• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3116 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۴ آذر

تصوير مبهم از افكار عمومي و غافلگيري دولت ها


  محسن آزموده / افكار عمومي به مثابه يك نيروي سياسي قدرتمند نقش موثري در استحكام پايه‌هاي مشروعيت يك دولت دارد و اين امر ربطي به دولت‌هاي جديد يا قديم ندارد. همواره دولت‌ها كوشيده‌اند براي احراز مشروعيت اقدام‌هاي‌شان و در نتيجه در جهت دوام و بقاي پايه‌هاي قدرت‌شان افكار عمومي را راضي سازند. براي نمونه مسعود غزنوي وقتي مي‌خواست حسن بن محمد ميكالي مشهور به حسنك وزير، صدر‌اعظم نامدار پدرش سلطان محمود را اعدام كند، مي‌دانست كه نمي‌تواند صراحتا اعلام كند كه قتل اين مرد بزرگ به اين خاطر است كه از محمد غزنوي برادر مسعود براي جانشيني دفاع كرده است، روشن است كه در اين صورت افكار عمومي در نهان و ناخواسته با او مخالفت مي‌كردند و نه تنها با اعدام حسنك وزير مخالفت مي‌كردند، بلكه در درازمدت پيامدهاي ناگوارتري را براي دولت به همراه داشتند. پس بهانه ديرين قرمطي بودن حسنك را كه آگاهان مي‌دانستند بي‌پايه و اساس است و به دليل كين توزي خليفه (به دلايل سياسي) به حسنك وارد آمده دستاويز ساخت تا در دادگاهي دروغين به مرگ اين وزير كاردان راي دهند، در چنين شرايطي بود كه مردمان عامي نيز با حكم مسعود همراه شدند.
البته در دوران معاصر با گسترش كيفي و كمي رسانه‌ها و فرآيندهاي گوناگون توسعه شكل دادن به افكار عمومي از سوي دولت‌ها ديگر به سادگي گذشته نيست، اما اين به آن معنا نيست كه توجه دولت‌ها ديگر اهميتي به افكار عمومي نمي‌دهند و آن را وانهاده‌اند و خيال كنترل آنها را از سر به در كرده‌اند، بر عكس در دوران مدرن تمام دولت‌ها با توجه به ابزار رسانه‌يي گسترده‌يي كه در اختيار دارند، تلاش مضاعف و صد البته پيچيده و چند لايه‌يي را براي كنترل افكار عمومي به كار مي‌بندند، منتها اينكه اين كوشش‌ها تا چه ميزان موفق بوده يا خير، از سويي به روش‌هاي دولت‌ها براي اين كنترل و از سوي ديگر به سطح توسعه يافتگي و فرهيختگي جامعه بستگي دارد.
نقطه آغازين در بهره‌گيري سياسي از افكار عمومي اما سنجش آن است. به عبارت روشن‌تر دولت‌ها براي آنكه بتوانند از نيروي سياسي افكار عمومي در راستاي منافع خود بهره بگيرند و پتانسيل‌هاي مخرب را از ميان بردارند، بيش و پيش از هر چيز نيازمند آن هستند كه درك روشني از تحولات افكار عمومي و فراز و نشيب‌هاي آن داشته باشند. سنجش افكار عمومي بدان معناست كه دولت‌ها با دماسنجي حرارت تن جامعه را اندازه‌گيري كنند و تا حد ممكن رفتارهاي بعد جامعه را پيش‌بيني كنند.
در ايران بعد از انقلاب نيز افكار عمومي نقش عمده‌يي در سياست‌هاي دولت‌ها ايفا كرده است. بدون شك پيروزي انقلاب ايران چنان كه امام خميني بارها تاكيد كرده است، بدون حمايت افكار عمومي امكان پذير نبود. در دهه نخست انقلاب يعني دهه 60 نيز به دليل ماهيت انقلابي نظام تازه مستقر افكار عمومي جايگاه مهمي در تصميمات دولت‌ها داشت. مهم‌ترين موضوع در اين سال‌ها مساله جنگ است كه تداوم آن با وجود بحث‌ها و جدل‌هاي پايان ناپذير درباره نقش سياستمداران در آن، بدون شك بدون حمايت افكار عمومي امكان پذير نبود، گو اينكه اصلي‌ترين دليل پايان جنگ نيز گذشته از عوامل اقتصادي و سياسي، باز همين مساله افكار عمومي بود. در تمام اين سال‌ها دولتمردان براي سنجش افكار عمومي از ساده‌ترين ابزار يعني به راه انداختن تظاهرات و كشاندن توده‌هاي مردم به خيابان‌ها بهره مي‌گرفتند. با توجه به محدويت رسانه‌هاي جمعي در اين سال‌ها و مشكلات اقتصادي وسياسي ناشي از جنگ و تحريم‌ها، صدا و سيما مهم‌ترين ابزارها در هدايت افكار عمومي تلقي مي‌شدند.
 در سال‌هاي پس از جنگ اما به دليل اقتضاي زمانه دولت هاشمي‌رفسنجاني مسيري متفاوت را پيش گرفت كه تا حدودي متفاوت از دهه 60 بود. سياست‌هاي اقتصادي دولت هاشمي در كوتاه‌مدت مستلزم آن بود كه دولت طريقي آمرانه را در تصميم‌گيري اخذ كند اما تغيير زمانه به سرعت باعث واكنش افكار عمومي شد. هاشمي‌رفسنجاني در دومين دولت خود با وجود ميل و برنامه، به دليل فشار افكار عمومي ناگزير از عقب‌نشيني شد. دوم خرداد 76 اما مهم‌ترين نقطه‌يي بود كه نيروي قدرتمند افكار عمومي خود را به دولتمردان تحميل كرد. بعد از اين تاريخ است كه دولت‌ها و دولتمردان بار ديگر به نقش موثر افكار عمومي پي بردند و كوشيدند كه با بهره گرفتن از ابزارهاي رسانه‌يي و تبليغات بر آنها تاثير بگذارند. افكار عمومي بعد از اين تاريخ ديگر از طريق تظاهرات عمومي سنجيده نمي‌شدند، بلكه به واسطه تكثر رسانه‌ها و باز شدن فضا و تنوع فضاهاي جامعه مدني، مي‌شد آن را در كنش‌هاي گوناگون مردم از جمله شيوه مصرف، نوع لباس پوشيدن، اقبال به محصولات فرهنگي و... سنجيد. با اين همه هم چنان دولت از ارايه روشي دقيق و درست براي سنجش افكار عمومي ناتوان بود، مهم‌ترين نمود آن نيز انتخاب شدن محمود احمدي‌نژاد در سال 84 بود كه با شگفتي و حيرت تحليلگران همراه بود. در واقع اين تعجب بيش از هر چيز به دليل آن بود كه تحليلگران و سياستمداران به خاطر فقدان ابزارها و روش‌هاي مساعد، تصور دقيقي از گرايش‌هاي افكار عمومي نداشتند. اتفاقا دولت احمدي‌نژاد نيز كه به ظاهر فكر مي‌كرد درك درستي از افكار عمومي دارد، در محاسباتش اشتباه كرد و وقايع 92 بهترين نشانه اين تصور مخدوش دولت از افكار عمومي داشت. حسن روحاني رييس دولت تدبير و اميد در چند جا بر اهميت افكار عمومي تاكيد كرده است، اما تاكنون شاهد نشانه‌هاي روشني كه نشانگر تلاش دولت براي ارزيابي افكار عمومي باشد، نبوده‌ايم. ضمن آنكه در سال‌هاي اخير و با گسترش بي‌سابقه رسانه‌ها و در كنار آنها شبكه‌هاي اجتماعي، هدايت و كنترل افكار عمومي ديگر هم‌چون گذشته ممكن نيست. با افزايش روز افزون رسانه‌هاي غيررسمي و سرعت سرسام‌آور توليد و گردش اطلاعات، ديگر نمي‌توان با چند شبكه تلويزيوني و راديويي و چند روزنامه دولتي مدعي تاثيرگذاري بر افكار عمومي شد. روشن است كه در شرايط پيچيده به وجود آمده سنجش گرايش‌هاي افكار عمومي اهميتي مضاعف مي‌يابد. نقصي كه متاسفانه به شكل ساختاري چنان كه آمد در دولت‌هاي پس از انقلاب وجود داشته و با كنار رفتن هر دولتي بازتوليد مي‌شود. به عبارت روشن‌تر دولت در جمهوري اسلامي به ندرت تصور روشن و دقيقي از افكار عمومي داشته و در بيشتر موارد كوشيده كليشه‌هاي رسمي را به عنوان افكار عمومي معرفي كند، در حالي كه حيات فكري جامعه حتي اگر سنجيده نشود و ارزيابي دقيقي از آن به عمل نيايد، به حيات خود ادامه مي‌دهد و گرايش‌هاي خاص خود را ايجاد مي‌كند. در فقدان يك ارزيابي روشن و دقيق و عالمانه از افكار عمومي، دولت‌ها تنها خود را از پتانسيل‌هاي سازنده افكار عمومي در پيشبرد منافع ملي محروم مي‌سازند و باعث مي‌شوند كه افكار عمومي ايشان را غافلگير كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون