مشاور سابق احمدينژاد جايگزيني «افراد دانا و انقلابي» با «مشايي و بقايي» را شرط «تاييد صلاحيت» ميداند
فصل جدايي
محمود احمدينژاد اين روزها يكي از مهمترين گزينههاي انتخاباتي محسوب ميشود كه حدود يك سال تا برگزاري آن، باقي مانده و با توجه به خوي تغييرپذير و پيشبينيناپذير سياست ايراني، اظهارنظر قطعي درباره گزينههاي سيزدهمين انتخابات رياستجمهوري، آن هم در شرايطي كه جمهوري اسلامي با هزار و يك مشكل و معضل اقتصادي مواجه است و همزمان شاهد برگزاري انتخاباتي با كمترين مشاركت تاريخ خود بوده، امري است ناممكن اما بازار گمانهزنيها اين روزها چنان داغ شده كه گويي خيال همه هم از تاييد يا احزار صلاحيت گزينهها توسط شوراي نگهبان آسوده است و هم از ميزان مشاركت انتخابات 1400. اين ميان، يكي از چهرههايي كه بحث درباره تاييد يا عدم تاييد صلاحيتش نقل محافل است، همان رييسجمهوري سابق ايران است كه حالا از آمادگي خود براي «فداكاري» در راه «ايران» سخن گفته است.
مساله صلاحيت احمدينژاد كه روزگاري بهترين رابطه ممكن را با نهادهاي حاكميتي و انتصابي همچنين طيف موسوم به «حزباللهي» ديروز و «انقلابي» امروز داشت از آنجا آغاز شد كه او پس از خداحافظياش از كاخ «پاستور»، در پي محاكمه نزديكانش، مقابل همين نهادها ايستاد و همزمان با بيتوجهي به «نهي رهبري» در انتخابات رياستجمهوري اعلام كانديداتوري كرد تا شوراي نگهبان را ناچار به ردصلاحيت مردي كند كه تنها 4 سال پيش از آن، رييسجمهوري نزديك به نظام بود. اين مهم سبب شد تا بخش قابل توجهي از چهرههاي نزديك به او براي آنكه شانس تاييد صلاحيت خود را حفظ كنند، رفتهرفته از احمدينژاد و مواضعش فاصله بگيرند. تصميمي كه ازقضا جواب داد و سبب شد تا تعداد قابل توجهي از ياران بهاري احمدينژاد، حالا در «بهارستاننشينان» دوره يازدهم باشند و همزمان حاميان جدي او، براي بازگشت دوباره به حلقه اصلي قدرت.
شرط تاييد
«ممكن است در انتخابات رياستجمهوري 1400شرايط عوض شود و تاييد صلاحيت شوند.» اين عين عبارتي است كه فريدون عباسي، رييس سازمان انرژي اتمي دولت احمدينژاد درباره وضعيت او در انتخابات رياستجمهوري آينده در آخرين گفتوگوي خود با روزنامه «اعتماد» به كار ميبرد. عبارتي كه روزهاي بعد از انتشار با گفتههاي نزديكان احمدينژاد تكميل شد تا خبر از تهيه پازلي از سوي بهاريها با افق 1400 دهد. احمد خورشيدي آزاد، پدر داماد احمدينژاد كه در جريان رقابت بر سر كرسي رياست مجلس ازجمله حاميان علي نيكزاد، وزير راه و شهرسازي احمدينژاد بود، در اظهاراتي قابل تامل كه خبرگزاري برنا آن را منتشر كرد از «احتمال توافق ميان احمدينژاد و شوراي نگهبان» براي «تاييد صلاحيت» او سخن به ميان آورد. او جزييات بيشتري از چيستي مباني اين مذاكره احتمالي ارايه نكرده ولي عباس اميريفر، مشاور و رياست شوراي فرهنگي و امام جماعت مسجد سلمان نهاد رياستجمهوري در دولت دهم نيز ديروز در گفتوگو با خبرآنلاين «انتخاب تيم و مديران انقلابي» را يكي از شروط «بازگشت احمدينژاد» عنوان كرده است.
تمايلي ندارم اما...
هيچ يك از چهرههاي نزديك به رييسجمهوري سابق منظور خود از كليدواژه «تيم انقلابي» را تشريح نكردهاند ولي با اتكا به نوع كنش و واكنش نهادهاي حاكميتي با احمدينژاد، به نظر ميرسد شرط بازگشت او، خداحافظي با نزديكترين رفقايش از اسفنديار رحيم مشايي و حميد بقايي گرفته تا مرتضي تمدن و محمدرضا الهام است. چهرههايي كه در روزگار سختي رييسجمهوري دولتهاي نهم و دهم پس از خداحافظي با پاستور كنارش ايستادند و همين مساله كنار گذاشتنشان را دشوار كرده است؛ هر چند كه اميريفر از ايجاد تغيير در دفتر او گفته و تاكيد كرده است: «احمدينژاد تيم سابقش را در دفترش عوض كرده و افراد داناتري را آورده است و ديگر اسمي از آقاي بقايي و مشايي نيست.» با اين حال و از قرار معلوم بايد منتظر گذشت زمان بود و تغييرات احتمالي در تيم و ياران احمدينژاد را به نظاره نشست ولي تا آن زمان گفتهها و مواضع او قابل توجه خواهد بود. رييسجمهوري سابق ايران درباره گمانهزنيها درباره حضورش در انتخابات در اظهاراتي كه شبكه ماهوارهاي «يو اِس ايران تيوي» منتشر كرده، صراحتا حاضر به تكذيب ماجرا نشده و با تاكيد بر اينكه او «به عنوان يكي از هفت و نيم ميليارد انسان اين كره خاكي» دوست دارد «شاهد آسايش، آزادي، رفاه و عزت» باشد، گفته است كه «هنوز هيچ فكري درباره انتخابات رياستجمهوري» نكرده و «شخصا تمايلي به اين مساله ندارد» ولي «همانند همه ايرانيان آماده فداكاري در راه ايران» است.
معاون اولي آقاي رييس؟
نكته قابل توجه در اين ميان آنكه از قرار معلوم اصولگرايان براي استفاده از سبد راي احمدينژاد به ويژه در شهرها و روستاهاي كوچكتر خواب و خيالهايي ديدهاند؛ چنان كه اميريفر از احتمال ارايه پيشنهاد معاون اولي به احمدينژاد، از جانب «ابراهيم رييسي» و «سعيد جليلي» سخن به ميان آورده است؛ پيشنهادي كه دستكم در مورد رييسي با توجه به تكذيب حضورش در انتخابات رياستجمهوري ازجانب محسني اژهاي - قائممقام اين روزهايش در دستگاه قضا- كمي دور از ذهن است ولي درباره جليلي كه روابطي حسنه با نهادهاي حاكميتي دارد، ممكن است عملياتي شود هر چند كه تحقق اين مهم به معناي سايه انداختن معاون اول بر رييس دولت است و چندان منطقي به نظر نميرسد ولي احتمال حضور احمدينژاد در بيرون از صحنه و حمايت از جليلي و حتي مهرداد بذرپاش همچنان وجود دارد؛ بهويژه آنكه حدادعادل ثابت كرده در ميان اصولگرايان نيز سبد راي قابل توجهي ندارد و اين مهم همزمان با گسترش دايره نفوذ عدالتخواهان و به اصطلاح نيروهاي انقلاب درميان اصولگرايان ميتواند به منزله فرصتي براي حضور رييسجمهوري سابق در راس هرم اصولگرايان يا دستكم بخش تندرو آنان تلقي شود.
تغيير مواضع
اميريفر در بخشي از اظهاراتش درباره احمدينژاد و شرط و شروط تاييد صلاحيت دوبارهاش از سوي شوراي نگهبان به مواضع اخير او اشاره كرده و گفته است: «اين پيغامها براي من ميرسد كه ايشان مواضع خودشان را تغيير داده است.» احتمالا منظور او از تغيير مواضع رييسجمهوري سابق ايران، نوع نگرش به نهادهاي حاكميتي و رهبري است اما از قرار معلوم تغيير مواضع احمدينژاد شامل نوع نگاه او به امريكا و جهان غرب نيز شده است. رييسجمهوري سابق ايران كه در روزهاي حضورش در راس دولت بهزعم تحليلگران يكي از خصمانهترين روابط ميان جمهوري اسلامي با اروپا و امريكا را رقم زد، حالا از لزوم «حل و فصل مشكلات» گفته و خواستار «مذاكره بيواسطه تهران و واشنگتن» شده و تاكيد ميكند كه «رفتارهاي تند» حاصلي ندارد.
به اين ترتيب ظاهرا بايد منتظر ماند و ديد احمدينژاد براي بازگشت دوباره به حاكميت تا چه حد حاضر به كنار گذاشتن دوستانش است و همزمان براي جلب نظر طيف دانشگاهي و روشنفكر جامعه ايراني كه چندان تمايلي به او ندارد، حاضر است از برخي از تفكرات خود عبور كند يا اينكه در بر همان پاشنه خواهد چرخيد كه پيش از اين ميچرخيد؟
اولين واكنش مسعود پزشكيان نسبت به احتمال كانديداتوري رياستجمهوري 1400
فعلا خبري نيست
افزايش ميزان نارضايتي عمومي در جامعه و گسترش فاصله ميان دولت و ملت كه درنهايت با كاهش جدي مشاركت در انتخابات خود را نشان ميدهد، اگر چه براي اصولگرايان با توجه به حضور حتمي حاميان اين جريان سياسي در انتخابات، به منزله فرصت براي پيروزي بر رقباي سنتي آنان است ولي در نقطه مقابل اصلاحطلبان در چنين اوضاعي با مشكلات جدي مواجه خواهند شد. مشكلاتي كه با توجه به نوع تفسير و برداشت شوراي نگهبان از «نظارت استصوابي» دوچندان ميشود. به اين ترتيب و در چنين شرايطي حضور اصلاحطلبان در انتخابات در مرحله اول منوط به كانديدايي است كه مشكل خاصي در تاييد صلاحيت او وجود نداشته باشد و همين مساله ميتواند فرصت را براي «مسعود پزشكيان» و چهرههاي نظير او افزايش دهد.
پزشكيان كه حالا به عنوان نماد اصلاحطلبان در پارلمان يازدهم شناخته ميشود، در 4 سال مجلس دهم با حضور دائمي خود در فراكسيون اميد و عدم چرخش به سمت اصولگرايان و معتدلها، توانست بدون دردسر كرسي نايبرييسي اول مجلس را از آن خود كند اما حضورش در انتخابات 1400، بيش از هر چيز به اجماع عمومي جريان اصلاحات براي حضور در انتخابات بستگي دارد؛ شايد از همين رو در پاسخ به پرسش خبرگزاري فارس در اين راستا تنها به ذكر اين جمله كه «فعلا خبري نيست»، بسنده ميكند. او همچنين برخي اخبار منتشر شده مبني بر ديدارش با سيدمحمد خاتمي، رييس دولت اصلاحات را تكذيب كرده تا حضور يا عدم حضورش در انتخابات 1400 همچنان در هالهاي از ابهام باقي بماند.