ادامه از صفحه اول
تفاوت موشك و خودرو
اين مبلغ ۳ برابر بيشتر از زيان سال ۹۷ است كه تنها ۱۴ هزار ميليارد تومان گزارش شده بود. اين تزريق پول و ارز به صنعت خودرو در حالي صورت ميگيرد كه در گزارش تحقيق و تفحص مجلس از مشكلات اين صنعت، به موضوعات متنوع ديگري اشاره شده بود. مشكلات ساختاري گوناگوني كه بدون حل آنها هيچ مشكلي از اين صنعت حل نخواهد شد. حتي اگر به جاي يك ميليارد دلار، ده ميليارد دلار به آن تزريق شود. در اين چاه ويل هرچه پول بيشتري بريزيد، فساد و ناكارآمدي بيشتري توليد خواهد كرد مگر آنكه عوامل ساختاري آن حل شود. توسعه صنعتي شرايطي دارد كه پول و سرمايه يكي از آنها است و نه حتي لزوما مهمترين آنها. از زماني كه درآمدهاي نفتي كاهش يافت و كسري بودجه نمايان شد، انتظار ميرفت كه سياستهاي اقتصادي نيز به تبع آن تغيير كند. سياستي كه در گذشته بر اين محور استوار بود تا هر جا مشكلي پيش ميآمد، ميكوشيدند تا با تزريق پولهاي نفتي مشكل را حل كنند پولهايي كه محصول توليد كشور نيستند، بلكه درآمدهاي بادآورده هستند و تجربه نشان داده است كه اين پولها بيش از آنكه درمان كنند، حالت مُسكِّن دارند و درد را تسكين ميدهند و بيماري را درمان نميكنندو حتي در ادامه بيماري را تشديد هم ميكنند. از اين رو انتظار ميرفت كه مديريت كشور به جاي تكرار شيوه غيرموثر و زيانبار گذشته، اقدام به اصلاحات ساختاري كند. همان اصلاحاتي كه در گزارش تحقيق و تفحص مجلس به روشني به آنها اشاره شده است و اين سندي رسمي است و بايد مورد توجه قرار گيرد نه آنكه به عنوان يك گزارش تكراري و باري به هر جهت تلقي و به بايگاني سپرده شود. اگر سياستگذاري صنعتي و بهطور مشخص صنعت خودرو اين گزارش و نتايج آن را قبول ندارد، چرا آن را نقد و رد نميكنند و اگر قبول دارند، چرا گزارههاي سياستي آن را اجرا نميكنند؟ اين شيوه قابل قبول نيست كه گزارشي با صرف هزينههاي كلان تهيه و به عنوان يكي از فعاليتهاي مهم مجلس منتشر ولي با سكوت و بيمحلي مواجه شود. گويي كه نه خاني آمد و نه خاني رفت. نه تنها به اصلاحات پيشنهادي وقعي گذاشته نشده است، بلكه براي آرام كردن موقتي افكار عمومي، يك قرعهكشي ديگر براي فروش خودرو در نظر گرفتهاند!! گويي كه خودرو را بايد با قرعهكشي فروخت. همه جاي دنيا دنبال مشتري ميگردند، اينجا براي عرضه ۱۵۰۰۰ خودرو ۳۰۰ برابر آن متقاضي خريد است!! چرا؟ به اين علت كه نظام توليدي روي روال عادي نيست. با فروش از طريق قرعهكشي نيز هيچ مشكلي حل نميشود و مردم نيز راضي نخواهند شد. اعتراضات نيز به صورت موقتي اندكي كاهش پيدا خواهد كرد و طولي نميكشد كه اين درد دوباره عود ميكند و صداي همه را درخواهد آورد. آنان كه ميخواهند بدانند چرا موشك ساخته ميشود ولي خودروي ما بيكيفيت است، بايد توجه كنند كه مساله ساخت و دانش فني فقط جزيي از فرآيند توليد يك كالا است. فرآيندي كه در موشكسازي وجود ندارد. موشك بازار ندارد، دلال ندارد، متقاضي ندارد، قيمتگذاري ندارد، هياتمديرههاي رانتي ندارد، دهها شركت اقماري ندارد، هزينه توليد برايش مهم نيست، سهامدار ندارد، شركتهاي تو در تو ندارد، رقيب ندارد و... يكي از اينها براي توجيه تفاوت ميان موشك و خودرو كافي است، چه رسد به اينكه اين تفاوتها ده تا باشند!!
تاثير سهام عدالت
اما بايد بدانيم كه عوامل رواني در ميان مدت و بلندمدت نميتوانند بر شاخصهاي بازار سرمايه تاثيرات معناداري داشته باشند. پس اگر بازار ارزندگي لازم را داشته باشد و شركتها نيز از نظر بنيادين جذابيتهايي را براي سرمايهداران داشته باشند، هر قلهاي چه رواني چه به صورت نموداري و تكنيكالي قابليت فتح شدن را خواهد داشت. به بيان ديگر اگر تغييرات در بازار سرمايه به گونهاي تاثيرگذار باشد ميتواند مولفههاي بازار سرمايه را بشكند و تغييرات تاريخي را در آن رقم بزند. در واقع زماني بازار دگرگوني پايدار و واقعيتري دارد كه از شرايط هيجاني و رواني فاصله معناداري بگيرد و مبتني بر ارزشهاي بنيادين باشد. اگر بازار در كوتاهمدت هيجاني شود و شاخصها به سمت بالا حركت كنند، به مرور زمان با كاهش و اصلاح قيمتي به سمت ارزش واقعي گرايش پيدا ميكند. يعني اگر بازار به دليل شرايط رواني و برخورد با يك مقاومت رواني شاهد افزايش عرضهها باشد، به مرور زمان روند افزايش عرضه شكسته ميشود و در واقع سهام يا دارايي به سمت ارزش واقعيشان در ميان مدت ميل ميكنند. طي هفتههاي اخير و با آزادسازي سهام عدالت بسياري به دنبال ورود به بازار سرمايه هستند و معتقدند رشد بازار سرمايه به يكي از عوامل جذابيتهاي اين بازار تبديل شده است. اما در اين بازار نيز فراز و فرودهاي بسياري رخ ميدهد و ورود به آن بستگي به نگرش افراد دارد. اگر فردي قصد سرمايهگذاري در ميان مدت را دارد، قطعا بازار سرمايه از جذابيتهاي بيشتري نسبت به ساير بازارها برخوردار است. نكته ديگر، ورود سهامداران سهام عدالت به بورس و ايجاد برخي نگرانيها در خصوص رفتارهاي هيجاني در بازار سرمايه است. آزاد شدن سهام عدالت، يكي از عوامل افزايش فشار فروش و نگراني بين اهالي بازار سرمايه بود، چرا كه فعالان بورس گمان ميكردند با آزاد شدن سهمها و ورود سهامداران كم اطلاع، موجي از عرضه در بازار شكل بگيرد كه موجب افت قيمت سهامهاي شركتها شود. همين گمان باعث شد برخي اهالي بازار سرمايه و سرمايهگذاران بورس نسبت به نقد كردن و فروش سهام خود اقدام كنند يا در خريدهاي آتيشان احتياط بيشتري به خرج دهند. پس از مدتي شاهد افزايش شاخصهاي در بورس بوديم. اما با گذر زمان و بازگشت اطمينان از اينكه ارزندگي سهام شركتهاي حاضر در پرتفوي سهام عدالت، مناسب است، نگرانيهاي پيشين به دليل «عرضههاي هيجاني» سهامداران سهام عدالت نيز از بين رفت. از سوي ديگر سرمايهگذاران نيز به اين نكته رسيدند كه بازار ميتواند از پس تقاضايي كه در مقابل عرضه سهام عدالت ايجاد ميشود، برآيد. بنابراين پس از مدتي كه شاخص با افتهايي همراه بود، مجددا شاهد اصلاح قيمتي و بازيابي روند صعودي در بورس بودهايم.