• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4673 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲ تير

ايمني در فضاي مجازي: چه چيزي را بازنشر كنيم؟

رامين يزدا‌ن‌شناس

 اغلب جنبه‌هاي زندگي روزمره ما را اطلاعات، رسانه و شبكه‌هاي اجتماعي فراگرفته است. گاه ما نيز بخشي از اين شبكه‌ها هستيم. تصويري كه براي يك دوست ارسال مي‌كنيم، مطلب جالب يا طنزي كه براي آشنايان بازنشر مي‌كنيم، همگي ما را به بخشي از يك شبكه گسترده انتشار اطلاعات بدل كرده است. ما به دلايل مختلف، از جمله در امان نگه داشتن خانواده و دوستان از اثرات مخرب پيام‌هاي جعلي و كلاهبرداري‌ها يا براي حفظ اعتبار خود، مايليم از نشر ناخواسته مطالب جعلي و گمراه‌كننده خودداري كنيم. در ادامه نگاهي اجمالي داريم به اينكه چه مطالبي جهت بازنشر مناسب نيست و ممكن است با بازنشر آن سهمي در گسترانيدن دام توسط يك شبكه يا افراد با نيت سوء داشته باشيم. 

شبكه‌هاي اجتماعي براساس بازنشر و اشتراك‌گذاري كار مي‌كنند، طبعا هيچ‌كدام از ما نمي‌خواهيم حامي يا ابزار يك شبكه كلاهبرداري يا دروغ‌پراكني باشيم؛ بنابراين در فضاي مجازي نبايد هر چيزي را بازگو يا بازنشر كنيم، مگر اينكه صحت آن پس از يافتن پاسخ پرسش‌هايي كه از ديده شك مطرح كرده‌ايم، بر ما مسجل شده باشد. 
يكي از مهم‌ترين نشانه و هشدارها در بازنشر كردن مطالب اين است كه اگر مطلبي ما را به نحوي براي به اشتراك گذاشتنش تحت فشار قرار مي‌دهد يا ما را از ارسال نكردن آن مي‌ترساند و نگران مي‌كند، براي ارسال يا بازنشر آن مطلب بسيار محتاط باشيم. اين يك نشانه قوي از كم‌اعتباري منبع و سوءنيت توليدكننده آن است. نويسندگان اين نوع مطالب سعي مي‌كنند با القاي نگراني يا ترس براي ما به خصوص در خصوص امنيت و سلامت عزيزان‌مان، ما را مجبور كنند مطلب را براي اطرافيان‌مان ارسال كنيم تا از ما و دايره دوستان و آشنايان‌مان براي گسترده كردن دام يا گسترش شبكه ارتباطي خود استفاده كنند. 
 در بازنشر مطالبي كه جالب به نظر مي‌رسند دقت كنيم كه برخي موارد خصوصا ويديوها و تصويرها، داراي توضيحات غلط‌انداز و گاه مغرضانه‌اي هستند كه استعداد بدفهميده شدن دارند. ارسال آن مطلب براي‌گيرنده مي‌تواند اين مساله را القا كند كه ما با نوشته زير آن يا تيتر آن موافق هستيم يا آن را درست مي‌پنداريم چون غالبا ‌گيرنده دقت نمي‌كند كه متن پيوست شده به تصوير، نظر يا تفسير شخص ما نيست و هدف ما فقط اشتراك گذاشتن آن تصوير يا ويديو بوده است.
در بازنشر يا ارسال مطالبي كه فقط براي سرگرمي يا طنزي از يك واقعيت است، حتي مطالب يا تصاوير بدون توضيحات گمراه‌كننده، به نحوي به‌ گيرنده پيام، اين مطلب را منتقل كنيم كه اين يك سرگرمي يا شوخي است. مخصوصا براي اشخاصي كه تفاوت نسلي يا فرهنگي با ما دارند. دور و بر همه ما بي آنكه بدانيم، اشخاص زيادي هستند كه مطلبي را كه ما به وضوح شوخي مي‌پنداريم، باور مي‌كنند. اين مساله ممكن است به خاطر پيش‌زمينه‌هاي ذهني، تفاوت‌هاي نسلي يا خرده‌فرهنگي باشد. عباراتي وجود دارند كه براي متولدين دهه سي و چهل جدي به نظر مي‌رسند اما براي متولدين دهه هفتاد كاملا بار كنايي دارند. در بازنشر مطالب طنز همواره تاثير اين تفاوت‌ها را در نظر داشته باشيم. ممكن است نوشتن اينكه «اين يك طنز است» براي مخاطب ما نوعي دست‌كم گرفتن فهم او تلقي شود. اما به سادگي مي‌توان به دنبال پيام با يك صورتك (ايموجي) يا چند كلمه، ساختگي يا طنز بودن مطلب را به صورت غير مستقيم به ‌گيرنده القا كرد. علاوه بر تفاوت‌هاي سني و فرهنگي، بسيارند مطالبي كه ابتدا در يك نشريه يا سايت طنز به انتشار رسيده‌اند يا حتي در اكانت شخصي فردي به عنوان شوخي قيد شده است ولي با دست به دست شدن بدون اشاره به طنز بودن آن مطلب، اكنون افرادي آن را واقعي مي‌پندارند و به عنوان دانسته‌ها و آموخته‌هاي خود نقل مي‌كنند. 
يكي ديگر از هشدارها و نشانه‌ها، ديدن يا خواندن مطالبي است كه «دوست داريم بشنويم». آنچه «دوست داريم به ما گفته شود» يك حفره امنيتي در ذهن ما ايجاد مي‌كند. مطالبي كه دوست داريم بشنويم، يك دام بالقوه است كه خود ما در اختيار سوءاستفاده كنندگان قرار مي‌دهيم. نه فقط در فضاي مجازي، بلكه از هنگام شكل‌گيري جوامع، «آنچه دوست داريم» بشنويم يك راه نفوذ و تاثير‌گذاري بر ذهن انسان‌ها بوده است. ابزارهاي آناليز و تبليغات در شبكه‌هاي اجتماعي به افراد، اين امكان را مي‌دهند كه مخاطب خود را با توجه به مكان، گرايش‌ها و علايق افراد انتخاب كنند. در واقع تصوير يا مطلبي را به ما نشان مي‌دهند كه دوست داريم آن را ببينيم يا بشنويم، در اين صورت توليد كنندگان محتوا در اين شبكه‌ها مي‌توانند از علايق يا تعصبات ما استفاده كنند و ما به راحتي هدف كلاهبرداري، نفرت‌پراكني، شايعه‌سازي يا نشر اكاذيب واقع شويم.
بنابراين اگر با توجه به علايق، شغل يا نگراني‌هاي خود، مطلبي نگران‌كننده، يا به نحوي هيجان‌انگيز دريافت مي‌كنيد، احتمال دارد كه طراح يا توليدكننده، قصد سوءاستفاده از تعصبات و نگراني‌هاي شما را داشته باشد. به مطالبي كه دقيقا با تعصبات، علايق و نگراني‌هاي شما همسو است، به ديده ترديد بنگريد و تا زمان روشن شدن موضوع از بازنشر آن خودداري كنيد.
 همواره ما با عضويت در گروه‌ها، صفحات و كانال‌ها اين امكان را فراهم مي‌كنيم كه به راحتي در معرض مطلبي قرار بگيريم كه دوست داريم بشنويم. علاوه بر مزاياي غالبا غيرقابل انكار اين گروه‌ها، بودن در فضايي كه فقط چيز‌هايي كه دوست داريم را به ما ارايه مي‌كند، بالقوه مي‌تواند به يك دام براي ما بدل شود يا آمادگي ذهن ما را از ديدن يا پذيرش مطالب خلاف آن از بين ببرد. 
يكي ديگر از رايج‌ترين ابزارهاي دروغ‌پراكني، برش يا تقطيع صدا و تصوير است. يكي از نشانه‌هاي تقطيع با هدف سوءاستفاده وقتي است كه صدا يا ويديو حاوي مطالبي است كه به وضوح احمقانه به نظر مي‌رسد يا به طرزي بي‌پروا و غيرمنطقي، گستاخي عليه يك گروه، قوم يا شخص و يك رخداد را به نمايش مي‌گذارد و همين بي‌پروايي يا عجيب بودن مطلب برش خورده است كه ما را به اشتراك گذاشتن يا ارسال سريع آن براي دوستان ترغيب مي‌كند. 
 سعي كنيم خودمان را به اين مساله عادت دهيم كه بلافاصله بعد از مشاهده مطلب جالب، عجيب يا جنجالي، نسبت به بازنشر آن اقدام نكنيم. نشر سريع، هيجاني و بدون فكر، رفتاري است كه سوءاستفاده‌كنندگان در فضاي مجازي از ما انتظار دارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون