هنر معصوم چيست و چه مختصاتي دارد
معصوميت از دست رفته در هنر
فاروق مظلومي
احتمالا ترجمه معصوم براي واژه Innocent وقتي در كنار واژه Art قرار ميگيرد، مناسبتر از بيگناه باشد و خواهيم ديد اين به توضيحات مربوط به اين وضعيت هنري هم مربوط ميشود.
ويرايش كتاب «هنر معصوم» سال 1974 با مشاركت بنگاههاي Pan و- Ballantine در اخذ مالكيت معنوي و انتشار- با ويراستاري ديويد لاركين به بازار آمده است. مقدمه كتاب را مارتين گرين نوشته و آنچه از آن تحت ترجمه آزاد برداشت ميشود اين است كه اغلب هنر اوليه يا بدوي با كلمات معصوم و ساده توضيح داده ميشود و در اصل چيزي غير از سبك است. هنر معصوم به گذشته و آينده مربوط نيست بلكه لحظه را درمييابد و براي هميشه نگه ميدارد. اين هنر از زمان اولين انسان وجود داشته و انسان اوليه تصاويري از محيط زندگياش را يا دنياي تصوراتش را بدون وجود سد آموزش خلق ميكرده است به همين دليل در هنر معصوم تصاويري ساده و لذيذ به وجود ميآيد. شايد هنر معصوم معصوميت را تقليد كند ولي هرگز نقاشي كودك نيست بلكه شبيه نقاشي كودك است. مارتين گرين در ادامه ميگويد كه نقاشان هنر معصوم ميتوانند، هنرمندان بسيار پيچيده يا حتي يك دهقان يا صنعتگر باشند و بايد هنر معصوم از faux naive كه مشخصات سادگي و غيرپيچيده بودن را دارد و ميتواند در مكانهاي عمومي مثل پاركها و ايستگاههاي قطار و اماكن توريستي آويزان باشد، تمييز داده شود چراكه هنر معصوم در فكر فايده و بهرهبرداري نيست و از احساس لذت و شگفتي مشاهده محيط سرچشمه ميگيرد و يك هيجان وجودي بدوي دارد.
گرين تاكيد ميكند كه نقاشيهاي هنر معصوم امري جدي هستند و كاملا با نقاشيهاي غيرحرفهاي و Sunday Painting- نقاشيهاي تفنني روزهاي تعطيل- فرق دارد. گرين در مثالي واضح ميگويد: نقاش آماتوري مثل وينستون چرچيل سعي ميكرد از تكنيكها و شيوههاي يك ارايه هنري تقليد كند. او قصد بازنمايي طبيعت را نداشت بلكه شيوهها را بازنمايي ميكرد در صورتي كه آرتيست معصوم تكنيك و شيوه شخصي خودش را دارد و ذهنش اسير هيچ توصيه و قانوني نميشود. وقتي چشمهاي معصوم نقاشي ميكنند. هر چيزي كه روبهروي هنرمند يا در تصوراتش وجود دارند به شكل مستقيم و بدون هر گونه صافيگذاري روي بستر كار، كانواس يا كاغذ آبرنگ انتقال داده ميشود. لاركين اشاره ميكند كه هنر معصوم حامل پيام نيست و اساسنامهاش شادماني است و ما را به باغ بهشت كه توسط دانش از ما ربوده شده است، برميگرداند جايي كه همهمان در آنجا به دنيا آمدهايم. اين استيتمنت قوي از مارتين گرين روح هنر معصوم را به زيبايي توصيف ميكند و ثابت ميكند، هنر معصوم بيشتر يك وضعيت و موقعيت هنري است. اگرچه هنرمندان اين حوزه تكنيكهاي شخصي خودشان را دارند ولي ميتوان در آثار هنر معصوم ويژگيهاي كلي هم ديد. خطوط محيطي فرمها در اين آثار مشخص بوده و دوبعدي نمايي حتي در صورت وجود پرسپكتيو خيلي بارز است. هيجاننمايي اغراقآميز در فيگورهاي انساني خيلي به ندرت ديده ميشود. آبستراكسيون خفيفي در فرمها وجود دارد كه گرايش به اشكال اصلي را در اين آثار بيشتر ميكند. از سوررئاليسم حاكم بر بعضي آثار هنر معصوم هم نبايد غافل شد. اين مشخصات را در آثار هنري روسو (1910-1844) نقاش پست امپرسيونيست فرانسوي كه از هنرمندان سبك هنر ساده و بدوي بود، ميتوان ديد. به هر صورت تعلق خاطر هنر معصوم به لحظه و حال باعث شده كه هنرمندان اين عرصه در هر زماني حضور داشته باشند و شايد در هنر معاصر حضورشان ضروريتر باشد.