اگر مقصد زنجان بود
سپيده موسوي|نقشهاي اژدها كه روي سنگ كنده شدهاند، كوههاي رنگي ماهنشان، كوههاي «هودو» كه آنها را به نام دودكش جن ميخوانند، گنبد فيروزهاي سلطانيه و آجرهاي كمنظير مهري آن، غار خرمنه سر و آتشكده گيلانكشه، اينها تنها بخشي از داشتههاي فرهنگي و تاريخي استان زنجان هستند؛ داشتههايي كه چون مردان نمكي، به تاريخ و افسانه آميخته شدهاند. عليرغم تمام ظرفيتهاي ديدني اين استان، طبق آخرين آمارگيري از گردشگران ملي در بهار 1398، نامي از استان زنجان در فهرست «بيست شهر پربازديد كشور» ديده نميشود. اين جايگاه نه در سال 1397 بلكه در آمار سالهاي 96 و 95 نيز تكرار ميشود. استان زنجان در بهار سال 1397 با پذيرفتن يك ميليون و 451 هزار و 50 نفر در رتبه بيست و سوم كشور قرار دارد. اين درحالي است كه از لحاظ جغرافيايي، استان زنجان در مسير ترانزيت تهران-تبريز است و ميتواند با اتكا به آثار طبيعي، فرهنگي و تاريخياش، جايگاه بهتري در جذب گردشگر داشته باشد. غفلت از گردشگري در اقتصاد اين استان حتي به سخنان استاندار زنجان نيز راه يافته تا جايي كه اگر شهروندان زنجاني خود شهرشان را «محل گذر» بدانند، استاندار زنجان نيز در جلسه ستاد بازآفريني شهري اعتراف كرده است كه «اين استان تاكنون بيشتر معبر بوده است، نه مقصد.» معدن، صنعت و كشاورزي سه مولفهاي هستند كه بنيانهاي اقتصاد اين استان را ميچرخانند و آنچه از نظر دور مانده، گردشگري است؛ همان مولفهاي كه ميتواند زنجان را به «مقصد» تبديل كند. روزي كه خبر كشف مردان نمكي در اين استان منتشر شد، فرض بر اين ميرفت كه زنجان با داشتن چنين گنجينهاي ميتواند به عنوان قطب باستانشناسي كشور فعاليت كند و بالاخره راهي براي بيرون آمدن از كليشه «محل گذر بودن» داشته باشد. با اين حال حدود 30 سال از كشف مردان نمكي در اين استان ميگذرد، خبري كه روزي به عنوان «شانسي براي زنجان» منتشر ميشد، حالا رنگ باخته است. حالا دوباره زنجان محل عبور است، نه قرار، نه مقصد و مردان نمكي در گوشهاي از شهر غريب ماندهاند، روزي گمان ميرفت كه اين كشف مهم بتواند پاي گردشگران خارجي را به استان باز كند و اگر زنجان نتوانست از چاقوسازياش اعتبار جهاني بگيرد، لااقل با اتكا به اين كشف به شهري بينالمللي بدل شود، قياس زنجان و بولزانوي ايتاليا، محل كشف مرد يخي كه صدالبته قياس معالفارق است، نشان از «چيزي كه ميتوانست باشد اما نشد» را به كمال ميدهد.