ايمني در فضاي مجازي: چه چيزي را باور كنيم؟
رامين يزدانشناس
در دنياي اخبار و رسانه به ويژه در شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي، در كنار اطلاعات مفيد يا سرگرميها، اشخاص يا گروههايي فعالانه اطلاعات، اخبار، تصاوير يا تبليغات جعلي منتشر ميكنند. اين كار توسط روباتهاي نرمافزاري يا اشخاص و گروههاي واقعي با اهداف مختلفي همچون كلاهبرداري، سوءاستفاده، نفرتپراكني يا برانگيختن خشم ما، لطمه به آبرو و اعتبار رقباي تجاري يا سياسي يا جهتدهي ذهن ما براي طرفداري از چيزي انجام ميشود.
روباتها برنامههايي هستند كه ميتوانند در زماني اندك، حجم بالايي از يك محتواي جعلي را منتشر كنند و با بمباران ذهن مخاطب، صحت مطالب را به بيننده القا كنند. با وجود اين روباتها و ساير تكنولوژيها، در برخورد با اخبار و خصوصا در دنياي مجازي، بهتر است فرض بر اين بگذاريم كه يك آگهي يا خبر ميتواند جعلي، ساختگي يا دستكم شوخي باشد، مگر اينكه خلافش ثابت شود.
دايره اين سوءاطلاعرسانيها حتي به مطالب سرگرمكننده، آيا ميدانيدها، تقويم تاريخ، مستندها و مانند آنها نيز كشانده شده است. اين موارد علاوه بر كلاهبرداري ممكن است به قصد جهتدهي به ذهن مخاطب، جهت سوءاستفادههاي بعدي انجام شوند.
يك كليپ تصويري ممكن است با صدابرداري و گويندگي حرفهاي، موسيقي و تصويربرداري در سطح كار مستندسازان بزرگ باشد كه به منظور جهتدهي بر ذهن ما و به خصوص ايجاد نفرت يا سوءظن يا حتي اعتماد كاذب نسبت به افراد، كالاها يا خدمات ايجاد شده است. گاه در پس اين سرگرميها، اخبار و تحليلها، دولتها يا سازمانهايي با بودجههاي كلان مشغول فعاليت هستند؛ از اينرو، خيلي خوب بودن و كيفيت بالاي يك مطلب يا پيام، دليلي بر اصالت و صحت محتواي آن نيست.
البته در كنار اين تيمهاي حرفهاي كه محتواي به ظاهر بينقص و بدون اشكال توليد ميكنند، افراد و گروههايي هستند كه آنقدرها هم حرفهاي عمل نميكنند، داشتن غلط املايي يا به كار بردن كلمات و اصطلاحات به صورت اشتباه، يكي از نشانههاي قوي مطالب جعلي و تلههاست. انشاي ضعيف يا نثر شكسته و كوچه بازاري در تبليغات ميتواند يك عامل هشداردهنده باشد.
در ارزيابي يك منبع بايد در نظر داشته باشيم كه يك منبع خبري يا آموزشي معتبر، بين مطالب خود، موارد سرگرمي با محتوياتي صرفا فكاهي منتشر نميكند. بسياري از صفحات و كانالهاي غيررسمي كه با محتويات سرگرمكننده يا خبرهاي روزانه اداره ميشوند در اصل نيت بازاريابي دارند و اساسا صحت و سقم محتوا برايشان اهميتي ندارد، بسياري از محتواهايي كه در آنها استفاده ميشود صرفا مفرح يا براي جذب مخاطب است، آنها بين اين مطالب، تبليغات قرار ميدهند و ما در حالي كه تصور ميكنيم دنبالكننده مطالب سرگرمكننده يا اخبار و تحليلهاي آنها هستيم بهطور غيرمستقيم تحت تاثير تبليغات آنها قرار ميگيريم و گاهي با بازنشر مطالب آنها به ابزاري براي كسب درآمد آنها تبديل ميشويم. اصولا اين منابع، خود را مقيد به رعايت اصول اخلاقي و بيان واقعيت نميدانند. با كمي دقت و پيگيري مشاهده ميكنيم كه در همه سايتها و صفحههاي اينچنيني، مطالب سرگرمي مشابه و تكراري استفاده ميشود.
مطلبي كه سعي دارد يك فرد را به يكباره نزد ما بياعتبار كند، يا فردي بياعتبار و به ظاهر مقصر را كاملا موجه و مبرا جلوه دهد، اغلب به منظور جذب مخاطب، بيرون كردن رقيب و اهدافي از اين دست تهيه شده است؛ به خصوص اگر آن مطلب شامل قسمتي از صحبتهاي همان شخص به صورت گزينشي و قيچي خورده باشد. استفاده برشي از گفتار فرد به اين خاطر است كه در ذهن ما، سندي بالاتر از اعتراف يا گفتههاي خود شخص نيست. در نظر بگيريد كه بگوييم: «من اصلا نميگويم كه فلان شخص سابقه خوبي ندارد.» و سخن ما به با حذف 4 كلمه اول به صورت: «فلان شخص سابقه خوبي ندارد» با صدا يا تصوير ما منتشر شود. همانطور كه توقع داريم ديگران قسمت برش خورده حرفهاي ما را باور نكنند، بايد در مواجه با مواردي كه حتي به ظاهر، كاملا گويا هستند به ديده ترديد نگاه كنيم و با انتشار اين موارد با مقصود سازندگان آنها، همراهي نكنيم و از منابع معتبر به دنبال واقعيت باشيم.
واقعيت دنياي اين روزها اين است كه با توجه به حضور روباتها و سوءاستفادهكنندگان، به خصوص در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي به همه چيز بايد به ديده شك نگريست و هر چيزي را باور يا بازگو نكرد. در فضاي مجازي در مواجهه با يك مطلب، خصوصا اگر مطلبي جنجالي باشد، برخورد منطقي اين است كه ابتدا آن را باور نكنيم و نسبت به محتوايي كه آن مطلب، تصوير يا ويديو قصد دارد به ما القا كند، سوالاتي همراه با شك در ذهن خود مطرح كنيم و به دنبال پاسخ آن باشيم. اگر پاسخ منطقي براي اين پرسشها نبود يا منابع معتبري كه در مقابل محتواي خود پاسخگو و مسوول هستند، آن را تاييد نكرده بودند، آن را باور، بازگو و بازنشر نكنيم.
اگر نميتوانيم از منابع غيرمعتبر به خاطر مطالب متنوع و جالب آنها دل بكنيم، هميشه گوشه ذهن خود داشته باشيم كه اين محتوا فقط براي سرگرمي است و نگذاريم ذهن ما به عنوان منبع معتبر خبري يا آموزشي به آنها بنگرد. براي جلوگيري از سوءبرداشت در شبكههاي اجتماعي و پيامرسانها به اين مطلب دقت كنيم كه گاهي افراد يك مطلب طنز يا سرگرمي را با يك مطلب خبري يا جدي اشتباه ميگيرند. به دليل پيشزمينههاي ذهني، تفاوت نسل و تفاوت اصطلاحات گفتاري در خردهفرهنگها و گروهها، مطلبي كه براي ما به وضوح طنز و شوخي است، ممكن است در نظر فرد ديگر جدي و خبري جلوه كند. اصطلاحي كه براي يك فرد ميانسال جدي به نظر ميرسد براي يك نوجوان ممكن است بار معنايي متفاوت و غيرجدي داشته باشد.
اگر قرار است بر اساس محتوايي كه ميبينيد تصميمي مهم يا مرتبط با مسائل مالي يا سلامت بگيريد، لازم است آن مورد را جستوجو و به اين نكته دقت كنيم همانطور كه گفته شد، تكرار يك مطلب در منابع مختلف، نشانه اعتبار آن نيست و بايد ديد آيا منابع معتبر و شناخته شده آن را تاييد كردهاند يا خير. منبع معتبر براي هر موضوعي ممكن است متفاوت باشد، مرجع معتبر براي يك مطلب در مورد سلامت عمومي با مرجع يك مطلب درباره اعتبار يك موسسه مالي متفاوت است و البته هيچ يك شامل كانالها و صفحات مجازي صرفا پربيننده و جذاب نميشوند.
استفاده از لوگو يا نشان مراجع معتبر، نام يا تصوير دانشمندان، ادبا و مشاهير اغلب به منظور القاي صحت يك مطلب جعلي با تكيه بر اعتبار يك مرجع معتبر يا سرشناس صورت ميگيرد. استفاده از نام يا تصوير يك شخص مشهور يا مرجع سرشناس، خود ميتواند به عنوان يك هشدار در مورد جعلي و نادرست بودن مطلب باشد.
تا قبل از حضور اكثريت افراد جامعه در فضاي مجازي، اگر ارتباطات محدود و حساب شدهاي داشتيم به ندرت ممكن بود كه طعمه كلاهبرداري يا سوءاستفاده قرار بگيريم ولي با سبكي كه شبكههاي مجازي به زندگي امروز داده است، هر لحظه و تا زماني كه گوشي موبايل خود را در دست داريم، ميتوانيم طعمهاي براي افراد و گروههاي سودجو باشيم.