بوميگرايي و مفاهيم غربي
بهمن فاطمي
از ميان آثاري كه به مساله روشنفكري در ايران معاصر پرداختهاند، «روشنفكران ايراني و غرب» نوشته مهرزاد بروجردي اثر قابل اعتنايي است. كتاب، اول بار به زبان انگليسي منتشر شد و عنوان آن در زبان اصلي
Iranian Intellectuals and West است. «سرگذشت نافرجام بوميگرايي» عنوان فرعي كتاب است كه از همان آغاز مخاطب خود را به مواجهه با صورتي از نافرجامي فرا ميخواند كه از پيوند دستگاه فكري قائل به بوميگرايي ايراني با مفاهيم علوم انساني غرب برآمده است. «روشنفكران ايراني و غرب» در يك كلام دست به كار طرح و بسط اين پرسش است كه روشنفكر ايراني فارغ از نسبتش با مقوله مذهب، چه مواجههاي با فرهنگ غرب و تجدد دارد؟ بروجردي در پي تحليل مقوله «بوميگرايي» به مثابه انگيزشي است كه ذهن روشنفكر ايراني را به خود مشغول داشته است. اين بحث كه در روح كتاب جريان دارد، بيش از همه در فصول دوم و سوم مورد تمركز نويسنده قرار ميگيرد. آنجا كه روشنفكر سكولار ايرانيِ در سه دهه منتهي به انقلاب 57 به عنوان سوژه اصلي در كانون توجه قرار ميگيرد و نويسنده به احساس متناقضنماي او نسبت به جهان غرب و مفاهيم غربي نور ميتاباند. احساسي توام با نارضايتي كه نتيجه آشكار آن - به زعم بروجردي- بوميگرايي است. كتاب انقلاب اسلامي سال 57 ايران را «حادثه سياسي زلزلهآسا» ميخواند و معتقد است كه در پي وقوع انقلاب اسلامي ايران دو مكتب اصلي انديشه در مورد علتهاي اين انقلاب سر برآورد. يكي انقلاب را به مثابه محصول عوامل اجتماعي- اقتصادي تلقي ميكند كه از رهگذر توسعه شتابناك و ناموزون اقتصادي سربرآورده است و ديگري بر عوامل فرهنگي و آرماني انقلاب ناظر است. بروجردي از تلفيق اين دو رهيافت، به برآيندي از آنها ميرسد. پژوهش مولف در اين كتاب – آن طور كه خودش هم بالصراحه گفته - معطوف به مثلث فرهنگي مفروضي است كه سه ضلع آن عبارتند از فرهنگ غرب و تجدد، ميراث ماقبل اسلامي ايرانيان و عقايد روشنفكران؛ مثلثي كه دستگاه فكري مولف را در فصول هفتگانه كتاب پيش ميبرد.