنرهاي محيطي اغلب در محيطهاي طبيعي اجرا ميشود و امكان مواجهه مخاطب با آنها يا وجود ندارد يا بسيار كم است از اين رو ثبت و تهيه اسناد هنر محيطي توسط عكاسي يا ويديو يا هر رسانه ديگر بسيار حائز اهميت است و گاهي وجوه مفهومي و زيباييشناسي اثر محيطي با اسناد ثبت آن كاهش يا افزايش مييابد.
و اما ايران به دو دليل بهشتي براي آن دسته از هنرمندان محيطي است كه تمركزشان را روي طبيعت و مشكلات زيستمحيطي گذاشتهاند. تنوع اقليمي و تنوع جغرافياي طبيعي ايران موجب شده هنرمندان محيطي هر جايي كه زندگي ميكنند ميداني وسيع براي طراحي و اجراي هنر محيطي در اختيار داشته باشند. در كنار بيابانهاي وسيع، جنگلهاي چند ميليونساله هيركاني را داريم و درياچههاي طبيعي در سراسر اين كشور وجود دارد. و اما دليل دوم گسست رابطه عاطفي انسان با محيط طبيعي خودش است كه متاسفانه در تمام پهنه اين سرزمين زيبا شاهد آن هستيم.