• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4665 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۱ خرداد

اينترنت كتاب را بر صورت خويش مي‌آفريند

در اين بازار عطاران، مرو هر سو چو بيكاران

محمود اسماعيل‌نيا٭

سرنوشت كتاب در عصر فراگيري اينترنت چه خواهد شد و بر سر اهل كتاب، يعني كساني كه روز و روزي‌شان به كتاب گره خورده، چه خواهد آمد؟

جهان معاصر دگرگوني بي‌سابقه‌اي را تجربه مي‌كند. تغييرات گسترده و عميق ناشي از فراگيري اينترنت و فضاي مجازي كمتر چيزي را به قرار سابق باقي گذاشته است؛ از خصوصي‌ترين احوالات شخصي آدميان گرفته تا روابط مردمي و نهادهاي اجتماعي و مناسبات بين‌الملل. كشورها و جوامع و افراد، همه در مسير اين سيل عظيم تغييرات قرار گرفته‌اند، گيرم برخي پيش‌تر و بيشتر و بعضي عقب‌تر و كمتر. دور نيست كه با نسل جديدي از بشر روبه‌رو شويم با كمترين شباهتي به آدميان تا به امروز. اين تغييرات غالبا تدريجي‌اند، برخي مثبت و مفيد ارزيابي مي‌شوند و بعضي منفي و مضر. در مورد ابعاد و اقسام اين تغييرات، مقالات زيادي از منظرهاي مختلف نوشته شده و بحث و جدل ميان موافقان و مخالفان تا اطلاع ثانوي ادامه خواهد داشت، چون هنوز توفان فرو ننشسته و لنگرگاه ناپيداست. اما در اين معركه آراي موافق و مخالف در مورد يك چيز اختلاف نظري به چشم نمي‌خورد و آن اينكه اينترنت «سبك زندگي» مردم را تغيير داده است.

امواج اين تغييرات به دنياي كتاب هم رسيده و اهل كتاب را، از نويسنده و مترجم گرفته تا ناشر و فروشنده و خواننده متاثر كرده است. جهان كتاب به تدريج وارد بازي جديدي ‌شده كه پايانش نه براي بازيگرانش معلوم است و نه تماشاگرانش. در فضاي مجازي هر روز پديده‌اي جديد در ارتباط با كتاب رو مي‌آيد و بحث‌هاي تازه‌اي درباره منافع و مضارش درمي‌گيرد. تغيير سبك زندگي موجب تغيير «سبك مصرف» و تغيير «مصرف فرهنگي» آدميان هم شده است. در نتيجه امروزه در ميان اهالي كتاب شاهد سليقه‌هاي تازه و عادت‌هاي جديدي هستيم كه عده‌اي را نگران و گروهي را خوشحال مي‌كند. بايد در مورد اين نگراني‌ها و خوشحالي‌ها بيشتر تامل كرد.

 

پارادوكس واقعيت مجازي

چرا تامل و تفكر در باره عالمگير شدن اينترنت ضرورت دارد؟ چون امروزه فضاي مجازي به بخشي ‌جدايي‌ناپذير از زندگي ما تبديل شده و روندهاي برگشت ‌ناپذيري را ايجاد كرده كه گريز و گزيري از آن متصور نيست. براي فهم موضوع كافي است، نگاهي به زندگي و كسب‌وكار و سرگرمي‌هاي خودمان و اطرافيان‌مان بيندازيم تا ببينيم چه ميزان وابسته به اينترنت شده است. وقتي از فضاي مجازي سخن مي‌گوييم بايد مراقب واژه «مجازي» هم باشيم. گذشتگان ما «مجازي» را در برابر «حقيقي» به كار مي‌بردند مثلا حافظ مي‌گفت «آن مي ‌كه در آنجاست، حقيقت نه مجاز است». اما امروزه اينترنت سبب شده كه عالم مجاز تا مرزهاي جهان واقعي پيش آمده و به درون آن رسوخ كند. وضعيت بي‌سابقه‌اي كه توصيف آن با مفاهيم معمول ممكن نيست و نيازمند ابداع مفاهيمي جديد و بعضا ناسازوار (پارادوكسيكال) مثل «واقعيت مجازي» (Virtual Reality) ‌است. اكنون «دنياي مجازي» و «دنياي واقعي» دو دنياي مجزا و مجاور نيستند كه گاهي در اين و گاهي در آن باشيم. اين دو جهان در حال ادغام و فرورفتن در همديگرند و تفكيك مرزهاي‌شان روز‌به‌روز دشوارتر مي‌شود. گويي «مجازستان» در حال بازآفريني جهان واقعي است و دنيايي جديد با الزامات و اقتضائاتي نوين در حال پديداري است.

 

نوش و نيش مجازي

بازگرديم به بحث تاثيرات اينترنت و فضاي مجازي بر دنياي كتاب. واقعيت آن است كه ابعاد مثبت و منفي اين تاثيرات چنان است كه داوري آسان و سرراستي در موردشان نمي‌توان داشت. برخي از اهل قلم هنوز فضاي مجازي را جدي نگرفته و معتقدند كه اين فضا مناسب مطالب تفريحي و سرگرم‌كننده است و آثار فكري جدي و اصيل در آن جايگاهي ندارد. يعني در ازاي وقتي كه از آدمي سلب مي‌شود، بهره‌اي درخور نصيبش نمي‌شود مضافا اينكه مروج نوعي سطحي‌گرايي هم هست. در نقطه مقابل، گروهي ديگر از نويسندگان معتقدند كه مولف بايد فرزند زمانه خود باشد و از «ظرفيت»هاي فناوري اينترنت استفاده كند و فرآورده انديشه و قلم خود را در «ظرف» زمانه عرضه كند و چه باك كه اين ظرف، غير از كاغذ و چاپ باشد. ظاهرا سخن هر دو گروه بهره‌اي از حقيقت به همراه دارد.

در ميان جماعت كتابخوان نيز درباره فضاي مجازي اختلاف نظر وجود دارد. برخي از كتابخوانان هنوز دلبسته داشتن و خواندن كتاب ملموس و كاغذي هستند و هر كتابي براي‌شان منبعي گرم از خاطرات است و يادآور لحظه‌هاي ناب دريافت‌هاي ذهني و بهره‌هاي روحي. براي اين افراد خواندن كتاب الكترونيك كاري است سرد و عاري از حس و خاطره كه اگر فايده‌اي علمي هم داشته باشد، لذت روحي به بار نخواهد آورد. در نقطه مقابل، بسياري از خوانندگان، به‌ويژه آنان كه روحيه پژوهش و جست‌وجوگري دارند، معتقدند كه عادت ديرين و شيرين مطالعه كتاب كاغذي نبايد موجب محروميت از امتيازات كتابخواني در فضاي مجازي شود. امتيازاتي كه مهم‌ترينش دسترسي سهل‌تر و سريع‌تر به كتاب است و اين يعني صرفه‌جويي در وقت و پول. انگار اين دو گروه نيز هر يك جنبه‌اي از حقيقت ماجرا را بازگو مي‌كنند.

بله، نوش و نيش اينترنت با هم است و فضاي مجازي مجموعه‌اي از امتيازات و فرصت‌هاي متنوع در اختيار مي‌نهد كه برخورداري از هر كدام‌شان مستلزم پرداخت هزينه‌اي كم يا بيش است. در بازار اينترنت، كسب سود بدون پرداخت هزينه رويايي بيش نيست.

 

امتياز دسترسي

مهم‌ترين امتياز اينترنت براي اهل كتاب دسترسي سهل و سريع به نسخه ديجيتال كتاب و امكان ذخيره (دانلود) كردن آن است. درست است كه اين امكان بلاي جان ناشران و كتابفروشان است ولي در مقابل براي كتابخوانان مزيتي است جايگزين‌ناپذير. امروزه هر كتابخوان و كتاب‌دوستي مي‌تواند به مدد اينترنت نسخه الكترونيك آثار مورد علاقه و نياز خود را دانلود كرده و كتابخانه‌اي ديجيتال در كامپيوتر شخصي خود فراهم آورد و به جاي مراجعه به كتابفروشي و كتابخانه در ميان فايل‌هاي ذخيره شده به جست‌وجو بپردازد. از اين منظر اينترنت نقش مهمي در عمومي كردن‏ علم و توزيع معرفت‏ در دنياي معاصر داشته است. اما همين امتياز بي‌بديل مي‌تواند موجب «توهم دانايي» هم بشود. دسترسي به كتاب به وسوسه تصاحب آن دامن مي‌زند و كثرت منابع در دسترس مي‌تواند فرد را وارد مسابقه بي‌پايان ذخيره ‌كردن هر چه بيشتر منابع ديجيتال كند، بي‌اندكي تامل در مورد وقت و علاقه و نياز واقعي. اگر فردا صبح اعلام شود كه نسخه ديجيتال تمامي سي‌و‌چند ميليون عنوان كتاب موجود در كتابخانه كنگره امريكا به صورت رايگان در اينترنت قابل دسترسي و ذخيره‌ كردن است، شك نكنيد كه خيلي از افراد سراغ انبار كردن اين مجموعه مي‌روند بي‌آنكه فرصت يا علاقه‌اي براي خواندن يكي از آن همه را داشته‌باشند. اهتمام صرف به گردآوري كتاب، كاغذي يا ديجيتال تا زماني كه دغدغه و مساله‌اي جدي در ميان نباشد، كمكي به دانايي و فرهيختگي نخواهد كرد كه بر توهم دانايي هم خواهد افزود.

 

مهبانگ نوشتاري

امتياز ديگر فضاي مجازي سرعت و سهولت نشر آثار در آن است. نويسنده مي‌تواند فرآورده فكر و قلم خود را سريع و راحت در اختيار طيف گسترده‌اي از مخاطبان قرار دهد و خوانندگان نيز مي‌توانند به آساني مباحث مورد علاقه خودشان را در اين فضا پيدا كنند. اما همين امتياز يعني امكان نشر آسان و سريع ايده‌ها، دردسرهايي هم ايجاد كرده است. هر كسي مي‌تواند در فضاي مجازي به راحتي و در هر موردي بي‌ملاحظه ميزان صلاحيتش، مطلبي را سر هم كرده و پخش كند. در نتيجه اين امكان سبب مي‌شود كه بسياري از افراد، خواسته يا ناخواسته در معرض بيماري «خودروشنفكرانگاري» قرار گيرند و تصور يا توهم كنند كه رسالت‌شان اين است در باره هر چيز و همه‌ چيز بايد نظر دهند. تكثير انفجارگونه نوشتار‌هاي ناسنجيده و سطحي فضاي مجازي را شلوغ و آشفته كرده و ارتباطات فكري را دشوار مي‌كند مثل جلسه‌اي كه علاوه بر سخنران هر يك از مستمعان هم ميكروفن در اختيار داشته و همه همزمان سخن بگويند و در اثر ازدحام و تزاحم اصوات صدا به صدا نرسد.

اين عارضه يعني توليد و عرضه انفجارآميز داده‌ها و اطلاعات درست و نادرست در فضاي مجازي، كار را بر جست‌وجوگران دشوار مي‌كند چون ناچارند تلي از زباله را بكاوند مگر قطعه جواهري پيدا كنند. در واقع طرح مباحثي مثل «سواد ديجيتال» يا ابداعاتي مثل طراحي موتورهاي جست‌وجو‌گر هوشمند، راهكارهايي براي رفع همين دشواري است تا صيادان اين اقيانوس بيكران گوهر را از خرمهره باز شناسند.

 

كوته‌ پسندي

تنوع و فراواني بيش از حد اطلاعات در فضاي مجازي و فقدان مجال و امكان بررسي ارزيابانه و سنجشگرانه آن، كاربران را ناگزير از مواجهه‌اي سطحي و شتابزده با نوشته‌ها مي‌كند. همين نگاه عبوري به نوشتارها به‌ تدريج گرايش به نوشته‌هاي كوتاه و گريز از متن‌هاي طولاني را تقويت مي‌كند، يعني همان «فرهنگ سه‌خطي» و نخواندن نوشته‌هاي بيش از 3 سطر. افزايش تمايل خوانندگان به كوته‌خواني لاجرم نويسندگان را هم به سوي فرم كوته‌نويسي سوق مي‌دهد تا عرضه و تقاضا در اين بازار متوازن شود.

البته كوته‌نويسي به عنوان «ُرم» كم‌وبيش رايج در فضاي مجازي، قالب مناسبي براي اطلاع‌رساني در باب موضوعات عادي است ولي اين ظرف گنجايش هر مظروفي را ندارد و براي مثال بسياري از آثار ادبي و فلسفي را نمي‌توان در اين قالب گنجاند. به عنوان نمونه، خواندن رمان‌هاي بلندي مثل «در جست‌وجوي زمان از دست رفته» پروست، مستلزم صرف وقت و سلوك روحي و همگامي خواننده با مولف است، همچنان كه خواندن رسائل فلسفي مثل «گفتار در روش» دكارت نيز نيازمند دقت نظر و گفت‌وگوي ذهني بين خواننده و نويسنده است. در مورد چنين آثاري كوته‌نويسي و كوته‌خواني حداكثر مي‌تواند مشوقي براي مطالعه متن اصلي باشد اگر موجب لوث شدن آن نشود.

 

نگارش مشاركتي

امتياز مهم ديگر فضاي مجازي برقراري ارتباط مستقيم بين نويسنده و خواننده است. در همين فضاي مجازي شلوغ و آشفته اين امكان وجود دارد كه خوانندگان وارد گفت‌وگو و پرسش و پاسخ با نويسندگان شوند. امكان برقراري چنين ديالوگي نه ‌تنها در تصحيح ذهنيت دوطرف و افزايش فهم متقابل موثر است بلكه مي‌تواند موجد سبك جديدي در نگارش كتاب هم باشد: نگارش كتاب به منزله فرآيندي تدريجي و مبتني بر گفت‌وگوي مستمر ميان نويسنده و خواننده.

اساسا نوشتن كتاب كاري است فردي كه نويسنده معمولا در خلوت و تنهايي خود انجام مي‌دهد در نتيجه، خوانندگان كتاب تا پيش از انتشار آن تصوير و تصوري از آن ندارند. تنها پس از انتشار و خوانده‌ شدن كتاب است كه نويسنده مي‌تواند از نظرات خوانندگان با خبر شود و بازخوردهايي دريافت كند و از بازتاب‌هاي انتشار كتابش با خبر شود. تجربه نشان داده، نويسندگاني كه تجربه تدريس داشته‌اند، قادر به تاليف آثار وزين‌تري بوده‌اند زيرا امكان آن را داشته‌اند كه ايده‌هاي خود را قبل از انتشار با مخاطباني در ميان نهاده و بر اساس بازخوردهاي دريافتي، آنها را تصحيح و بازآرايي كنند و شكل به‌روز يافته و پرورانده آن را روي كاغذ بياورند. امروزه اينترنت و فضاي مجازي اين امكان را براي اهل قلم فراهم كرده تا آثاري را به شيوه‌اي جمعي و گفت‌وگويي پديد آورند. يعني ايده‌هاي خود را به‌ تدريج در فضاي مجازي منتشر كرده و در معرض نقد و نظر مخاطبان قرار دهند سپس بر اساس بازخوردهاي دريافتي از آنها دست‌به ‌كار تدوين متن نهايي شوند. اين شيوه ممكن است از تازگي متن نهايي بكاهد ولي قطعا بر استواري‌اش خواهد افزود.

 

چشم‌انداز

دنياي امروز به سرعت در حال تغيير است و موتور محركه اين تغييرات هم فناوري‌هاي پيشرفته نوين است. اينترنت و فضاي مجازي سبك زندگي ما را تغيير داده است، ارتباطات آسان‌تر و راه‌ها كوتاه‌تر شده ولي گرفتاري‌هاي تازه‌اي هم گريبانگيرمان شده است. آنچه كه مهم است، شيوه مواجهه با اين جهان در حال تغيير است. امام هادي عليه‌السلام فرمود «دنيا بازاري است كه گروهي در آن سود مي‌برند و جمعي زيان مي‌بينند». اين استعاره بازار در مورد جهان اينترنتي‌ شده هم صدق مي‌كند كه مثل هر بازار ديگري، گروهي از آن منتفع شده و جمعي متضرر مي‌شوند. سود و زيان ما در گروي نوع سلوك ما در اين بازار است. شرط لازم براي داد‌و‌ستد موفقيت‌آميز در بازار اينترنت، شناخت ابعاد و قواعد و فرصت‌ها و تهديداتش است ولي شرط كافي همانا تمركز بر عزم و هدفمندي خودمان است. بايد دقيقا بدانيم كه در اين بازار چه را و چرا مي‌جوييم تا فقط به وقت و به قدر ضرورت سراغش برويم و از فريب جلوه‌هاي رنگارنگ بازار دور بمانيم. بدون پايبندي به اين شرط يعني روشن بودن خواسته‌هاي‌مان از اين بازار، اينترنت نه تنها خادم ما نخواهد ماند بلكه به ‌تدريج تبديل به مخدوم ما خواهد شد و وقت و ذهن و روح ما را به خدمت خواهد گرفت. مولانا هشدار مي‌داد كه «در اين بازار عطاران، مرو هر سو چو بيكاران»؛ امروز نيز اين هشدار شنيدني است. پرسه‌زني بي‌هدف در فضاي مجازي موجب اتلاف عمر و ابتلا به «اعتياد اينترنتي» است.

فضاي مجازي بي‌ترديد دنياي كتاب را تغيير داده و خواهد داد هر چند كه تا به امروز نمي‌توان از محو كتاب كاغذي و قرباني ‌شدنش در معبد ديجيتال سخن گفت. همان طور كه ساندويچ و فست فود به عنوان غذاهاي نوين متناسب با زندگي مدرن شهري ‌شده به صورت كامل جايگزين غذاهاي معمول نشدند به احتمال زياد كتاب ديجيتال هم نمي‌تواند جاي سلف كاغذي خود را بگيرد هر چند بخش‌هايي از امپراتوري‌اش را تصرف كرده و خواهد كرد. همراهي هوشمندانه با تحولات مربوط به دنياي كتاب در عصر اينترنت، مستلزم تامل در ابعاد مثبت و منفي هر يك از اين تغييرات است و تلاش براي بهره‌مندي از فوايد و احتراز از زيان‌هايش. به نظر مي‌رسد يكي از مهم‌ترين امتيازات اين فضا، امكان برقراري ديالوگ مستقيم ميان نويسنده و خواننده است. اين امكان نه تنها موجب گسترش تفاهم جمعي است بلكه مي‌تواند زمينه‌ساز آفرينش آثاري ماندگارتر و استوارتر بر اساس همفكري نويسنده و خواننده باشد؛ پديده‌اي كه تاريخ كتاب و كتابت كمتر نمونه مشابهي برايش سراغ دارد.

٭عضو انجمن جامعه ‌شناسي ايران 


دنياي امروز به سرعت در حال تغيير است و موتور محركه اين تغييرات هم فناوري‌هاي پيشرفته نوين است. اينترنت و فضاي مجازي سبك زندگي ما را تغيير داده است، ارتباطات آسان‌تر و راه‌ها كوتاه‌تر شده ولي گرفتاري‌هاي تازه‌اي هم گريبانگيرمان شده است. آنچه كه مهم است، شيوه مواجهه با اين جهان در حال تغيير است. امام هادي عليه‌السلام فرمود «دنيا بازاري است كه گروهي در آن سود مي‌برند و جمعي زيان مي‌بينند». اين استعاره بازار در مورد جهان اينترنتي‌ شده هم صدق مي‌كند كه مثل هر بازار ديگري، گروهي از آن منتفع شده و جمعي متضرر مي‌شوند. سود و زيان ما در گروي نوع سلوك ما در اين بازار است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون